بریدههایی از کتاب از ترس تنهایی
۳٫۵
(۷۳۷)
چشمهای مادرم گشاد شده و امیدوار است. این پرسشها به نظر خیلی حساس به نظر نمیرسند، جز وقتیکه او واقعاً باور دارد انتخابهای زیادی پیش رویم است و تنها چیزی که آنها را از داشتن نوه دور میکند، وسواس انتخاب من است. او درک نمیکند عشقِ ساده، سرراست و متقابل او و پدرم خیلی راحت به دست نمیآید.
عشق کتاب
به همین دلیل است که هیچ وقت نباید به هیچوجه دلخوش به چیزی باشی. به همین دلیل باید نیمهٔ خالی لیوان را ببینی، چون وقتی همه چیز فروریخت، دیگر ویران نمیشوی.
fateme
من باید یاد میگرفتم که شادی را خودت میسازی، اینکه وقتی چیزی را میخواهی به این معنی است که باید چیزهای دیگری را از دست بدهی.
Pariya
من وقتی با دکس هستم احساس آزادی بیشتری نسبت به زمانیکه مجرد و تنها هستم دارم. با او بیشتر خودم را احساس میکنم تا بدون او. شاید عشق واقعی این است.
Pariya
دارم یاد میگیرم که کامل بودن مسألهٔ مهمی نیست. در واقع، اگر وسواس به خرج بدهی، نه تنها چیزی کامل نمیشود، که ممکن است خراب بشود.
Pariya
وقتی عاشق هستی باید یک وقتهایی غرورت را بشکنی و بعضیوقتها هم باید بجنگی تا غرورت را حفظ کنی. این یکجور تعادل برقرار کردن است. اما وقتی رابطهای درست باشد، میتوانی این تعادل را پیدا کنی.
Pariya
قانونِ ماه پشت ابر نمیمونه وجود داره. هر رازی که باشه.
Pariya
«تموم مدتی که رفته بودی، داشتم دیوونه میشدم. خیلی دلم برات تنگ شده بود. برای صورتت، عطرت، حتی آپارتمانت. همه چیز دائم تو سرم تکرار میشد. همهٔ زمانیکه با تو بودم. همهٔ حرفهامون. مدرسهٔ حقوق. تولدت. چهارم جولای. همه چی. و نمیتونستم تصور کنم دوباره بدون تو باشم.»
Pariya
چهقدر درمان خوبی است که نقل مکان کنی، دور شوی و شروعی تازه و سالم داشته باشی.
Pariya
زمان همهٔ زخمها را درمان خواهد کرد، اگر فقط بتوانی در آن زمان خودت را جمعوجور کنی.
Pariya
به نظر میرسد اولین قدمهای غم، بدترین آنها باشد. اما یکطورهایی، زمانهایی که به این فکر میکنی، چه چیزهایی را در زندگی از دست دادهای، غمگینتر میشود.
Pariya
احمق نباش. این فقط یک شکست عشقی کوچک است. از آن بیرون خواهی آمد.
Pariya
پوشهٔ برگههای پاسخمان را روی صندلیاش میگذارم، درخواست مرخصیام در زیرشان است. بعد نظرم را عوض میکنم و درخواستم را بالای همه میگذارم.
Pariya
کسی که کمتر اهمیت میدهد، یا وانمود میکند، قدرت را در دست دارد.
Pariya
این اولین لحظهٔ آزاد من در تابستان است. شاید آزادترین لحظهٔ زندگیام. من کسی هستم که کنترل را در دست دارد. من کسی هستم که تصمیم میگیرد.
Pariya
«تقلا کردن برای به دست آوردن چیزهای جدید هیجانانگیزه. اما مثل رابطهٔ عاشقانه نمیتونه واقعی و بادووم باشه.
Pariya
گاهی اوقات این چیزهای همیشگی در یک دوست، چیزی است که تو بیشتر از همه دربارهٔ او دوست داری.
Pariya
باید نیمهٔ خالی لیوان را ببینی، چون وقتی همه چیز فروریخت، دیگر ویران نمیشوی.
Pariya
تو فقط فکر نمیکنی که خوبی. تو خودت رو به شیوهٔ خودت نگاه میکنی. خودت رو خیلی متوسط میبینی، خیلی معمولی. ولی چیز معمولیای دربارهٔ تو وجود نداره راشل.
Pariya
من باید با او باشم. چرا نیستم پس؟ اوه، درست است، چون فکر کردم به اندازهٔ کافی برای او خوب نیستم. خب، اشتباه کردم.
Pariya
حجم
۲۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۵۰%
تومان