بریدههایی از کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی
۴٫۰
(۲۶۴)
مایک، همکارم، مدتی قبل گفته بود هنگامی که احساس شکنندگی میکنیم، مثل تخممرغهای خام هستیم، اگر بیفتیم میشکنیم و پخش زمین میشویم. اما وقتی انعطافپذیری بیشتری پیدا میکنیم، مثل تخممرغهای پخته و سفتیم، اگر بیفتیم ممکن است فرورفتگی پیدا کنیم، اما کاملاً نمیشکنیم و پخش زمین نمیشویم. در طول سالها من درمورد مادرم از تخممرغی خام به تخممرغی کاملاً پخته و سفت تبدیل شدهام. اما گاهی تخممرغ خام در من ظاهر میشود.
Afsaneh Habibi
مایک، همکارم، مدتی قبل گفته بود هنگامی که احساس شکنندگی میکنیم، مثل تخممرغهای خام هستیم، اگر بیفتیم میشکنیم و پخش زمین میشویم. اما وقتی انعطافپذیری بیشتری پیدا میکنیم، مثل تخممرغهای پخته و سفتیم، اگر بیفتیم ممکن است فرورفتگی پیدا کنیم، اما کاملاً نمیشکنیم و پخش زمین نمیشویم. در طول سالها من درمورد مادرم از تخممرغی خام به تخممرغی کاملاً پخته و سفت تبدیل شدهام. اما گاهی تخممرغ خام در من ظاهر میشود.
به وندل
Afsaneh Habibi
روابط والد فرزندی در میانسالی طوری تکامل مییابد که آدمها از مقصر دانستن والدینشان، به قبول کامل مسئولیت زندگیشان، تغییر مسیر میدهند. وندل این را «تغییر گارد» مینامد. درحالیکه آدمها اغلب در سالهای جوانیشان به درمان مراجعه میکنند که بفهمند چرا والدینشان آنطور که آنها میخواهند رفتار نمیکنند، بعدتر به درمان مراجعه میکنند تا چیزی که هست را مدیریت کنند. بنابراین سؤالم را درمورد مادرم از «چرا نمیتواند تغییر کند» به «چرا من نمیتوانم» تغییر دادم.
Afsaneh Habibi
در واکنش وارونه، احساسات و تکانههای ناپذیرفتنی به شکل متضادهایشان بیان میشوند، مثل مورد فردی که از همسایهاش خوشش نمیآید و میکوشد با او دوست شود یا مسیحی اوانجلیکی که گرایش متفاوتی دارد و مدام ناسزاهای هموفوبیک میدهد.
بعضی مکانیزمهای دفاعی، اولیه محسوب میشوند و بعضی تکاملیافته. تصعید (والایش) در گروه دوم قرار میگیرد، وقتی که فردی تکانهای بالقوه آسیبرساننده را به چیزی کمتر آسیبرسان تبدیل میکند (مردی که تکانههای خشن دارد، ورزش بوکس را شروع میکند) یا حتی به چیزی سازنده (فردی که میل دارد افراد را چاقو بزند، جراحی میشود که زندگیها را نجات میدهد).
جابهجایی (تغییردادن احساس مربوط به یک فرد به جایگزینی کمخطرتر) دفاعی عصبی در نظر گرفته میشود که نه اولیه است و نه تکاملیافته.
Afsaneh Habibi
«تصور میکنم که الان به چی فکر میکنی، که دارم بهانه میآورم. نقش قربانی را بازی میکنم. همهاش درست است. اما به این هم زیاد فکر کردهام که چطور یک آدم میتواند یک چیز باشد و چیزی دیگر، هردو در یک زمان. به این فکر کردهام که چقدر بچههایم را دوست داشتم، با وجود اتفاقی که گذاشتم برایشان بیفتد و چقدر ریچارد هم، باورت بشود یا نه، آنها را دوست داشت. به این فکر کردهام که چطور میتوانست آزارشان دهد و من را هم آزار دهد و دوستمان هم داشته باشد
Afsaneh Habibi
بسیاری از افراد به درمان مراجعه میکنند و به دنبال پذیرفتناند. کمکم کن احساس نکنم. چیزی که در نهایت کشف میکنند این است که نمیتوانی یک احساس را بدون خاموش کردن بقیهٔ احساسات، خاموش کنی. میخواهی درد را خاموش کنی؟ شادی را هم خاموش میکنی
Afsaneh Habibi
اما وندل به من گفت که با بیاهمیت شمردن مشکلاتم، خود و همهٔ دیگرانی را قضاوت میکردم که مشکلاتشان را در سلسلهمراتب رنج، پایینتر قرار میدادم. به من یادآوری کرد که نمیتوانی به رنجت با کوچک شمردنش خاتمه دهی. به رنجت با پذیرفتنش و فهمیدن اینکه با آن چه کنی، خاتمه میدهی. نمیتوانی چیزی را که انکار یا کوچکش میکنی تغییر دهی. و البته اغلب آنچه که نگرانیای جزئی به نظر میرسد، نشانههای بروزیافتهٔ نگرانیهایی عمیقتر است.
Afsaneh Habibi
سلسلهمراتبی برای رنج وجود ندارد. درد و رنج نباید رتبهگذاری شود چون دردکشیدن، مسابقه نیست. همسران اغلب این مسئله را فراموش میکنند، ادعا میکنند سهمشان از درد بیشتر است: من تمام روز بچهها را نگه میداشتم. کار من خستهکنندهتر از کار توست. من از تو تنهاترم. درد و رنجِ کی میبرد، یا میبازد؟
Afsaneh Habibi
«میتوانند صادق باشند. یک نفر همینجوری بدون فکر گفت "اصلاً نمیدانم چطور در این موقعیت حرف درست را بزنم" و من خیلی احساس آسودگی کردم! به او گفتم خودم هم قبل از اینکه مریض بشوم نمیدانستم چه بگویم. سر کار، اول که دانشجوهای تحصیلات تکمیلیام شنیدند، همگی گفتند "بدون شما چهکار کنیم؟" و این حس خوبی داشت، چون توصیفی از این بود که دربارهٔ من چه احساسی دارند. آدمها گفته بودند "نههههههه!" و "اگر بخواهی حرف بزنی یا فقط کمی خوش باشی، تنها کافی است به من زنگ بزنی” حواسشان هست که من هنوز خودمم، که هنوز دوستشان هستم نه فقط یک بیمار سرطانی و میتوانند با من دربارهٔ روابط و کارشان و آخرین قسمت بازی تاج و تخت حرف بزنند.»
Afsaneh Habibi
میپرسم: «دوست داری مردم چه بگویند؟»
جولی بهش فکر میکند: «میتوانند بگویند "متأسفم." میتوانند بگویند "چه کمکی ازم برمیآید؟" یا "خیلی احساس بیچارگی میکنم، اما تو برایم مهمی."»
Afsaneh Habibi
مطمئناً این نظرها برای ایجاد آرامش داده میشوند اما همچنین راهی برای محافظت کردن گوینده از احساسات معذبکنندهای است که موقعیت بد یک نفر دیگر در آنها ایجاد میکند. حرفهای تکراری مثل این شرایط وحشتناک را برای گوینده مطبوعتر میکند، اما فردی که این بدبختی را تجربه میکند را تنها و خشمگین برجای میگذارد.
Afsaneh Habibi
من هم مثل بیشتر بیماران میخواهم درمانگرم از مصاحبتم لذت ببرد و برایم احترام قائل باشد، اما میخواهم در نهایت، برایش مهم باشم. اینکه از اعماق سلولهایت حس کنی اهمیت داری بخشی از کیمیایی است که در درمانی خوب خلق میشود.
Afsaneh Habibi
بعد عجیبترین اتفاق افتاد. او که آنجا نشسته بود و دست پدرش را در دست گرفته بود، حس کرد چیزی عوض میشود. برای اولینبار در زندگیاش، دلسوزی اصیلی را احساس کرد. بخشش نه، بلکه دلسوزی. دلسوزی برای مرد غمگین رو به مرگی که حتماً درد و رنج خودش را داشته است. و این دلسوزی بود که کمک کرد دیو صادقانه در مراسم ترحیم پدرش صحبت کند.
Afsaneh Habibi
میتوانی دلرحمی داشته باشی، بدون بخشش. راههای بسیاری برای گذشتن از این مرحله هست و اینکه تظاهر کنی احساس خاصی داری، راهش نیست.
Afsaneh Habibi
اصطلاحی هست که ما در درمان استفاده میکنیم: بخشش اجباری. گاهی افراد احساس میکنند برای اینکه یک ضربهٔ روحی را پشت سر بگذارند، باید هرکسی که آسیب را وارد کرده، ببخشند – والدی که بهشان تجاوز جنسی کرده، دزدی که به خانهشان زده است، گنگستری که پسرشان را کشته است. افراد خیرخواه به آنها گفتهاند که تا زمانی که نبخشند، خشم در وجودشان باقی میماند. فرض کنیم، برای برخی، بخشش بتواند به رهایی قدرتمند بینجامد؛ تو فردی که در حقت خطا کرده میبخشی، بدون نادیده گرفتن اعمالش و این کمکت میکند که از این مرحله عبور کنی. اما اغلب افراد احساس میکنند برای بخشیدن تحت فشارند و بعد اعتقاد پیدا میکنند که اگر نتوانند به این مرحله برسند، مشکلی در وجودشان هست؛ اینکه به حد کافی روشن نشدهاند یا قوی یا دلرحم نیستند.
Afsaneh Habibi
بخشش چیز پیچیدهایست، همانطور که عذرخواهی هم میتواند پیچیده باشد. آیا عذرخواهی میکنید برای اینکه باعث میشود حالتان بهتر شود یا چون حال فرد دیگر را بهتر میکند؟ آیا بهخاطر کاری که کردهای ناراحتی یا فقط میخواهی فرد مقابل را آرام کنی که معتقد است باید ناراحت باشی بهخاطر چیزی که احساس میکنی کاملاً برای انجامش دلیل داشتهای؟ عذرخواهی برای چه کسی است؟
Afsaneh Habibi
چرا پدر و مادرها این کار را میکنند؟ اغلب به دوران کودکی بچههایشان حسادت میکنند؛ امکاناتی که دارند، ثبات مالی یا عاطفیای که والدین فراهم میکنند، این حقیقت که فرزندانشان تمامی زندگیشان را در پیش رو دارند، بازهای از زمان که الان دیگر والدین پشت سر گذاشتهاند. آنها تشنهٔ ایناند که به بچههایشان تمام آن چیزهایی را بدهند که خودشان نداشتند، اما گاهی بی آنکه متوجه باشند، در نهایت از بچهها بهخاطر بخت خوبشان رنجیده میشوند.
Afsaneh Habibi
ریتا به بچههایش حسادت میکرد.
رفتار ریتا در این مورد غیرعادی نیست. مورد مادری را در نظر بگیرید که از خانوادهای بیپول میآید و حالا هربار که بچهاش یک جفت کفش یا اسباببازی جدید میگیرد، به او گوشزد میکند: «حواست هست چقدر خوششانسی؟» هدیهای کادوپیچ شده در انتقاد. یا پدری را در نظر بگیرید که پسرش را میبرد تا از کالجهایی که در آینده میتواند برود دیدن کند و در تمام مدت گشت و گذار در کالجی که آرزوی رفتن به آن را داشته اما رد شده، نظرات منفی دربارهٔ راهنمای تور، برنامهٔ درسی، و خوابگاهها میدهد؛ نهتنها پسرش را خجالتزده میکند، بلکه احتمالاً به امکان پذیرشش هم لطمه میزند.
Afsaneh Habibi
اریکسون معتقد بود که در سالهای پایانی، اگر باور داشته باشیم زندگیمان بامعنی بوده، تمامیت و یکپارچگی را حس میکنیم. این حس تمامیت به ما احساس کامل بودن میدهد و بهتر میتوانیم مرگ قریبالوقوعمان را بپذیریم. اما اگر پشیمانیهای حلناشدهای دربارهٔ گذشته داشته باشیم – اگر فکر کنیم انتخابهایمان ضعیف بوده یا نتوانستهایم به اهداف مهممان برسیم – احساس افسردگی و بیچارگی میکنیم که به ناامیدیمان منجر میشود.
Afsaneh Habibi
۳. نوپایی (اراده) – استقلال در مقابل شرمساری؛
۴. پیشدبستانی (هدف) – ابتکار در مقابل گناه؛
۵. کودک مدرسهای (توانایی) – کوشایی در مقابل حقارت؛
۶. نوجوانی (وفاداری) – هویت در مقابل آشفتگی نقش؛
۷. جوانی (عشق) – صمیمیت در مقابل انزوا؛
۸. میانسالی (مراقبت) – تولید در مقابل رکود؛
۹. پیری (خرد) – تمامیت در مقابل ناامیدی.
Afsaneh Habibi
حجم
۶۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۶۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان