بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۱۰۱۷)
زندگی یعنی پذیرش مسئولیت برای پیداکردن پاسخ مناسب در مقابل مشکلات و انجام مأموریتهایی که سدّ راهِ هر فرد قرار می گیرد.
سرو خرامان
بعضی از زندانیان بهطور غریزی به دنبال یافتن یک هدف در وجودشان هستند و این یک ویژگی عجیب در انسان است که میتواند با نگاه به آینده به زندگی ادامه دهد و امید پیشروندهٔ راه او باشد. قطعاً این اصل، راه رستگاری در لحظات دشوار زندگی است. اگرچه این مسیر به تحلیل و تفکرِ بسیار نیاز دارد.
سرو خرامان
اما کاش آنها هیچگاه از آینده دست نمیکشیدند. اگر کسی در جستوجوی هدف زندگیاش نباشد، متلاشی میشود و به ناچار تسلیم گذشتهٔ خود شده و تنها با واپسنگری، مدام خاطرات گذشته را به خود یادآوری میکند
سرو خرامان
اندیشهای در ذهنم نشست، برای اولینبار در زندگیام حقیقتی را دریافتم که شاعران بسیاری آن را به شعر درآوردهاند و اندیشمندان بسیاری آن را غایت فرزانگی نامیدهاند. آن حقیقت این است که عشق والاترین هدفی است که انسان در جستوجوی آن است؛ و آنجا بود که معنای بزرگترین رازی که اشعار و افکار و اعتقادات بشری سعی بر آشکارکردن آن دارند را متوجه شدم: رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است.
Sobhan
با وجود اینکه در اردوگاه از نظر ذهنی و جسمانی محکوم به گذراندن یک زندگی بدوی بودیم، زمینه برای غوطهور شدن در یک زندگی معنوی هم فراهم بود.
Sobhan
شخصی که خودش دچار زودرنجی است، زودرنجیاش وقتی با بیتفاوتی شدید دیگران بهخصوص هنگام خطر (هنگام بازرسی) مواجه میشود بیشتر تحریک میشود.
farez
برای اولینبار در زندگیام حقیقتی را دریافتم که شاعران بسیاری آن را به شعر درآوردهاند و اندیشمندان بسیاری آن را غایت فرزانگی نامیدهاند. آن حقیقت این است که عشق والاترین هدفی است که انسان در جستوجوی آن است؛ و آنجا بود که معنای بزرگترین رازی که اشعار و افکار و اعتقادات بشری سعی بر آشکارکردن آن دارند را متوجه شدم: رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است. درک کردم چگونه انسانی که دیگر هیچ چیزی در دنیا برایش باقی نمانده هنوز هم میتواند به خوشی بیندیشد و حتی برای یک لحظه هم که شده در اندیشهٔ معشوقش باشد. وقتی یک انسان در شرایط کامل نابودی قرار دارد و نمیتواند خودش را در مسیر بهتری جای دهد، وقتی تنها دستاوردش رنجبردنِ بهتر و شرافتمندانهتر از عذابهایش است، در چنین شرایطی میتواند با اندیشیدن به معشوق و خاطرات عاشقانهاش به خشنودی کامل دست یابد. برای اولینبار در زندگیام معنای واقعی این جمله را بهخوبی دریافتم: «فرشتهها در اندیشهٔ ابدیِ یک شکوه بیپایان غرقاند.»
سرو خرامان
موفقیتهایی مانند خوشبختی را نمیتوان دنبال کرد، بلکه باید آن را بهوجود آورد؛ خوشبختی اثر جانبیِ تعهد یک انسان به هدفی والاست، یا به عبارت دیگر، خوشبختی محصولِ تسلیمشدن در برابر هر معنای ارزشمندی غیر از خود شخص است. خوشبختی باید اتفاق بیفتد، و همین امر برای موفقیت هم صدق میکند: باید بدون آنکه به آن اهمیت داده باشی اجازه دهی اتفاق بیفتد.
سرو خرامان
«کسی که چرایی برای زندگیکردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
سرو خرامان
اینجاست که ما با مفهوم مرکزی هستیگرایی روبهرو میشویم: زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم. اگر در زندگی غایتی وجود دارد، پس باید معنایی در رنجکشیدن و مُردن وجود داشته باشد؛ اما هیچکس نمیتواند بگوید که آن غایت و معنا چیست. هرکس باید خودش معنای زندگی را پیدا کند و مسئولیت آن را بپذیرد.
سرو خرامان
با این موضوع کاملاً مخالف هستم که جستوجوی فرد برای یافتن معنا در زندگی یا حتی شک و تردید او در یافتن معنا در هر زمینهای موجب بیماری شود یا نتیجهٔ آن باشد.
mahdieh
عدهای از محققین ادعا میکنند که معانی و ارزشها چیزی جز مکانیزمهای دفاعی، واکنش معکوس به مشکلات، و والانگری نیستند. اما من هرگز بهخاطر مکانیزمهای دفاعی زندگی نمیکنم یا بهخاطر واکنشهای معکوس حاضر به مردن نیستم. انسان در هر شرایطی قادر به زندگیکردن و حتی مردن بهخاطر آرمانها و ارزشهایش است.
mahdieh
اکنون اگر کسی راجع به حقیقت گفتهٔ داستایوفسکی از ما سؤال کند که انسان به هر شرایطی عادت میکند، جواب ما این است: «بله. انسان به هر شرایطی عادت میکند، اما نپرسید چگونه.»
Sobhan
چهار روز بود که فقط تکه نان کوچکی خورده بودیم. با این حال میشنیدم که تعدادی از زندانیان ارشد و مسئولِ آلونک بر سر گیرهٔ کرواتی که از الماس و پلاتینیوم ساخته شده بود با گروه پذیرایی چانه میزدند؛
Sobhan
با هربار انتقال، تعداد مشخصی از زندانیان منتقل میشدند. اصلاً مهم نبود چه کسی قربانی میشود، فقط باید تعداد آنها درست میبود، زیرا زندانیان چیزی جز یک شماره به حساب نمیآمدند.
Sobhan
موفقیتهایی مانند خوشبختی را نمیتوان دنبال کرد، بلکه باید آن را بهوجود آورد؛ خوشبختی اثر جانبیِ تعهد یک انسان به هدفی والاست، یا به عبارت دیگر، خوشبختی محصولِ تسلیمشدن در برابر هر معنای ارزشمندی غیر از خود شخص است.
Sobhan
هرچه بیشتر هدفتان رسیدن به موفقیت باشد بیشتر از آن دور خواهید شد.
Sobhan
هرکس باید خودش معنای زندگی را پیدا کند و مسئولیت آن را بپذیرد. اگر در این امر موفق شود، با وجود همهٔ تحقیرها باز هم رشد خواهد کرد. فرانکل به این گفتهٔ نیچه علاقهٔ خاصی دارد: «کسی که چرایی برای زندگیکردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
Sobhan
زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم. اگر در زندگی غایتی وجود دارد، پس باید معنایی در رنجکشیدن و مُردن وجود داشته باشد؛ اما هیچکس نمیتواند بگوید که آن غایت و معنا چیست.
Sobhan
هرچه بیشتر هدفتان رسیدن به موفقیت باشد بیشتر از آن دور خواهید شد.
Sobhan
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان