بریدههایی از کتاب پیامبران جدید سرمایه
۲٫۲
(۱۱)
اشتیاق ۵۰۰ شرکت موجود در فهرست فورچون، مانند والمارت (شرکتی که از آن به علتِ تبعیض علیه زنان شکایت شد)، برای پیام بهپیش نشان میدهد که چگونه قصهٔ سندبرگ به شکلی شستهورفته با اشتیاق شرکتها برای داشتن کارمندانی باهوش، سختکوش و جاهطلب جفتوجور میشود.
maryhzd
کتی ویکس، اندیشمند سیاسی، معتقد است مادامیکه نزاع برای «کار بهتر و پردرآمدتر» موضوع حیاتی است، مهم است در نظر داشته باشیم که چگونه «تعیین ارزش کار» بر «چهارچوب تحلیلیِ فمینیستی و برنامههای سیاسی» غالب می شود. (۳۱) از نظر ویکس، اخلاق کاری -ارتباط تنگاتنگ بهنجار بین کار مزدی و شادی، موفقیت، مقام و کرامت- انسانی را میسازد که امیدها، آرزوها، باورها و تمام فعالیتهایش حول مداری با مرکزیت کار میچرخد. (۳۲) تأثیر روایت سندبرگ از پیشرفت شخصی این است که کلِ وجود زنان -برآیند انرژی و آرزوهایشان- بهسمت سختکوشی و اضافهکاری بسیج شود.
maryhzd
مشکل داستان سندبرگ با اعتقاد او به همبستگی خواهرانه عمیقتر میشود. نگرانی اصلیْ پیام غالب بهپیش است. پیامی که میگوید مسیر خودشکوفایی و برابری زنان در «شتابدهی پیوستهٔ نیروی کارشان»، در تقاضای ثابت برای رشد، و اعطای نتیجهٔ این رشد به کارفرمایانشان جای گرفته است. در این فرمول، رشد شرکت و رشد کارمندان جداییناپذیرند.
maryhzd
اما من هم جزء کسانی بودم که میلیونها زن را مجبور میکردم تا فکر کنند اگر نتوانند مثل مردها نردبانِ ترقی را طی کنند و همزمان خانواده و زندگی فعالی داشته باشند (و خوشاندام و زیبا نیز باشند) باید خود را ملامت کنند». اسلاتر معتقد است تقریباً برای زنان غیرممکن است که، با شیوهای که امروزه نظام اقتصادی و جامعه پایهریزی شده است، بهصورتی رضایتبخش پاسخگوی هر دو وضعیت کار و خانواده باشند. زنان در بسیاری از کارها کنترلی روی زمانبندی خود ندارند. وقتیکه مشکلاتی در خانه به وجود میآید (که عموماً یک طرف این مشکلات کودکان هستند) چیزی باید واگذار شود و برای بیشتر زنان آن چیز جاهطلبی شغلی است.
maryhzd
نخبگان جدیدِ قصهگوی امروز برای مشکلات جامعه راهحلهایی کاربردی ارائه میکنند که میتوان آنها را در منطق ساختارهای سودمحورِ تولید و مصرف بازیافت. آنها برای مشکل قدرت ابرشرکتها، تکنولوژی، شکافهای جنسیتی، مشکل محیطزیست، ازخودبیگانگی و نابرابری راهحلهای بازارمحور را ترویج میکنند. دیدگاه آنان حامل تفکری نظاممند و منسجم است که در داخل سرمایهداری نیز ممکن، ایمن و دستیافتنی است.
قصههای عامهپسند و محبوبی که بیل گیتس و جان مککی میگویند ضرورت و لازمهٔ سرمایهداری است، بنیانهای روحیاش را شکل میدهد و محملی برای ایدئولوژیاش میسازد. با وجود اینکه دیدگاههای آنها مشکلات واقعی مرتبط با سرمایهداری مانند استثمارگری ابرشرکتها و مشکلات زیستمحیطی را برجسته میکند، راهحل پیشنهادیشان سرمایهداری و آثار مخرب آن را به چالش نمیکشد. برعکس، دیدگاه آنها و راهحلهایشان سرمایهداری را تقویت میکند.
maryhzd
در این مرحله، نسل جدیدی از قصهگوها پدید آمدند که به ما بگویند مشکل جامعه چیست و چگونه باید آن را برطرف کرد. قدرتمندترینِ این قصهگوها آدمهایی فقیر یا کارگر نیستند، بلکه ابَرنخبگان هستند. امروزه برجستهترین منتقدان سرمایهداری کسانیاند مانند بیل گیتس که فقر و نابرابری را تقبیح میکند و شریل سندبرگ که برای تبعیض جنسیتی مزمن ابراز تأسف میکند، اما آنها خواستار پایان سرمایهداری نیستند. درعوض بخشی از همسرایان نغمهای هستند که نخبگان جدید سر میدهند و خواستار نوع متفاوتتری از سرمایهداریاند.
maryhzd
زندگی پس از سرمایهداری نهتنها محتمل بلکه حتی ممکن نیز نبود. افسونِ روبهرشد فرهنگ عمومی و رسانه، به همراه روایات آخرالزمانی و نمایشنامههای پایان جهان، احساس گستردهای را منعکس میکرد که در آن تخریب جامعه بهدست خود از زندگی بعد از سرمایهداری محتملتر به نظر میرسید. سرمایهداری بهشکلی موفقیتآمیز نقدها را در خود جذب و جایگزین کرد و باعث آشفتگی، بههمریختگی فکری و حس شدید سرنوشتگرایی شد.
maryhzd
بخش اعظمی از جمعیت باید بهصورتی فعالانه، یا حداقل منفعلانه، باور داشته باشند که جامعهٔ سرمایهداری سزاوار خلاقیت، انرژی و شوروشوق آنهاست و مفهومی از معنا را خواهد آفرید که پاسخگوی نیازشان به عدالت و امنیت خواهد بود.
maryhzd
حجم
۱۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۵۱,۰۰۰
تومان