بریدههایی از کتاب گفتوگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری
۴٫۸
(۱۱)
در قرآن و در کلمات امیرالمؤمنین و بالخصوص در شرح اینها در کلمات عرفا، راجع به چهرههای سهگانهای که انسان دارد [سخنهایی هست.] یکی همان چهره جسمانی و بدنی، و دیگر چهره روحی و به اصطلاح ضمیر خودآگاه که امروز میگویند، که گاهی میان ایندو اختلاف است و این همان نفاق معروف و مصطلح است. سوم آن چهره باطنِ باطن انسان است که خود انسان هم از او بیخبر است و آن قسمت از نفاق را حتی خودش هم از روی علائم باید بفهمد یعنی نمیتواند با مراجعه به ضمیر خودش کشف کند که من آن نفاق را ندارم. با یک معیارها و با یک علائم بسیار بسیار دقیق انسان میتواند بفهمد، و بسا هست یک عمر هم این را کشف نکند، که در اینجا داستانها خیلی زیاد است. یکی از علائم میگویند رؤیاهاست. انسان گاهی در عالم رؤیا خوابهایی میبیند که در عالم رؤیا دست به جنایتی، به فسقی میزند که امکان ندارد در بیداری حتی تصورش را کرده باشد و اگر این موضوع در آن عمق ضمیرش پنهان نباشد امکان ندارد که بعد در عالم رؤیا این مطلب از او بروز کند، که این یک مبنای علمی هم دارد.
~S.F~
طرفدار تعصب و دگم و یکجانبه فکر کردن نیستیم؛ یعنی اسلام این را به ما نیاموخته، بلکه از آن نهی کرده است. دشمن مکاتب دیگر هم نیستیم و پیغمبران اساسا اینجور بودند که دشمن یک مکتب یا یک مسلکی نبودند و دشمن طرفداران یک مکتب یا یک مسلک نبودند، دلسوز آنها بودند. مسئله این است که اگر از یک ایدئولوژی، به ایدئولوژی رقیب تعبیر میشود نه به معنای همان رقابتی است که ما در عالم مسائل مادی احساس میکنیم و یک نفر را رقیب خودمان میبینیم و اصل را این قرار میدهیم که باید او را کوبید، بعد میگردیم نقطهضعفهایش را پیدا میکنیم. نه، مسئله این نیست. مسئله خیلی انسانیتر و بالاتر و والاتر از اینهاست. مسئله، مسئله یک بیمار محتضر است. این بیمار محتضر یک دارویی را بایستی مصرف کند تا شفا پیدا کند. اگر طبیبی بدون صلاحیت این دارو را در حلق این بیمار ریخت و دارو داروی مؤثری نبود، به این بیمار خدمت نشده، خیانت شده.
~S.F~
آنها اسلام را فقط به همین یک قسمت شناخته بودند و لهذا اسلامْ آن نبود.
کتابخوار
یک لحظه تأنّی تحقیقا روا نیست، اما یک قدم با عجله هم یقینا موجب سرنگون شدن و ناکام شدن است. عجله نباید کرد.
کتابخوار
همیشه یک تشنه فقط یک لیوان آب میتواند بخورد. اگر یک لیوان آب گلآلود و آلوده به او دادید، دیگر تشنگی او از او گرفته شد. نمیتوانید بگویید خیلی خوب، حالا آن یک لیوان را بخورد بعد هم ما یک لیوان آب تمیز صاف گوارا در حلقش میریزیم. نه، دیگر آن زیادی است، آن به زور و جبر دادن است، تشنگی او با یک لیوان آب آلوده یا خدای نکرده مسموم از بین رفت. مسئله این است.
کتابخوار
طرز تفکر اسلامی راه را برای شنیدن هر سخن حقی به روی پیروان خودش باز کرده است: فَبَشِّرْ عِبادِ. اَ لَّذینَ یسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعونَ اَحْسَنَهُ. پیروی از سخن احسن، شعار ماست. اگر یک سخنی را نمیپذیریم از باب این است که دلمان به حال انسانیت میسوزد. این است سخن ایدئولوگهای اسلامی و متفکرین اسلامی.
کتابخوار
حجم
۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۵۵ صفحه
حجم
۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۵۵ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان