بریدههایی از کتاب به هوای دزدیدن اسبها
۳٫۸
(۵۰)
«خیلی وقت است منتظری؟»
«تازه رسیدهام.»
همیشه همین را میگفت و من هیچوقت نمیفهمیدم راست میگوید یا نه. م
shirin
مردم دوست دارند بخشهای درخوری از تجربیاتت را فروتنانه و با لحنی صمیمی با آنها در میان بگذاری، آنها فکر میکنند اینطوری میتوانند تو را بشناسند، اما نمیتوانند، فقط با این حرفها کمی بیشتر دربارهات میفهمند چون چیزهایی را که برایشان فاش میکنی بخشی از حقایق زندگی تواند نه احساساتت، نه عقایدت، نه توصیف چگونگی اتفاقی که برایت افتاده، نه تحلیل اینکه تصمیماتی که گرفتهای چگونه تو را به آدمی که الآن هستی تبدیل کردهاند. آنها احساسات و عقاید و فرضیات خودشان را دربارهٔ تو به کار میگیرند و در ذهنشان زندگیای برایت میسازند که کمترین ارتباطی به حقیقت زندگی تو ندارد و همین تو را از مخمصه نجات میدهد.
فایزه . ح!
چرا نباید خسته شوم؟ مگر در زندگیام چی دارم که بخواهم توان و نیرویم را برایش نگه دارم؟
پویا پانا
هیچکس نمیتواند در زندگی شخصیات دخالت کند مگر اینکه خودت این اجازه را بدهی، تو فقط باید مؤدب باشی و لبخند بزنی و افکار بدبینانه را از خودت دور کنی چون آنها به هرحال از تو حرف خواهند زد و برایشان مهم نیست که تو چهقدر رنجیدهخاطر خواهی شد، این مسئله اجتنابناپذیر است، خود تو هم همین کار را در حق دیگران انجام میدهی.
Yasaman
مردم دوست دارند بخشهای درخوری از تجربیاتت را فروتنانه و با لحنی صمیمی با آنها در میان بگذاری، آنها فکر میکنند اینطوری میتوانند تو را بشناسند، اما نمیتوانند، فقط با این حرفها کمی بیشتر دربارهات میفهمند چون چیزهایی را که برایشان فاش میکنی بخشی از حقایق زندگی تواند نه احساساتت، نه عقایدت، نه توصیف چگونگی اتفاقی که برایت افتاده، نه تحلیل اینکه تصمیماتی که گرفتهای چگونه تو را به آدمی که الآن هستی تبدیل کردهاند. آنها احساسات و عقاید و فرضیات خودشان را دربارهٔ تو به کار میگیرند و در ذهنشان زندگیای برایت میسازند که کمترین ارتباطی به حقیقت زندگی تو ندارد و همین تو را از مخمصه نجات میدهد.
Tna
من آدمِ خوشبختی بودهام. اما حتی همان موقع هم، مثلاً در گرماگرم عشقبازی، زمانی که حرفهایی که دوست داشتم بشنوم زیر گوشم زمزمه میشد، ناگهان تمنای بودن در سکوت مطلق به سراغم میآمد.
شیرین
بگذار گرگها آن بیرون زوزه بکشند، اینجا در جوار آتش جای من امن است.
پویا پانا
با خودم فکر کردم هر طور که زندگی با من تا کند و به هر کجای دنیا که سفر کنم، اینجا، همینطوری که الآن هست، برای همیشه در خاطرم باقی خواهد ماند و دلتنگش خواهم شد
Ailin_y
«این خود تو هستی که معیّن میکنی کِی دستت را زخمی کنند.
shirin
قضیه فکر نمیکردم. البته نه اینکه دیگر آرزوی بودن در چنین جایی را نداشته باشم، و حالا اینجام و همهچیز دقیقاً همانطور است که تصور میکردم.
njme
حجم
۲۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۲۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان