بریدههایی از کتاب قرنطینه
نویسنده:جنیفر ای.نیلسن
مترجم:فرزانه مختاریبلاسی
انتشارات:انتشارات پرتقال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۶۹ رأی
۴٫۶
(۲۶۹)
«چون ما رو نمیشناسن و ما اونها رو نمیشناسیم. متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.»
HONEYTA
متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.
کتاب زندگی
«بیشتر مردم دلا رو اونجوری که من میشناسم، نمیشناسن. هر وقت میترسه، به اون چیزهایی برمیگرده که براش آشنا باشن، به پولش و قدرت پدرش. ولی این خود واقعیش نیست؛ آدم خوبیه.»
Mahbubeh 1993
به او تکیه دادم، اما بیشتر از اینکه احساس خستگی کنم، خیالم راحت شده که دوستم برگشته بود. نه، برنگشته بود؛ او هیچوقت من را رها نکرده بود. من بودم که او را رها کردم.
از او پرسیدم: «چرا با من به کلونی اومدی؟ تو آزاد بودی.»
ویول کمی فکر کرد و بعدش گفت: «وقتی ما خیلی از هم دوریم، همهچیز کجوکوله به نظر میاد؛ انگار که دنیا عوض شده. البته که دنیا عوض نشده. بعدش میفهمم که من دارم کج راه میرم. تو من رو متعادل میکنی آنی.»
پهلویم تیر کشید؛ همانطور که تمام شب تیر میکشید، اما بدون توجه به آن لبخند زدم.
Samaneh.moon
«چون ما رو نمیشناسن و ما اونها رو نمیشناسیم. متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.»
dark soul
«وقتی ما خیلی از هم دوریم، همهچیز کجوکوله به نظر میاد؛ انگار که دنیا عوض شده. البته که دنیا عوض نشده. بعدش میفهمم که من دارم کج راه میرم. تو من رو متعادل میکنی آنی.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
«میتونی امتحان کنی، ولی موفق نمیشی. هیچ چیزی نمیتونه یه دوستیِ واقعی رو از بین ببره.»
H
«من خدمتگزار نیستم. من یه انسان آزادم که مریض شده. ذرهذرهٔ قدرت درونیم صرف این میشه که حالم بهتر بشه، نه اینکه به کشوری خدمت کنم که مردم من رو هر سال عقبتر میرونه.»
H
پایان این بیماری همیشه مرگ بود، اما حداقل مرگِ بیروحی نمیشد، مرگی بدون عشق.
H
او یکی از معدود افرادی بود که ظاهراً میتوانست من را همانطور که واقعاً هستم، بفهمد.
Zeina🌸💕
متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.
کاربر ۴۴۴۷۶۶۵
‘احمق’ و ‘شجاع’ یه معنی میدن. یکیشون وقتی یه نفر میبازه استفاده میشه و اون یکی بعد از اینکه برنده میشه.»
aida
«وقتی ما خیلی از هم دوریم، همهچیز کجوکوله به نظر میاد؛ انگار که دنیا عوض شده. البته که دنیا عوض نشده. بعدش میفهمم که من دارم کج راه میرم. تو من رو متعادل میکنی آنی.»
Book
هیچ چیزی نمیتونه یه دوستیِ واقعی رو از بین ببره.
Sani and Eli
«اسکورج مریضی نیست. از الآن اسکورج پیروزیه. ما اسکورجیم و به خونه برمیگردیم.»
booklover
اسکورج بیماریای نبود که پایانش مرگ باشد. اسکورج بردگی بود؛ پایانش حبس ابد بود.
booklover
شاید این ذات انسان است که آدمها را به بهتر و بدتر تقسیمبندی میکنند.
booklover
افسانههای قدیمی میگویند که اهالی رودخانه حاصل ازدواج یک پری دریایی با یک کشاورز جوان و خوشچهره هستند؛ کشاورز جوان، پری دریایی را که خیلی شنا کرده و زیادی به ساحل نزدیک شده بود، نجات داد.
bad girl
بعضیوقتها دوستی اینه که کاری رو بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگه چیزی نباشه که خودش میخواد.»
کاربر ۳۲۴۶۵۲۲
‘احمق’ و ‘شجاع’ یه معنی میدن. یکیشون وقتی یه نفر میبازه استفاده میشه و اون یکی بعد از اینکه برنده میشه.
𝐑𝐎𝐒𝐄
حجم
۲۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۱۰۱,۰۰۰
۵۰,۵۰۰۵۰%
تومان