بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۱۰۱۷)
زندگی یعنی پذیرش مسئولیت برای پیداکردن پاسخ مناسب در مقابل مشکلات و انجام مأموریتهایی که سدّ راهِ هر فرد قرار می گیرد.
SHOKoOoH
«عواطفِ درحال رنج به محض اینکه تصویر دقیق و روشنی از آنها ترسیم شود، از رنجکشیدن باز میایستند.»
SHOKoOoH
به آنها گفتم که در این شرایط سخت و دشوار همواره کسانی چشمانتظار ما هستند، همسر، دوست، کسانی که از دنیا رفتهاند و کسانی که هنوز زنده هستند، و حتی خدا؛ آنها توقع ندارند که ناامیدشان کنیم. آنها از ما میخواهند که با سربلندی درد و رنج را تحمل کنیم، نه با ذلت و بدبختی و کسی نباشیم که فقط هنر مُردن را آموخته است.
mahdieh
زندگی تحت هر شرایطی حتی در بدترین و دشوارترین حالتش، معنا و مفهومی نهانی دارد
کاربر ۱۴۷۷۸۶۷
«کسی که چرایی برای زندگیکردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
کاربر ۱۴۷۷۸۶۷
عواطفِ درحال رنج به محض اینکه تصویر دقیق و روشنی از آنها ترسیم شود، از رنجکشیدن باز میایستند.»
mahdieh
دو گونه انسان در دنیا وجود دارد، نژاد مردم شایسته و ناشایسته. این دو نژاد در هر گروه و اجتماعی نفوذ کردهاند و هیچ جامعهای بهطور کامل از انسانهای شایسته یا ناشایسته تشکیل نشده است. پس هیچ گروهی نژادی خالص ندارد
نفیسه خبوشانی
در زندگی موقعیتهایی پیش میآید که انسان فرصتی را از دست میدهد یا کامیاب نمیشود؛ اما چیزی که هرگز کنار نمیرود درد و رنج اجتنابناپذیر است و در پذیرفتن چالش شجاعانه دردکشیدن، زندگی تا آخرین لحظه معنا خواهد داشت.
یوسف فریدیان
از علائم مرحلهٔ نخست، شوکهشدن است. حتی در شرایط ویژهای ممکن است این ضربهٔ روحی خیلی زودتر از ورود به اردوگاه مشاهده شود. بهعنوان نمونه تجربهٔ ورود خودم به اردوگاه را بیان میکنم.
هزاروپانصد نفر برای چند شبانهروز با قطار در حال انتقال بودند که در هر واگن هشتاد نفر جای گرفته بود. همگی مجبور بودند بر روی چمدان که تنها داراییهای زندگیشان در آن قرار داشت استراحت کنند. واگنها به قدری پُر از آدم بود که نور سپیدهدم فقط از قسمت بالای پنجرهها به داخل میتابید. همه در این تصور بودند که مقصد قطار به سمت یک کارخانهٔ مهمات است تا در آنجا از ما بیگاری بکشند. ما نمیدانستیم که هنوز در سیلیزیا
%~کتابخوان~%
زندگی یعنی پذیرش مسئولیت برای پیداکردن پاسخ مناسب در مقابل مشکلات و انجام مأموریتهایی که سدّ راهِ هر فرد قرار می گیرد.
یوسف فریدیان
با درنظرگرفتن تمام اینها میتوانیم متوجه شویم که دو گونه انسان در دنیا وجود دارد، نژاد مردم شایسته و ناشایسته. این دو نژاد در هر گروه و اجتماعی نفوذ کردهاند و هیچ جامعهای بهطور کامل از انسانهای شایسته یا ناشایسته تشکیل نشده است. پس هیچ گروهی نژادی خالص ندارد و به همین دلیل است که در اردوگاه به نگهبانانی شایسته برمیخوریم.
raha
زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم. اگر در زندگی غایتی وجود دارد، پس باید معنایی در رنجکشیدن و مُردن وجود داشته باشد؛ اما هیچکس نمیتواند بگوید که آن غایت و معنا چیست. هرکس باید خودش معنای زندگی را پیدا کند و مسئولیت آن را بپذیرد.
ایلیا امیری
روزی پزشکی سالخورده که از افسردگی شدیدی رنج میبرد برای مشاوره نزد من آمد. او نمیتوانست با مرگ همسرش که دو سال پیش اتفاق افتاده بود کنار بیاید، زیرا او را بیشتر از هرکسی در دنیا دوست داشته بود. در چنین شرایطی چگونه میتوانستم به او کمک کنم و اصلاً چه مشورتی میتوانستم به او بدهم؟ از گفتن هرگونه سخن بیهوده اجتناب کردم و در عوض سعی کردم او را با پرسشی آرام کنم. «اگر شما زودتر از همسرتان از دنیا میرفتید و او زنده میماند، چه اتفاقی برایش میافتاد؟»
پاسخ داد: «اوه! شرایط برای او بدتر از اینی میشد که من دارم. خدا میداند چقدر زجر میکشید.»
پاسخ دادم: «میبینید دکتر! چنین عذاب بزرگی از دوش او برداشته شده و شما بهجایش آن عذاب را متحمل شدهاید؛ و آن به قیمت زندهماندن و عزاداری کردن برای او تمام شده است.»
علی محمودی
گاهی ناکامی در یافتن معنای زندگی با قدرتطلبی جایگزین میشود؛ بهخصوص اصلیترین شکل آن، یعنی پولپرستی. در جایی دیگر ناکامی در یافتن معنا با عامل دیگری به نام لذتطلبی ربوده میشود و به همین دلیل اغلب ناکامیهای وجودی با لذتهای جنسی جایگزین میشوند و ورود آنها به خلأ وجودی انسان را به وضوح میتوان احساس کرد.
علی محمودی
وای بر آن کسی که دیگر نه هدفی و نه دلیل و معنایی در زندگی خود داشته و دلیلی برای ادامهٔ زندگیاش پیدا نکند. اینگونه افراد به سرعت خود را گم کرده و در پاسخ به تمام بحثهای امیدبخش تنها یک جواب میدادند: «انتظاری از زندگی ندارم.» دیگر چه نصیحتی میتوان به آنها کرد؟
s.d.c
داستایوفسکی میگوید: «تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
atefeh mohammadi
داستایوفسکی میگوید: «تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
atefeh mohammadi
هرچیزی میتواند از انسان گرفته شود جز اختیارِ رفتارش تحت هر شرایطی.
s.d.c
عشق بسیار فراتر از جسم معشوق پیش میرود. عشق معنای واقعیاش را در وجود معنوی و درونی خودش پیدا میکند. چه معشوق حضور داشته باشد، چه نداشته باشد، چه زنده باشد و چه از این دنیا رفته باشد، عشق به طریقی اهمیت و جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد.
Hanie Vk
درد و رنج یک انسان مشابه عملکرد گاز است. مقدار مشخصی از گاز که به داخل یک اتاق پمپاژ میشود و در نهایت بدون اهمیت داشتن اندازهٔ اتاق، گاز تمام آن را بهطور یکسان در بر میگیرد. درد و رنج هم دقیقاً به همین شکل عمل میکنند. روح و ضمیر آگاه انسان را کامل در بر میگیرند و مهم نیست که میزانشان چقدر است. برای همین میتوان گفت که «میزان» رنج بشر کاملاً نسبی است.
s.d.c
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان