- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب طنز پس کوچه
- بریدهها
بریدههایی از کتاب طنز پس کوچه
۳٫۰
(۱۳)
روحانی مچکریم و یک مقدار لوسبازی دیگر را گویند که حاصلش از دست رفتن لحظات خاطرهساز و ماندگار و تحریمها و آثار بعدیاش سرمایهگذاری یک عده اجنبی در کشور است که حتی فارسی هم بلد نیستند.
shariaty
فعالین اجتماعی بر این نظرند که سابقاً هر کس ادب داشت باشخصیت نامیده میشد، امروز در اجتماع به هرکس ادب داشته باشد و مدنی رفتار کند میگویند اُسکول!
رابین
خر: الاغ. جانداری که بسیار کار کند، عرق بریزد، فایده برساند، از او نفع ببرند، در نهایت به اندکی خوراک و جای خوابی کوچک بسنده کند. اشتباه نشود در باب احوالات فارغالتحصیلان دانشگاهی حرف نمیزنیم.
ادیب
خارج: اونورِ داخل. محدودهٔ بیرون از ممالک محروسهٔ ما را گویند. به شکل مؤنثش هم همان معنا را میدهد: خارجه. اینکه یک چیزی مذکر و مؤنثش یک معنی بدهد نشان از خراب بودن ذاتش دارد!
محل تولید و صادرات استکبار جهانی. تبلور بیحیایی. تجسم بیآبرویی از نظر ما. جایی را گویند که به گفتهٔ اخبار ما تمام پدر و مادرها در خانهٔ سالمندان بهسر میبرند. هیچکس، هیچ شخصی را دوست ندارد. عاطفه هنوز کشف نشده. آدمهایش صدای ربات میدهند. مکانی را گویند که در فساد و تباهی غوطهور باشد.
ادیب
اساساً جمعی انسان دلواپس بر این باور بوده و هستند تا وقتیکه میشود به خوشی و خرمی دور هم با تمام دنیا جنگید چرا باید سختی و مشقت توافق را به جان خرید؟
shariaty
حق انواع و اقسام دارد. به «حقالناس» توصیهٔ بسیار شده. البته اینکه بر چیزی توصیه فراوان شده باشد معنایش این نیست که الزاماً توصیهها عملی شود ازاینرو بعد از بستنی چوبی راحتترین چیز برای خوردن همین حقالناس ارزیابی شده است.
رابین
اگر بتوانید به دانشگاه بروید و درسی بخوانید که پس از فارغالتحصیل شدن نتوانید دوزار با جامعه ارتباط برقرار کنید یقین بدانید جامعهشناس شدهاید احتمالاً با معدل بالای هجده!
رابین
در توضیح افسردگی آمده یک نوع بیماری است که به علت کثرت شادی، حال خوب، توفیق در امور، نبود ترافیک، ارزانی ارزاق، سهولت زندگی، امید به آینده، تمیزی مفرط هوا، و ... بر آدمی عارض میشود! با این تفاسیر معلوم نیست مردم ما که از تمام این بلایا در امان هستند چرا اینقدر دچار افسردگی میشوند.
رابین
اخوی گاهی مانند یک فیلتر عمل میکند. یعنی با عبور از اخوی فعل قبیح دختربازی بدل به امر پسندیدهٔ خواستگاری میشود. عشقوحال میشود فسقوفجور، زنان خیابانی میشوند زنان دائمالنکاح، عرق سگی میشود شرب خمر، بروبچ میشود اراذل و اوباش، BF و GF میشود شما باهم نسبتی دارید؟ اینستاگرام میشود صورقبیحه، شادی میشود لهوولعب و ...
رابین
در سال ۱۳۸۴ بسیاری از مردم ایران جشن ملی اشتباه برگزار کردند.
shariaty
«اقتصادم را زدی تیر خلاص/هفت تیرت اختلاس است اختلاس»
آریا سلطانی نجف آبادی
سابقاً اگر کسی کلاهبرداری یا دزدی یا شارلاتانبازی میکرد آبرویش میرفت اما در حال حاضر شکر خدا این موارد بلااشکال است اما و اگر این کارها را نکند و سر و پُزش قابل عرضه در مجامع عمومی نباشد آبرویش میرود که این امر نشان میدهد اصولاً آبرو معنای دقیقی ندارد. چه داشتنش چه رفتنش.
دکتر بی مریض
در برخی کتب درمورد قانون آمده: «اگر برای اموری مانند تیلهبازی، قایمباشک و یا گرگمبههوا باشد، قانون چیز موردنیاز و مقبولی است اما و اگر برای امورات کشور، مسائل بانکی، امور اقتصادی، راهنمایی رانندگی، مناسبات اجتماعی و اینگونه مسائل پیشپاافتاد باشد طبعاً خودمان عقلمان میرسد چه کنیم و نیازی به اباطیل دستوپاگیری همچون قانون نداریم. کارشناسان براین باورند که باور عمومی نسبت به قانون را بهترین واژهای که معنا میکند همین لغت اباطیل است!
به یک به منچهٔ عمومی اطلاق میشود. نوعی بروبابا حال نداری جمعی را گویند. گونهای از تو هم دلت خوشههای فراگیر است.
آریا سلطانی نجف آبادی
کلاً بدون این که به هیچ دردی بخورد همینطور هست و فضایی را اشغال کرده و از امکاناتی سود میبرد. (اشتباه نکنید مشخصات یک مدیر را عرض نمیکنم در مورد آپاندیس توضیح میدهم).
آریا سلطانی نجف آبادی
در دموکراسی آزادی بیان چیز خوبی است اما آزادی پس از بیان را کسی تضمین نمیکند!
رابین
خوش در ترکیب با قلم منجر به خلق واژهٔ زندانی یا محبوس یا مظنون یا معلومالحال میشود!
رابین
خدا، در شعر آمده، در کتاب آمده، در ادبیات آمده، در ترانه آمده، در صف نانوایی آمده، در مهمانی آمده، در مسجد آمده، در ... و کاش بهجای تمام اینها در سرمان میآمد.
رابین
خدا، آنکس که به ما خوبی کند تا پاسخش را در کمترین زمان ممکن با یک کرور گناه به طریقهٔ اکسپرس و سفارشی بدهیم. تنها کسی که وقتی رویمان را برایش زیاد میکنیم رویمان را کم نمیکند میگذارد کودکانه گستاخی کنیم و حواسش هست اگر قرار است سرمان به سنگ بخورد تا آدم شویم سرمان نشکند. امیدمان ترک برندارد که خودش گفته ناامیدی کفر است.
رابین
جرم اصولاً تعریف دقیقی ندارد و هر آن چیزیاست که خوشمان نیاید از مانتو کوتاه و ساپورت تا خبر و تیتر و مقاله در نوسان است!
رابین
تاریخ تنها جاییاست که در آن به قاتل میگویند ظفرمند. به سفاک و خونریز میگویند مقتدر. به جلاد و آدمکش میگویند فاتح. به دسیسهگر و نیرنگباز میگویند زیرک و به انسانهای اهل گفتوگو میگویند مغلوبِ بیشعور!
رابین
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
قیمت:
۴۶,۵۰۰
تومان