بریدههایی از کتاب نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی
۴٫۷
(۱۵)
دلیل عجز شماست که در سیاهی شب متفکران ما را میکشید؛ برای اینکه «منطق» ندارید، اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ لکن منطق ندارید. منطق شما ترور است؛ منطق اسلام ترور را باطل میداند. او منطق دارد. لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید میشود. نهضت ما زنده شد؛ در تمام اقشار ایران باز زندگی از سر گرفت؛ اگر سستی و ضعفی پیدا کرده بود زنده شد. اگر نبود شهادت این مرد بزرگ و اگر این مرد بزرگ در بستر خودش مرده بود، این تأیید نمیشد، این موج بر نمیخاست.
S
استاد مطهری مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصا به عهده میگیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود، تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت میرسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو میروند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش.
S
استاد و مقتدای بزرگوارم! حوادث ناگوار پیدرپی برای اسلام از یک طرف، و روشنبینیها و اقدامات مثبت و منفی به موقع و صحیح آن استاد بزرگوار از طرف دیگر، موجب شده که روزبه روز جدّیتر و با خلوص و صمیمیت بیشتر آرزو کنم و از خداوند متعال مسألت نمایم که وجود مبارک آن رهبر عظیمالشأن را برای همه مسلمانان مستدام بدارد، اللّهم آمین. خدا را گواه میگیرم که کمتر اتفاق میافتد که در حال یا مقام و موقف دعایی این وظیفه را فراموش کنم و امیدوارم که مشمول دعوات خیریه شما بوده باشم.
S
در اینجا جریانهای پیچیده و گمراهکنندهای وجود دارد که توجه و آگاهی حضرتعالی ضرورت دارد:
اول اینکه شاید به قدر کافی مستحضر باشید که نفوذ افکار مارکسیستی تا برخی محافل مذهبی و در میان بعضی از دوستانی که انتظار نمیرفت، پیشروی کرده لااقل در حدی که با هرگونه موضعگیری ولو موضعگیری فکری در برابر آنها به استناد اینکه فعلاً صلاح نیست، مبارزه میشود و حتما به هر وسیله هست باید نظر حضرتعالی وسیله بیت محترم به افرادی که واقعا از این جهت در اشتباهند ابلاغ شود.
جریان دوم جریان به اصطلاح گروه مسمّی به «مجاهدین» است. اینها در ابتدا یک گروه سیاسی بودند ولی تدریجا به صورت یک انشعاب مذهبی دارند در میآیند، درست مانند خوارج
S
اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده است. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامههای اسلام است. وَ مالَکمْ لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدان.
اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیرانسانی میخواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در راه اسلام را بترسانند، بدگمان کردهاند. از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد انسانهای مصمّم و مبارزی به وجود میآید.
S
گروههای چهارگانه فوق با من به حساب اینکه تا اندازهای اهل فکر و نظر و بیان و قلم هستم به شدّت مبارزه میکنند، شایعه برایم میسازند، جعل و افترا میبندند به طوری که خود را مصداق آن شعر فارسی میبینم که محقق اعظم خواجه نصیرالدین طوسی در آخر شرح اشارات به عنوان زبان حال خود آورده است:
به گرداگرد خود چندان که بینم
بلا انگشتری و من نگینم
ولی به لطف و عنایت پروردگار و توجهات اولیاء دین هراسی به خود راه نخواهم داد، این مقدار بَثّ شکوی را جز به مثل حضرتعالی که استاد عالیقدر و به جای پدرم هستید نمیکنم. من الان مرکز ثقل حملات این گروهها هستم، اگر بفرمایید ایستادگی کن ایستادگی میکنم؛ اگر بفرمایید مصلحت نیست، خود را کنار میکشم.
S
بریزید خونها را، زندگی ما دوام پیدا میکند؛ بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر میشود.
Mozhan122
ترورها نمیتوانند شخصیت اسلامی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر میشود. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشینند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده است. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامههای اسلام است.
Fatemeh Eshghabadi
باید اظهار تأسف کنم که برخی دوستان ما طلاّب جوان و جوانان دانشآموز و دانشجو را بر بغض و کینه روحانیین به استثنای شخص حضرتعالی پرورش میدهند و این برای اسلام و روحانیت عاقبت بسیار وخیمی دارد.
حاجصالح!
از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد انسانهای مصمّم و مبارزی به وجود میآید.
Mozhan122
کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاههای ظلم و زور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلّی اجتماعی درآورد، مدّعی شد که مَلِک و مالک و ملاّ و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشتهاند. این اصل معروف مارکس و به عبارت بهترمثلث معروف مارکس را که دین و دولت و سرمایه سه عامل همکار بر ضد خلقند و سه عامل از خود بیگانگی بشرند به صد زبان پیاده کرد، منتها به جای دین، روحانیت را گذاشت
حاجصالح!
به خدا قسم اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشههای این شخص حلاّجی شود و ریشههایش به دست آید و با اندیشههای اصیل اسلامی مقایسه شود صدها مطلب به دست میآید که بر ضد اصول اسلام است و بعلاوه بیپایگی آنها روشن میشود.
حاجصالح!
در این مقام نیز باید اظهار تأسف کنم که برخی دوستان ما طلاّب جوان و جوانان دانشآموز و دانشجو را بر بغض و کینه روحانیین به استثنای شخص حضرتعالی پرورش میدهند و این برای اسلام و روحانیت عاقبت بسیار وخیمی دارد. خوب است حضرتعالی به بیت محترم دستور فرمایید از این جهت درباره دوستان و ارادتمندان تحقیق کامل بفرمایند و به کسانی که چنین روشی دارند تذکراتی داده شود.
ميرزا
این انقلاب باید زنده بماند؛ این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را، زندگی ما دوام پیدا میکند؛ بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید.
دلیل عجز شماست که در سیاهی شب متفکران ما را میکشید؛ برای اینکه «منطق» ندارید، اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ لکن منطق ندارید. منطق شما ترور است؛ منطق اسلام ترور را باطل میداند. او منطق دارد. لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید میشود.
Fatemeh Eshghabadi
عجبا! میخواهند با اندیشههایی که چکیده افکار ماسینیون مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار گورویچ یهودی ماتریالیست و اندیشههای ژانپل سارتر اگزیستانسیالیست ضد خدا و عقاید دورکهایم جامعهشناس ضد مذهب است، اسلام نوین بسازند، پس و علی الاسلامِ السلام.
Fatemeh Eshghabadi
نکته مهم، شباهتی است که میان دوره حاضر و آن دوره از نظر وجود افکار التقاطی و گروههای ناخالص اسلامی از یک سو و فریاد برخی علمای ربانی از سوی دیگر دیده میشود. تز «قرائتهای مختلف از دین» که امروز مطرح شده است چیزی غیر از تز «اسلام منهای روحانیت» که آن روز مطرح بود نیست. باید از تاریخ عبرت گرفت برای تشخیص حق از باطل و ایمان از نفاق.
Fatemeh Eshghabadi
اخیرا میبینم گروهی که عقیده و علاقه درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند با دستهبندیهای وسیعی درصدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهارنظر در گفتههای او را نداشته باشد.
حاجصالح!
در عین اظهار وفاداری به اسلام، کارل مارکس لااقل در حدّ امام جعفر صادق علیهالسلام نزد اینها مقدس و محترم است.
حاجصالح!
گفته اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ؛ اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسمیت میشناسد همانطوری که تعدد نژادی را یک واقعیت میداند؛ آیه کریمه «اِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعوبا وَ قَبائِلَ ...» ناظر به این است که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساخته طبیعت است و دومی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما رویایدئولوژی ما، لهذا ایرانیت ما ایرانیت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است. با این بیان عملاً و ضمنا ـ نه صریحا ـ فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است
حاجصالح!
گفته اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ؛ اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسمیت میشناسد همانطوری که تعدد نژادی را یک واقعیت میداند؛ آیه کریمه «اِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعوبا وَ قَبائِلَ ...» ناظر به این است که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساخته طبیعت است و دومی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما رویایدئولوژی ما، لهذا ایرانیت ما ایرانیت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است. با این بیان عملاً و ضمنا ـ نه صریحا ـ فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است
حاجصالح!
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه
قیمت:
۷,۰۰۰
۲,۸۰۰۶۰%
تومان