بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به هوای دزدیدن اسب‌ها | طاقچه
کتاب به هوای دزدیدن اسب‌ها اثر پر پترسون

بریده‌هایی از کتاب به هوای دزدیدن اسب‌ها

نویسنده:پر پترسون
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۵۱ رأی
۳٫۷
(۵۱)
لحظه‌ای پیش از مُردن، وقتی می‌فهمی که همه‌چیز تمام شده، آن موقع چه حسی داری؟
سیّد جواد
خوب می‌دانستم که مُردن اصلاً شبیه هیچ حسی نیست. وقتی بمیری مُرده‌ای. اما لحظه‌ای پیش از مُردن، وقتی می‌فهمی که همه‌چیز تمام شده، آن موقع چه حسی داری؟
Tna
بگذار گرگ‌ها آن بیرون زوزه بکشند، این‌جا در جوار آتش جای من امن است.
yellow girl
خب زندگی همین است.
Aysan
و این خود ما هستیم که معین می‌کنیم خار ناملایمات کی بر روح و تن‌مان بنشیند.
🍂پاییزه🍂
گفتم «خیلی وقت است منتظری؟» «تازه رسیده‌ام.» همیشه همین را می‌گفت و من هیچ‌وقت نمی‌فهمیدم راست می‌گوید یا نه.
محمدحسین
این خود ما هستیم که معین می‌کنیم خار ناملایمات کی بر روح و تن‌مان بنشیند.
Yasaman
«همیشه با خودم فکر می‌کردم جملات آغازین این رمان قدری ترسناک‌اند چون نشانگر این حقیقت‌اند که ما لزوماً شخصیت‌های اصلی زندگی خودمان نیستیم. نمی‌توانستم چگونگی‌اش را مجسم کنم. خیلی ترسناک بود؛ یک‌جور زندگی شبح‌وار که در آن من هیچ‌کاره بودم و شخص دیگری جای مرا گرفته بود. شاید عمیقاً از او متنفر بودم یا به او حسادت می‌کردم چون مرا در زمان نامعلومی از زندگی‌ام انداخته بودند بیرون توی خلأ، مثل بیرون افتادن از هواپیما ــ من این‌طور پیش خودم تصورش می‌کنم ــ و آن‌جا از این‌سو به آن‌سو کشیده می‌شدم و نمی‌توانستم برگردم، و در این اثنا کسی دیگر صندلی مرا غصب کرده بود، درحالی‌که آن صندلی مال من و بلیتش در دست من بود.»
Yasaman
او به من یاد داده بود که بی‌پروا باشم. که اگر خودم را رها کنم و با فکروخیالِ بیش‌ازاندازه از سرعت فعالیت‌هایم نکاهم به موفقیت‌هایی دست پیدا می‌کنم که پیش از آن در نظرم محال و ناشدنی می‌آمده‌اند.
خاطره
مردم دوست دارند بخش‌های درخوری از تجربیاتت را فروتنانه و با لحنی صمیمی با آن‌ها در میان بگذاری، آن‌ها فکر می‌کنند این‌طوری می‌توانند تو را بشناسند، اما نمی‌توانند، فقط با این حرف‌ها کمی بیش‌تر درباره‌ات می‌فهمند چون چیزهایی را که برای‌شان فاش می‌کنی بخشی از حقایق زندگی تواند نه احساساتت، نه عقایدت، نه توصیف چگونگی اتفاقی که برایت افتاده، نه تحلیل این‌که تصمیماتی که گرفته‌ای چگونه تو را به آدمی که الآن هستی تبدیل کرده‌اند. آن‌ها احساسات و عقاید و فرضیات خودشان را دربارهٔ تو به کار می‌گیرند و در ذهن‌شان زندگی‌ای برایت می‌سازند که کم‌ترین ارتباطی به حقیقت زندگی تو ندارد و همین تو را از مخمصه نجات می‌دهد. هیچ‌کس نمی‌تواند در زندگی شخصی‌ات دخالت کند مگر این‌که خودت این اجازه را بدهی، تو فقط باید مؤدب باشی و لبخند بزنی و افکار بدبینانه را از خودت دور کنی چون آن‌ها به هرحال از تو حرف خواهند زد و برای‌شان مهم نیست که تو چه‌قدر رنجیده‌خاطر خواهی شد، این مسئله اجتناب‌ناپذیر است، خود تو هم همین کار را در حق دیگران انجام می‌دهی.
یلدا دوستی

حجم

۲۳۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

حجم

۲۳۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد