بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سفر سیلکا | صفحه ۹ | طاقچه
کتاب سفر سیلکا اثر هدر موریس

بریده‌هایی از کتاب سفر سیلکا

نویسنده:هدر موریس
امتیاز:
۴.۴از ۱۱۱ رأی
۴٫۴
(۱۱۱)
بعدها حتماً برای جوزی شرح خواهد داد که شاید او بتواند جسم تو را از آنِ خویش کند، اما روح و ذهن و قلبت را هرگز نخواهد داشت.
njme
لکساندر سولژنیتسین که در سرآغاز اثر کلاسیک خود به نام، مجمع‌الجزایر گولاگ، آورده است: تقدیم به آنان که چندان زنده نماندند که این حکایت‌ها را بازگویند، و باشد که از سر تقصیر من بگذرند که همه‌چیز را ندیدم، همه‌چیز را به یاد نسپردم، و همه‌چیز را به فراست درنیافتم.
Negin
شاید وحشتناک‌ترین دیدگاه روانشناسانه‌ای که خاطرات ایوان سعی در به تصویر کشیدنش دارد، سازگار شدن انسانی مهربان و خیرخواه با سیستمی غیرانسانی است. «کم‌کم حس می‌کنم مُهر حماقت بر پیشانی دارم و احساس خفقان می‌کنم. قلبم به مخروبه‌ای مبدل شده و این موضوع به من هشدار می‌دهد.»
Negin
نماد خانواده برای سیلکا این است: مرد، زن، کودک و نعمت نگران هم بودن.
Negin
عشق باوجود بدترین ناملایمات امکان‌پذیر است.
Book
خوش‌بینی‌اش را حفظ کند زیرا استوار نگهش می‌دارد.
Book
پدرش مرد خوبی بود. حتماً مردهای دیگری چون او وجود دارند، مثل لالیِ گیتا. عشق باوجود بدترین ناملایمات امکان‌پذیر است.
sogol
مردم از خودشان سلسله‌مراتبی از خیر و شر درست می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که جایگاه تو کجاست.
sogol
هر بار که آنها را از هم جدا می‌کنند، ممکن است آخرین دیدارشان باشد.
sogol
بعدها حتماً برای جوزی شرح خواهد داد که شاید او بتواند جسم تو را از آنِ خویش کند، اما روح و ذهن و قلبت را هرگز نخواهد داشت.
sogol

حجم

۳۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۳۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰
۳۰%
تومان