بریدههایی از کتاب صد سال تنهایی
نویسنده:گابریل گارسیا مارکز
مترجم:کاوه میرعباسی
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۶۴ رأی
۳٫۶
(۲۶۴)
ملکیادس اعلام کرد: "علم فاصلهها را از میان برداشته. به همین زودیها، آدم میتواند هر اتفاقی را که در دنیا میافتد تماشا کند، بیآنکه از منزل بیرون بیاید"
www.ZnBook.ir
"چیزها زندگی خاص خودشان را دارند. قضیه این است که چطور جانشان را بیدار کنیم".
صبا
مرد بداقبال با تلخکامی عمیق گفت: "طالع نحس چاره ندارد. مادر به خطا دنیا آمدهام و مادر به خطا از دنیا میروم".
farzane
ماند که آن روز عصر چطور او، نشسته پشت به نورِ فلزی و پر تلألؤ پنجره، با صدایی بم و عمیق مثل اُرگ، تاریکترین سرزمینهای تخیل را روشنایی بخشید
Mahya Koushkestani
"روزی که مردم با واگن درجه یک سفر کنند و ادبیات را قاطی بارها بریزند، یعنی اوضاع دنیا به گُه کشیده شده"
کاربر۰۰۰۰۰۰
"بهترین دوستِ آدم کسی است که تازه مرده باشد"
کاربر۰۰۰۰۰۰
زیرا گرچه موفق نمیشد دوستش بدارد ولی در عین حال دیگر نمیتوانست بدون وجود او زندگی کند.
زینب ندری
"روزی که مردم با واگن درجه یک سفر کنند و ادبیات را قاطی بارها بریزند، یعنی اوضاع دنیا به گُه کشیده شده".
usofzadeh.ir
اگر این حشرات توانستهاند از درندهخویی انسانها در امان بمانند علتش این است که به ظلمات پناه بردهاند و آنجا، به دلیل هراس ذاتی آدم از تاریکی، آسیبناپذیر شدهاند، اما در عوض به درخشش نیمروز حساسیت پیدا کردهاند، به نحوی که در قرون وسطا، همچنان که در زمان حاضر و در قرون آتی، یگانه روش مؤثر برای کشتن سوسکها تابش خیرهکننده خورشید بوده.
usofzadeh.ir
در شبهایی که حسابهای ناجور خواب را از چشمانشان میپراند، از خودشان میپرسیدند چه بلایی سر دنیا آمده که دیگر احشام با بیخیالی قدیم زاد و ولد نمیکنند، چرا پول بیبرکت شده و از بین انگشتها لیز میخورد و نمیماند، و چرا مردمی که تا چندی پیش دستههای اسکناس را در مجالس عیاشی به آتش میکشیدند، حالا به نظرشان میآید که مطالبه دوازده ثنتابو برای بلیط قرعهکشی شش ماکیان با دزدیِ سرگردنه فرقی ندارد.
usofzadeh.ir
هر روز به دیدار فرناندا میرفت و گاهی میماند و با اعضای خانوادهاش غذا میخورد، پنداری تقدیر وضعیت را واژگونه کرده بود و ترتیبی داده بود که شوهرِ همخوابهاش بشود و فاسقِ همسرش.
usofzadeh.ir
، غافل از اینکه عادتهای روزمره بزرگترین مانع در جستوجوی چیزهای گمشده هستند، و به همین خاطر است که پیدا کردنشان این همه وقت میبرد و زحمت دارد.
usofzadeh.ir
اوایل زمستانی دیگر، زنی که در گرمترین ساعت روز در رودخانه رخت میشست، جیغزنان و بیاندازه سراسیمه، دوان دوان از خیابان اصلی شهر گذشت.
به زحمت توانست توضیح بدهد: "دارد میآید! یک دستگاه هولناک شبیه آشپزخانه که یک روستا را دنبال خودش خرکشکنان میآورد".
usofzadeh.ir
کفشهایت را بپوش و کمکم کن این جنگِ کوفتی را تمام کنم".
موقعی که این را میگفت، نمیدانست شروع کردن جنگ خیلی آسانتر از پایان دادن به آن است
usofzadeh.ir
زن فقط به فکرش رسید در دل بگوید: "مردها چقدر عجیباند. تمام عمرشان را صرف جنگ با کشیشها میکنند و بعد کتاب دعا هدیه میدهند".
usofzadeh.ir
سرهنگ آئورلیانو بوئندیا، با وجود اینکه اورسولا او را به باد شدیدترین اتهامها گرفت، حاضر نشد مجازات را تخفیف دهد. کمی قبل از سپیدهدم، به سلول مرد محکوم رفت.
بهش گفت: "رفیق، یادت باشد این من نیستم که تیربارانت میکنم. انقلاب تیربارانت میکند".
usofzadeh.ir
در واقع، آنچه برایش اهمیت داشت زندگی بود و نه مرگ، و به همین خاطر وقتی حکم دادگاه صادر شد، به هراس نیفتاد بلکه احساس دلتنگی کرد.
usofzadeh.ir
خرد به مفت نمیارزد اگر نشود با استفاده ازش شیوهای تازه برای طبخ نخود ابداع کرد.
علی زارع
"روزی که مردم با واگن درجه یک سفر کنند و ادبیات را قاطی بارها بریزند، یعنی اوضاع دنیا به گُه کشیده شده".
Mahsa Saadati
آن روحیه ابتکارِ عمل اجتماعی خیلی زود از بین رفت؛ علتش جاذبه پر تب و تاب آهنرباها، محاسبههای نجومی، رؤیاهای دگردیسی، و اشتیاق و دغدغه شناختن شگفتیهای عالم بود. خوسه آرکادیو بوئندیای کوشا و پاکیزه تبدیل شد به مردی ظاهراً تنبل و شلخته، بیقید در لباس پوشیدن، با ریشی سرکش که اورسولا با زحمت زیاد موفق میشد با چاقوی آشپزخانه بفهمی نفهمی پیراستهاش کند. کم نبودند کسانی که گمان میبردند گرفتار طلسمی غریب شده.
معین
حجم
۴۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۴۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰۵۰%
تومان