آن روز حال پَمی خیلی خوب بود و هیچ مشکلی وجود نداشت غیر از آنکه داشت میمرد.
imalializade
اگر میخواهی بدانی که خداوند چه احساسی نسبت به پول دارد، نگاه کن که آن را به چه کسانی میدهد.
imalializade
خواندن دیالوگی که با لهجه نوشته شده باشد کار بسیار خستهکنندهای است.
imalializade
اگر، برای مثال، دست روی شخصیتی گذاشته باشید که خودتان او را نمیفهمید و به او احساساتی بدهید که خودتان بهحقیقت آن را حس نمیکنید و این کارها را فقط برای آن انجام دادهاید که میخواهید طرحتان کار کنداحتمالاً از آن قِسر درنخواهید رفت. خواننده دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد و شاید حتی ناراحت و آزرده شود. اینها بدترین چیزهای ممکنی است که میتواند برای یک خواننده اتفاق بیفتد.
imalializade
درام باید رو به جلو و رو به بالا حرکت کند، وگرنه صندلیهایی که مخاطب روی آنها نشسته بسیار سفت و ناراحت از کار درخواهد آمد!
imalializade
شخصیتها نباید همچون سربازهای پیادهای برای فلان طرح که خیالش را در سر میپرورید عمل کنند.
imalializade
هر کاری میکنید، فقط تظاهر نکنید که بیشتر از خود شخصیتهایتان دربارهٔ آنها میدانید، چون نمیدانید. در برابر آنها گشوده باشید. داریم خالهبازی میکنیم، وقت وقتِ چای است و همهٔ عروسکها هم پشت میز نشستهاند. حالا گوش بسپارید. قضیه به همین سادگی است.
imalializade
شما احتمالاً شخصیتهای داستانیتان را نخواهید شناخت، مگر هفتهها یا ماهها پس از آنکه برای اولینبار شروع به کار کردن با آنها کردهاید.
imalializade
نوشتن رمانهای یأسزده و ناامید هیچ معنایی ندارد.
imalializade
اگر راوی شما کسی باشد که درک و برداشت ویژهاش از اشیا و امور شما را مجذوب میکند، دیگر مهم نخواهد بود که برای مدتی طولانی چیز زیادی در روایت اتفاق نیفتد.
imalializade