بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۱۰۱۶)
اگر معماری بخواهد طاقی فرسوده را تقویت کند، باری به آن اضافه میکند تا اجزای طاق محکمتر از قبل به یکدیگر متصل شوند
Saeid
معنای زندگی هر فرد در هر لحظه از زندگی است.
Saeid
«طوری زندگی کنید که گویی بار دومی است که به دنیا آمدهاید و در حال ارتکاب خطاهای زندگی اولتان هستید، پس مراقب رفتارهایتان باشید.»
Saeid
عشق عارضهٔ جانبی میل جنسی نیست، بلکه میل جنسی راهی برای نشاندادن نهایت صمیمیت و وابستگی است که عشق نام دارد.
Saeid
هنگامی که درد و رنج معنا پیدا میکنند دیگر عذابدهنده نیستند و مفهومی همانند فداکاری و گذشت پیدا خواهند کرد.
Saeid
فلسفهٔ کنونی بهداشت روانی ما به این موضوع اشاره دارد که انسانها باید شاد زندگی کنند
Saeid
آیا میمونی که برای ساختن واکسن فلج اطفال مدام زیر تزریق قرار میگیرد میتواند معنای درد و رنجش را دریابد؟ همگی باهم پاسخ دادند البته که نه؛ میمون بهخاطر عقل محدودش توانایی ورود به دنیای انسانها، تنها دنیایی که درد و رنج در آن مفهوم پیدا میکند، را ندارد. و سپس سؤال بعدی را در پی آن پرسیدم: «درمورد انسانها چه؟ آیا مطمئن هستید که دنیای انسانها نهایت تکامل جهان هستی است؟ آیا امکان ندارد ابعاد دیگری وجود داشته باشد؟ دنیایی فراتر از دنیای انسان؟ دنیایی که رنجهای بشر پاسخ نهایی خود را در آن خواهند یافت؟»
Saeid
بودن مطمئنترین نوع هستی است.
Saeid
لذت باید محصول یک رابطه باشد نه هدف آن، که اگر هدف قرار بگیرد نابود خواهد شد.
Saeid
بشر چیزی فراتر از روح و روان است.
Saeid
انسان موجودی است که در نهایت خودمختار است.
Saeid
اگر انسان بداند مفهومی در رنجهایش نهفته است، با تمام وجود آن را به آغوش خواهد کشید.
yusufbm1
یادآوری کنم که درد و رنج همیشه نباید معنا و مفهوم داشته باشند؛ ولی این را میخواهم بگویم که معناجویی حتی در شرایطی که رنج و عذاب اجتنابناپذیر هستند هم ممکن است. بیدلیل رنجبردن
yusufbm1
انسانبودن یعنی هدفداشتن و هدایتشدن. انسان هرچه بیشتر از خود فراموش کند و خودش را علتی برای خدمت و عشقورزیدن به دیگران بداند، بیشتر به انسانیت نزدیک میشود و خود واقعیاش را درمییابد.
yusufbm1
داستایوفسکی میگوید: «تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
miladhakimi
لحظاتی هستند که خشم میتواند در زندانی مسخشدهای مانند من فوران کند، خشم نه بهخاطر بیرحمی و درد، بلکه بهخاطر اهانتهایی که به او میشود.
Nana
در آن لحظه بود که متوجه شدم هیچ خوابی، هرچقدر هم که ترسناک باشد، بدتر و ترسناکتر از واقعیتِ اردوگاهی که در آن اسیر بودیم نخواهد بود و من ناخواسته میخواستم او را بیدار کنم.
Nana
«کسی که چرایی برای زندگیکردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
سیده
اهداف متعارف فردِ زندانی در زندگی ربوده میشدند و تنها چیزی که برایش باقی میماند آخرین آزادیهای بشری بود، یعنی «آزادی در انتخاب یک شیوه یا نظریه در برخورد با حوادث اطرافش.»
aghamilad
«تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
Saeid
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان