بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اسب من | صفحه ۱۸ | طاقچه
کتاب اسب من اثر معین دهاز

بریده‌هایی از کتاب اسب من

نویسنده:معین دهاز
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۳۹ رأی
۴٫۶
(۳۹)
ای روزهای خوب مرا هم تحمل کن
mah
گفتم درد یعنی زنده‌ایم رنج یعنی خواهیم مُرد خواهیم مُرد یعنی زنده‌ایم در را باز کردم
mah
«روزی آزاد خواهیم شد»
mah
چگونه نترسم؟ چگونه تحمل کنم، وقتی تحمل نشدم
mah
و تنها درخت هست و تنها درخت‌های دیگر هست می‌دوم، روزهاست و درخت‌های انار هست و درخت‌ها و درختی هست و درخت...
mah
عقابی که ما را تا ابرها آورده عاقبت رهای‌مان می‌کند این تمام سهم ماست از رهایی
یك رهگذر
چیزی بگو حرفی بزن از فردا اما نه آن‌قدر تلخ که دلم بلرزد و نه آن‌چنان زیبا که باورم نشود
یك رهگذر
تنها نگرانِ این بودم که به جست‌وجوی تو در دورترین کوچهٔ دنیا به خانه‌ات برسم و تو به جست‌وجویم رفته باشی چه غم‌بار وقتی نمی‌دانی گم کرده‌ای یا گم شده‌ای
یك رهگذر
با آخرین کلمه‌هایم می‌گویم دوستت دارم سر می‌چرخانی به جست‌وجوی صدا و مرا نمی‌یابی من تیک‌تاکِ ساعت بی‌عقربه‌ام حتا از یاد تو هم رفته‌ام مثل جادهٔ خاکی که زیر آسفالت مانده
یك رهگذر
با من حرف بزن جهان آمدنت را فریاد کند باور نمی‌کنم مگر صدای تو بگوید
یك رهگذر

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان