بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی اثر مرتضی مطهری

بریده‌هایی از کتاب نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۱۵ رأی
۴٫۷
(۱۵)
کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاههای ظلم و زور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلّی اجتماعی درآورد، مدّعی شد که مَلِک و مالک و ملاّ و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشته‌اند. این اصل معروف مارکس و به عبارت بهترمثلث معروف مارکس را که دین و دولت و سرمایه سه عامل همکار بر ضد خلقند و سه عامل از خود بیگانگی بشرند به صد زبان پیاده کرد، منتها به جای دین، روحانیت را گذاشت
حاج‌صالح!
به خدا قسم اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشه‌های این شخص حلاّجی شود و ریشه‌هایش به دست آید و با اندیشه‌های اصیل اسلامی مقایسه شود صدها مطلب به دست می‌آید که بر ضد اصول اسلام است و بعلاوه بی‌پایگی آنها روشن می‌شود.
حاج‌صالح!
این انقلاب باید زنده بماند؛ این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را، زندگی ما دوام پیدا می‌کند؛ بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب متفکران ما را می‌کشید؛ برای اینکه «منطق» ندارید، اگر منطق داشتید که صحبت می‌کردید؛ لکن منطق ندارید. منطق شما ترور است؛ منطق اسلام ترور را باطل می‌داند. او منطق دارد. لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید می‌شود.
Fatemeh Eshghabadi
عجبا! می‌خواهند با اندیشه‌هایی که چکیده افکار ماسینیون مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار گورویچ یهودی ماتریالیست و اندیشه‌های ژان‌پل سارتر اگزیستانسیالیست ضد خدا و عقاید دورکهایم جامعه‌شناس ضد مذهب است، اسلام نوین بسازند، پس و علی الاسلامِ السلام.
Fatemeh Eshghabadi
نکته مهم، شباهتی است که میان دوره حاضر و آن دوره از نظر وجود افکار التقاطی و گروههای ناخالص اسلامی از یک سو و فریاد برخی علمای ربانی از سوی دیگر دیده می‌شود. تز «قرائتهای مختلف از دین» که امروز مطرح شده است چیزی غیر از تز «اسلام منهای روحانیت» که آن روز مطرح بود نیست. باید از تاریخ عبرت گرفت برای تشخیص حق از باطل و ایمان از نفاق.
Fatemeh Eshghabadi
اخیرا می‌بینم گروهی که عقیده و علاقه درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند با دسته‌بندیهای وسیعی درصدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهارنظر در گفته‌های او را نداشته باشد.
حاج‌صالح!
در عین اظهار وفاداری به اسلام، کارل مارکس لااقل در حدّ امام جعفر صادق علیه‌السلام نزد اینها مقدس و محترم است.
حاج‌صالح!
گفته اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ؛ اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسمیت می‌شناسد همان‌طوری که تعدد نژادی را یک واقعیت می‌داند؛ آیه کریمه «اِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعوبا وَ قَبائِلَ ...» ناظر به این است که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساخته طبیعت است و دومی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما رویایدئولوژی ما، لهذا ایرانیت ما ایرانیت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است. با این بیان عملاً و ضمنا ـ نه صریحا ـ فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است
حاج‌صالح!
گفته اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ؛ اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسمیت می‌شناسد همان‌طوری که تعدد نژادی را یک واقعیت می‌داند؛ آیه کریمه «اِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعوبا وَ قَبائِلَ ...» ناظر به این است که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساخته طبیعت است و دومی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما رویایدئولوژی ما، لهذا ایرانیت ما ایرانیت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است. با این بیان عملاً و ضمنا ـ نه صریحا ـ فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است
حاج‌صالح!
گفته اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ؛ اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسمیت می‌شناسد همان‌طوری که تعدد نژادی را یک واقعیت می‌داند؛ آیه کریمه «اِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعوبا وَ قَبائِلَ ...» ناظر به این است که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساخته طبیعت است و دومی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما رویایدئولوژی ما، لهذا ایرانیت ما ایرانیت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است. با این بیان عملاً و ضمنا ـ نه صریحا ـ فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است
حاج‌صالح!

حجم

۲۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

حجم

۲۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان