بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی

بریده‌هایی از کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی

۳٫۸
(۳۰)
او در گفت‌وگوهای معمولی اصلاً پرت‌وپلا نمی‌گوید. اما وقتی در موقعیت مهمی مانند معرفی یک پروژه، مذاکره یا هرچیزی که اهمیت زیادی دارد، قرار می‌گیرد، آن‌قدر دست و پایش را گم می‌کند که دیگر نمی‌تواند درست عمل کند. اول مکث می‌کند. بعد حرف می‌زند. او سریع صحبت می‌کند، کلمات و عبارات اضافی به کار می‌برد و زمین و آسمان را به هم می‌بافد و دوباره همه‌چیز را تکرار می‌کند تا اینکه پیام اصلی در میان آن‌همه چرت‌وپرت از دست می‌رود. همهٔ ما شرایطی پرتنش را تجربه کرده‌ایم و گاهی با خود اندیشیده‌ایم که آیا درست صحبت کرده‌ایم یا نه اما «خانم دستپاچه بشم، یاوه می‌گم» مانند میکروفونی صحبت می‌کند که دیگر کنترلی روی آن ندارد.
:)
آدام گرانت، نویسنده و استاد در کتاب خود به نام نوآوران دو نوع تردید را معرفی می‌کند: تردید به خود که انگیزهٔ آدمی را می‌گیرد و او را منجمد می‌کند و تردید به ایده که می‌تواند به آدمی انگیزه دهد تا روی اصلاح، تست یا امتحان یک ایدهٔ دیگر با انگیزهٔ بیشتری کار کند. سعی کن تردید به خویشتن را به تردید به ایده تبدیل کنی. کافی است با خودت تکرار کنی: «اگر کاری اشتباه از آب دربیاید، ربطی به شخص من ندارد. اولین ایده‌ها همیشه اشتباه از آب درمی‌آیند و این ربطی به توانایی من ندارد.»
:)
شکست از شما آدمی دروغی و تقلبی نمی‌سازد وقتی زنان به مشکلی برمی‌خورند، توانایی یا صلاحیت خود را زیر سؤال می‌برند. (چه اشتباهی کردم؟) اما وقتی مردان دچار مشکل می‌شوند، آن را به بدشانسی، شرایط کاری نامساعد یا نبود کمک از سوی دیگران نسبت می‌دهند. به‌عبارت‌دیگر، ریشه را بیرون از خود جویا می‌شوند. این موضوع را به یاد داشته باشید: حتی بهترین ورزشکاران گاهی کم می‌آورند، بهترین وکلا پرونده‌هایشان را می‌بازند، بهترین ستارگان سینمایی به ناکامی می‌رسند. اجازه ندهید شکست اعتماد و عزت‌نفس شما را از بین ببرد. روحیه‌ات را بالا ببر کلماتی که به خودت می‌گویی، می‌تواند نگرشتان را تغییر دهد و حتی در یک رویداد ناراحت‌کننده، عزت‌نفس شما را حفظ کند. پس برای خودت یک نامه بنویس یا روبه‌روی آینه بایست و با خودت حرف بزن. به خودت بگو به اندازهٔ همکاران مردت دوست‌داشتنی و شگفت‌انگیزی و خودت را از بیان توجیهاتی مثل اینکه اگر آن روز موفق شدم، شانس آوردم، منع کن.
:)
این وظایف شامل تأیید و تعریف از خانم‌های موفق در نبود آنها، تأیید خانمی که ایده‌ای خوبی دارد در جمع و لذت بردن از وجود آنهاست. ۶- باید در دوستی‌های زنانه سرمایه‌گذاری کنید. تنها پدیدهٔ بهتر از یک زن متکی‌به‌نفس، یک ارتش از آنهاست. ۷- باید درخواست کمک کنید. از قدرت گروه بهره‌مند شوید. این گروه برای حمایت از شما تشکیل شده است. ۸- باید به بزرگ‌ترها و پیش‌کسوت‌ها احترام بگذارید. باید به شانهٔ زنانی که قبل از شما آمده‌اند، دستی بزنید و قدردانشان باشید. ۹- باید فضا را برای دیده شدن زنان جوان‌تر و تازه‌کار فراهم کنید. خرد و دانش خود را به نسل بعدی منتقل کنید. به آنها کمک کنید که دیده شوند. از آنها یاد بگیرید. ۱۰- باید به خواهرتان که به شما نیاز دارد، کمک کنید. ماهی یک‌بار باید برای کمک به زنی دیگر کاری انجام دهید.
:)
ده پیشنهاد برای تقویت زنان ۱- باید زنان دیگر را حمایت کنید. آنها را با روی خوش تحویل بگیرید و در آغوش بکشید. ۲- باید از گروه خود قدرت و انگیزه بگیرید. وقتی زنان دیگر را هم‌رزمان خود بپندارید، احساس می‌کنید شکست‌ناپذیر هستید. ۳- باید سیاست قوی اولویت با زنان است را پیش بگیرید. زنان را استخدام کنید. به زنان آموزش دهید. از ایده‌های زنان حمایت کنید. نیاز نیست ضدمرد باشید اما اول زنان را در نظر بگیرید. ۴- باید همان کسی باشد که یک عضو باشگاه مشت‌زنی باید باشد. قوی، متکی‌به‌نفس، مصمم. اجازه دهید شادی‌های هم‌رزمان شما به آهنگی زیبا در ذهنتان تبدیل شود. ۵- باید یکدیگر را تأیید کنید.
:)
خب راستش حتی اگر از او خوشت نمی‌آید، نشان بده که هروقت لازم باشد پشتش در خواهی آمد. اگر احساس کردی با تو دشمنی می‌کند، مستقیم به او بگو. از او ناراحتی، خواهش کن که بیرون از محیط کار با هم قهوه بنوشید. به او بگو که دوست داری با هم تیم باشیم. وقتی فضا را شفاف کنی، قطعاً با هم متفق خواهید شد و دست از دشمنی برخواهد داشت.
:)
این‌یار یک دوست پرانرژی است. او پز شما را می‌دهد و شما پز او را می‌دهید و این پز دادن به جای یکدیگر موجب می‌شود هر دویتان بهتر دیده شوید و هیچ‌کدام آدم خودخواهی به‌نظر نرسید. و جالب است بدانید که تحقیقات نشان می‌دهد داشتن کسی که پزتان را بدهد حتی اگر آن فرد روی شما تعصب داشته باشد مثلاً مادرتان باشد، بسیار تأثیرگذار است.
:)
وقتی دربارهٔ خودتان حرف می‌زنید، حقایق و نه عقاید را بیان کنید. وقتی موضوعی غیرقابل‌انکار را بیان می‌کنید، متهم کردن شما به پز دادن دشوار می‌شود. برای مثال زمانی‌که بگویید: «این ماه هفتادونه‌هزار و سیصدوهشتادوهفت خط کد نوشتم» به جای آنکه بگویید «من برنامه‌نویس خوبی هستم» جملهٔ خوبی گفته‌اید و اگر این‌طور بگویید: «این ماه هفتاد ونه‌هزار و سیصدوهشتادوهفت خط کدنویسی کردم که ده‌هزار خط بیشتر از سه ماهه گذشته است» نه اینکه بگویید: «این ماه هفتادونه‌هزار و سیصدوهشتادوهفت خط کدنویسی کردم که ده‌هزار خط بیشتر از ساشاست»، بهتر است زیرا خودتان را با خودتان و نه با فرد دیگر مقایسه کرده‌اید.
:)
پیش‌جلسه بگذارید تحقیقات حاکی از آن است که زنان در جلسات دفتری و استفاده مؤثر از زمان بسیار کارآمد هستند، اما مردان دوست دارند قبل از جلسه با یکدیگر دیدار داشته باشند تا ایده‌هایشان را ارزیابی کنند و برای آنها حامی بیابند. شما نیز قبل از جلسات یکدیگر را ببینید حتی اگر شده چند دقیقه زودتر بیایید و دربارهٔ ایده‌تان با کسی که باید گوش دهد، حرف بزنید. این کار کمک می‌کند تا متحدینی داشته باشید و وقتی نوبت به شما می‌رسد، آماده‌تر صحبت کنید و از پیشتیبانی لازم برخوردار باشید.
:)
او دستش را با تردید فقط برای یک لحظه بالا می‌برد و فوراً آن را پایین می‌آورد زیرا نگران است که مبادا پاسخی که می‌دهد، صددرصد درست نباشد. می‌توانید او را در دفتر کار بیابید که خیلی آرام و با لحنی پرهراس از پشت میزش شروع به حرف زدن می‌کند مبادا صدایش بلند باشد و بقیه فکر کنند او بی‌ادب است یا او را در اتاق کنفرانس پیدا کنید که با بی‌میلی ایده‌اش را بیان می‌کند و نگران است که مبادا صحبت‌هایش طولانی شود. زنان نسبت به مردان بیشتر با این بازخورد روبه‌رو می‌شوند که نباید در جلسات بلند صحبت کنند و اگر در جلسه‌ای تعداد مردان نسبت به زنان بیشتر باشد، میزان مشارکت زنان کاهش می‌یابد. البته این رفتار حاصل عوامل زیادی است مانند قطع کردن مداوم صحبت زنان (آقای توحرف‌بپر)، ترس از اینکه به آنها برچسب خودشیفتگی چسبانده شود و از همه مهم‌تر اینکه مبادا در گروه‌های مختلط کاری حرف اشتباهی بزنند یا به‌سختی موردقضاوت قرار گیرند. اما محصول نهایی چنین رفتاری این است که ایده‌های ما زنان شنیده نمی‌شود.
:)
تکلیف را از اول روشن کنید دستیار بیست‌و سه‌ساله‌ای در یک مؤسسهٔ استعدادیابی در لس آنجلس به من گفت که در طول مصاحبه با رئیس خود برایش کاملاً روشن کرده است که او از اینکه ساعت‌های طولانی، سخت کار کند، خوشحال خواهد شد اما بیشتر از آن در فکر پیشرفت شغلی است و برای خودش یک برنامهٔ دوساله دارد و یکی از اهدافش ارتقای شغلی در طول دو سال آینده است. شاید یک برنامهٔ دوساله برای همه واقع‌گرایانه نباشد اما داشتن یک طرح برای پیشرفت روزافزون و روشن کردن آن از ابتدای کار با رئیس خود بسیار مهم است.
:)
وارد راهرو یا دستشویی یا هرجایی که می‌توانستید تنها باشید، می‌شدید. پاهایتان را باز می‌کردید، پشتتان را صاف بالا می‌کشیدید و دستانتان را روی ران‌هایتان می‌گذاشتید. کمی چانه‌تان را بالا می‌گرفتید، نفس عمیقی می‌کشیدید و برای دو دقیقه در همان حالت باقی می‌ماندید. در این حالت بدنی، سطح تستسترون بالا می‌رود، سطح کورتیزون پایین می‌آید و شما اعتمادبه‌نفس بیشتر و تنش کمتری تجربه می‌کنید. آن‌وقت باید پیراهنتان را صاف کنید، به موهایتان برسید و مانند یک رئیس روی صحنه بروید. خیلی راحت است. این‌طور نیست؟ سالی این شگرد را از استاد روان‌شناس هاروارد، امی کادی یاد گرفت.
:)
یاد بگیرید که فضا اِشغال کنید. به‌واقع خودتان را مجبور به این کار کنید: زنان تمایل دارند فضای کمتری نسبت به مردان بگیرند، پاهایشان را جمع کنند یا بازوهایشان را به بالاتنهٔ خود بچسبانند. از روش مردان استفاده کنید. پاهایتان را با فاصله زیر میز به زمین بچسبانید. فکر کنید یک خط‌کش پشت شما قرار گرفته و باید به آن بچسبید و سیخ بنشینید. این موقعیت موجب می‌شود دیگران بیشتر به شما توجه کنند و شما را فردی با اعتمادبه‌نفس بالا در نظر بگیرند. اگر این رفتار به شما احساس خوبی می‌دهد، می‌توانید کمی پیش‌روی کنید. به صندلی تکیه دهید، دستانتان را پشت سرتان بگذارید و هر از گاهی پاهایتان را روی میز قرار دهید.
:)
تا جایی که اندازه‌تان اجازه می‌دهد، فضا اِشغال کنید. صاف بنشینید. بلند قامت بایستید. وقتی می‌خواهید به نکته‌ای مهم اشاره کنید، دستتان را مشت کنید، پایتان را صاف و محکم روی زمین بگذارید و اگر می‌بینید که هوا سرد است، یک ژاکت همراه داشته باشید که مجبور نشوید زیر یک شال نازک قوز کنید. استاد هاروارد امی کادی به دانشجویان دختر خود توصیه می‌کند تا جایی که صندلی‌شان اجازه می‌دهد، آن را بالا ببرند و درعین‌حال پایشان را به زمین بچسبانند و از اینکه مثل دخترکوچولوها پایشان را در هوا تکان دهند، بپرهیزند. او می‌گوید که طبق گزارشات این حالت بدنی، ابزاری تأثیرگذار در مصاحبه‌های شغلی است. انتقال قدرت و صلاحیت درونی خویش از طریق زبان بدن، ابزاری بسیار مؤثر برای زنان است. دلیلش تا حدودی این است که این نوع زبان بدن هیچ مفهوم منفی‌ای را که در رفتارهای زنان دیده می‌شود، انتقال نمی‌دهد.
:)
مطالعات این را هم نشان می‌دهد که افراد درخواست‌کننده معمولاً از قبل پیش‌بینی می‌کنند که ممکن است طرف مقابل به درخواست آنها پاسخ منفی بدهد یعنی بیشتر از آنچه آمادهٔ شنیدن بله باشند، آمادهٔ شنیدن نه هستند. در برخی مواقع بهتر است که فرض کنید طرف دیگر انتظار شنیدن پاسخ مثبت ندارد.
:)
به یاد داشته باشید: نمی‌توانید همیشه آدم‌های اطرافتان را راضی و خشنود نگه دارید. اگر شما در استخدام جایی هستید و داوطلبانه کار نمی‌کنید، دوست‌داشتنی بودن نباید اولویت شمارهٔ یک شما باشد.
:)
به یاد داشته باشید اغلب افرادی که به همهٔ درخواست‌ها بله می‌گویند، این کار را بدون فکر و بیشتر به‌خاطر حس تعهد انجام می‌دهند.
:)
کار اضافی را سبک‌سنگین کنید. قبل از قبول آن ببینید که آیا یک فرصت است یا یک کار بیهوده. چقدر زمان شما را می‌گیرد؟ در پایان کار شما چه تغییری کرده‌اید؟ آیا درخواستی که از شما مطرح‌شده، در شأن شماست؟ برای مثال از شما خواسته شده که کنار مدیرتان بنشینید و گزارشات ارسال‌شده را بررسی و صحت و سقم آن را بررسی کنید یا خودتان مدیری میانی هستید که از شما خواسته شده تا لباس رئیستان را به خشک‌شویی ببرید؟ همهٔ این موارد را با هم در نظر بگیرید: آیا فرد درخواست‌کننده را دوست دارید، برایش احترام قائلید و مستقیم با خود او کار می‌کنید؟ آیا این فرد همیشه از شما درخواست کمک می‌کند یا به‌ندرت پیش می‌آید؟ آیا او پاسخ همراهی شما را می‌دهد؟ آیا خودتان از انجام این کار لذت می‌برید؟
:)
ارزیابی کنید که روی کدام پلهٔ نردبان ایستاده‌اید. آیا کارآموز هستید؟ آیا دستیار هستید؟ آیا شغل شما ایجاب می‌کند که اضافه‌کاری داشته باشید؟ بله؟ اگر این‌طور است شاید بد نباشد بسیار محتاطانه و به‌تدریج شروع به امتناع از انجام دادن تمام کارها کنید. درهرصورت ابتدا جایگاه خود و موقعیت فرد درخواست‌کننده را در نظر بگیرید. آیا او یک همکار ارشد است یا کارآموزی مانند شماست که کنار دستتان می‌نشیند؟ از راهنمایی این کتاب بهره بگیرید، به غریزه و البته شعور خود اعتماد کنید و بهترین واکنش را نشان دهید.
:)
حالا همین چهارچوب‌بندی را در محیط کار بررسی می‌کنیم: کارفرما: دربارهٔ تجربهٔ کاری خود بگویید. استیو: من تا الان که در خدمت شما هستم، شش ماه سابقهٔ کاری دارم و... ویلا: راستش من شش ماه بیشتر سابقهٔ کاری ندارم اما... لطفاً ویلا نباشید!
:)

حجم

۱۰۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۱۰۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰
۳۰%
تومان