بریدههایی از کتاب کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند
۳٫۸
(۴۹)
طبق تجربه، یک بحث خوب زمانی جواب میدهد که با «عبارتهای اولشخص» شروع شود، نه با «عبارتهای دومشخص»؛ برای مثال: «من وقتی مشغول موبایلت هستی و جوابم را نمیدهی خیلی ناراحت میشوم.» نه اینکه: «تو وقتی مشغول موبایلت هستی همیشه مرا نادیده میگیری.» تعداد کمی از ما دوست داریم اعمال و رفتارهایمان زیر ذرهبین اشخاص دیگری قرار بگیرند و بهوسیلهٔ آنها گفته شوند ــ بهخصوص بهطور منفی. اگر توضیح دهید چیزهایی که میبینید و میشنوید چه احساسی در شما ایجاد میکنند، آنموقع دارید دربارهٔ خودتان صحبت میکنید و شنیدن این چیزها برای طرف مقابل بسیار آسانتر خواهد بود.
عبدالوهاب
اگر یکی از والدین (که اغلب پدر است، اما نه همیشه) بعداز جدایی خودش را عقب بکشد، کودک احتمالاً بیشتر در معرض اضطراب، خشم، افسردگی یا عزتنفس پایین قرار میگیرد.
عبدالوهاب
حتی اگر شما جدا از پدر یا مادرِ فرزندتان زندگی میکنید، چیزی که اهمیت دارد این است که با احترام از آنها یاد کنید و ویژگیهای خوبشان را تحسین کنید، نه اینکه همیشه بر خطاهای آنان تأکید کنید. میدانم احتمالاً این مسئله برای بعضی افراد غیرممکن است، مخصوصاً بعداز یک جدایی سخت و دشوار؛ اما زمانیکه به شما بگویم این موضوع چقدر برای یک کودک اهمیت دارد احتمالاً این مسئله را برایتان راحتتر خواهد کرد: بچهها به خودشان به چشم یک حلقه نگاه میکنند؛ حلقهای از یک وابستگی که شما دو نفر را به هم پیوند میدهد. اگر از طرفینی که او را به این دنیا آورده است بهعنوان شخصی «بد» یاد شود، اغلب این مسئله در کودک درونی میشود و بههمیندلیل خودش را بهعنوان فرزند «بد» قلمداد خواهد کرد. همچنین ممکن است کودک در کششی برای وفاداری به هردو دارد از درون فروبریرزد.
عبدالوهاب
افرادی که در زندگی یک کودک حضور دارند دنیای او را میسازند. این دنیا هم میتواند سرشار از تمول و عشق باشد و هم یک میدان جنگ تمامعیار.
عبدالوهاب
چطور با خودمان صحبت میکنیم
همانطور که در شروع این بخش گفتم، بچهها کاری را که ما انجام میدهیم انجام میدهند، نه کاری که به آنها میگوییم. پس اگر عادت دارید مدام غرولند کنید و از زمینوزمان شکایت کنید، فرزندتان مستعد پذیرش همان عادت بالقوهمخرب خواهد بود.
عبدالوهاب
تمرین: با مهربانی به گذشته نگاه کن
از خودتان بپرسید چه رفتاری در فرزندتان باعث بهوجودآمدن یک واکنش شدید منفی در وجود شما میشود؟ زمانیکه کودک بودید و همان رفتار را از خودتان بروز میدادید چه اتفاقی میافتاد؟
عبدالوهاب
اگر احساس میکنید میخواهید هر ساعت از هر روز را از فرزندانتان دور باشید، چیزی که احتمالاً به آن نیاز دارید دوری از احساساتی است که آنها در وجودتان برمیانگیزند. برای اینکه تحتکنترل آن احساسات برانگیخته قرار نگیرید، با مهربانی به دوران کودکیتان نگاهی بیندازید. بهمحض اینکه توانستید چنین کاری انجام دهید، قادر خواهید بود با نیاز و تمنای فرزندتان برای داشتن شما همذاتپنداری کنید.
عبدالوهاب
احتمالاً ما به خودمان میگوییم فرزندانمان را دور میکنیم چون میخواهیم از بخشهای دیگر زندگیمان هم بیشتر استفاده کنیم؛ مثل کار، دوستان و تفریح، اما ما اینجا آدمهای عاقلوبالغی هستیم. ما این را میدانیم که این نیازمندی دورهای است؛ نه چیزی بیشتر از این؛ درحالیکه وقتی این فرد کوچک دیگر نیازی به ما نداشت، میتوانیم دوباره برای کارمان، دوستانمان و دیگر فعالیتهای تفریحی و سرگرمیمان وقت بگذاریم.
روبهروشدن با این مسئله دشوار است، اینکه چطور رف
عبدالوهاب
برخی از والدین فکر میکنند وقتی از کلماتی مثل «ترککردن» و «رنجیدگی» استفاده میکنم، دارم اغراق میکنم. آنها میگویند: من از دست بچههایم دلخور نیستم، گاهیاوقات دلم میخواهد در آرامش تنها باشم، اما عاشق آنها هستم. من جدایی را دارای طیف گستردهای میبینم. در بیشتر جداییها، ترک واقعی و فیزیکی وجود دارد که کاملاً خودتان را از زندگی فرزندتان دور میکنید، درست مثل کاری که پدر مارک انجام داد؛ اما فکر میکنم جدایی میتواند شامل دورکردن کودک هم باشد، زمانیکه نیازمند توجه شماست یا وقتیکه سعی میکند با شما حرف بزند به او گوش نمیدهید؛ برای مثال، وقتی نقاشیاش را به شما نشان میدهد (که به این معناست فرزندتان سعی میکند نشانتان دهد که واقعاً چه کسی است).
این احساس که میخواهید کودکتان را از خودتان دور کنید، اینکه میخواهید مدتی طولانی بخوابد و قبلاز اینکه آماده باشد خودش بهطور مستقل بازی کند تا وقت شما را نگیرد، میتواند زمانی بروز پیدا کند که نمیخواهید با فرزندتان همدلی و همراهی کنید، چون او یادآوری دردناکی از دوران کودکیتان است.
عبدالوهاب
مدتی پیش، زنی که میخواست بهزودی مادر شود از من پرسید برای والدینی که در انتظار اولین فرزندشان هستند چه توصیهای دارم. به او گفتم فرزندت در هر سنی که هست، مستعد این است تا به تو یادآوری کند وقتی همسن او بودی چه احساسی در وجودت جریان داشت. کمی سردرگم به من نگاه کرد.
پساز گذشت یک سال یا بیشتر، همان مادر با کودکی نوپا که کنارش ایستاده بود به من گفت که آنموقع متوجه منظور من نشده است، اما آن حرف را بهیاد داشت و همانطور که وارد نقش جدیدش میشد و در آن رشد میکرد، آن حرف بیشتر با عمل جور درمیآمد و کمکش کرده بود تا با فرزندش احساس همدلی کند. شما بهطور آگاهانه بهیاد نخواهید آورد که کودکبودن چه شکلی است، اما بهطور ناخودآگاه این مسئله را بهیاد خواهید آورد و فرزندتان مدام آن را به شما یادآوری خواهد کرد.
عبدالوهاب
زمانیکه پدرومادر یک کودک بهدنبال پیوندِ دوبارهٔ رابطه هستند میتواند اتفاق فوقالعادهای برای آن کودک، حتی بچهای بالغ، باشد. به باوری که امیلی آن را با خود بههمراه داشت دقت کنید.
عبدالوهاب
دفعهٔ بعد که نسبت به فرزندتان احساس عصبانیت (یا هر احساس دیگر) کردید، بهجای اینکه بدون فکرکردن واکنش نشان دهید، صبر کنید و از خودتان بپرسید: آیا این احساس کاملاً متعلق به این موقعیت و الان فرزندم است؟
یک روش خوب برای جلوگیری از نشاندادن واکنش این است که بگویید: «من به فرصتی برای فکرکردن دربارهٔ اتفاقی که در حال رخدادن است نیاز دارم.» و از آن فرصت برای آرامشدن استفاده کنید. حتی اگر فرزندتان به راهنمایی نیاز دارد، ضرورتی ندارد وقتی عصبانی هستید این کار را انجام دهید. اگر در آن موقعیت او را راهنمایی کنید، او فقط صدای عصبانیت شما را خواهد شنید نه چیزی که سعی دارید به او بگویید.
عبدالوهاب
تصور کنید شما یک کودک چهارساله دارید که روز تولدش هدایای فراوانی دریافت کرده است و شما بهتندی او را بچهای لوس خطاب میکنید؛ چون هیچکدام از آن اسباببازیهای جدید را با کسی تقسیم نمیکند.
اینجا چه اتفاقی میافتد؟ بهطور منطقی، تقصیر او نیست که هدایای زیادی دریافت کرده است. شما ممکن است بهطور ناخودآگاه گمان کنید او لیاقت چنین اسباببازیهای فراوانی را ندارد و ناراحتیتان از این موضوع با صدایی بلند یا انتظاری غیرمنطقی بروز پیدا کند و از او بخواهید عاقلانهتر رفتار کند.
اگر شما بایستید و به عقب نگاه کنید و به ناراحتیتان نسبت به فرزندتان توجه کنید، متوجه میشوید که کودکِ درونِ چهارسالهٔ شما حسود است یا احساس رقابت میکند. احتمالاً در سن چهارسالگی به شما گفتهاند چیزی را تقسیم کنید که نمیخواستید، یا اینکه در آن زمان اسباببازیهای زیادی دریافت نکردهاید و برای اینکه برای خود چهارسالهتان احساس ناراحتی نکنید، حالا آن ناراحتی و احساسات ناخوشایند را بر سر فرزندتان فریاد میزنید.
عبدالوهاب
شما مجبور نیستید تمام رفتارها و کارهایی را که با شما انجام شده است تکرار کنید؛ شما میتوانید تمام چیزهایی را که بیفایده بودهاند دور بریزید. اگر شما الان پدر یا مادر هستید یا قرار است در آینده یکی از آنها باشید، میتوانید خاطرات را از چمدان دربیاورید و با دوران کودکیتان آشنا شوید؛ اتفاقاتی را که برایتان افتادهاند بررسی کنید و ببینید آنموقع چه احساسی نسبت به آنها داشتید، الان چه احساسی نسبت به آن اتفاقها دارید و بعداز اینکه تمام آنها را خوب برانداز کردید، فقط چیزهایی را که لازم دارید به چمدان برگردانید.
عبدالوهاب
کلمات، بهتنهایی، تا اندازهای پیش میروند؛ اما عملکردن به آنها فراتر خواهد رفت. شما نمیتوانید ابراز عشق را به کس دیگری بسپارید ــ میتوان تا اندازهای معین توجه و مراقبت از کودک را به کسی سپرد، بله، اما ابراز عشق را نه. برای گفتن دوستت دارم نمیتوانید تعلل کنید: عشق تا آخر هفته صبر نخواهد کرد؛ بچهها هر روز به ابراز عشق و گفتن دوستت دارم دستکم ازطرف یکی از پدرومادر نیاز دارند.
سارا
ما همچنین آموختیم زمانیکه به لوکاس میگوییم دوستش داریم کافی نیست، بلکه باید نشانش دهیم که او اولویت ماست و همینطور هم هست ــ بههمیندلیل بهسختی کار میکنیم. لازم بود با بودن در کنارش به او نشان دهیم که دوستش داریم، نهفقط با گفتن «شببهخیر» ازطریق اسکایپ یا اینکه او را آخر هفتهها بیرون ببریم.
سارا
سختگیری احتمالاً رایجترین روشی است که دربارهٔ تنبیه و انضباط کودک به آن فکر میکنیم. سختگیری شامل تحمیلکردن خواستهٔ خودتان به کودک است؛ مثلاً، اصرار دارید که فرزندتان اتاقش را تمیز و مرتب کند، درغیراینصورت، تنبیه خواهد شد.
هیچکس مشتاق تحمیلشدن خواستههای شخص دیگری به خودش نیست و بچهها از این قاعده مستثنا نیستند. بچهها شاید مطیع باشند، اما هیچ قصدی در این مورد ندارند. این روش برخورد با مسائل به عصبانیت، تحقیر، بردوباخت و فراریدادن ختم میشود.
خطر اینجاست چیزی که شما دارید آن را سرمشق قرار میدهید، «محقبودن» یا «انعطافناپذیربودن» است و داشتن تحمل پایین در برابر ناامیدیهایتان
kelara
«خدایا، بچهها میتوانند یک عذاب تمامعیار باشند.»
زینب دهقانی
هستهٔ اصلی وظایف والدین پیوندی است که شما با فرزندتان دارید. اگر انسانها گیاه بودند، رابطهٔ بین آنها خاک این گیاه بهحساب میآمد. پیوند باعث حمایت و پرورش میشود یا به آن اجازهٔ رشد میدهد یا مانع آن میشود. بدون پیوندی که بتوان به آن تکیه کرد، احساس امنیت کودک در معرض خطر قرار میگیرد. شما پیوندی میخواهید که برای فرزندانتان منبع قدرت باشد و روزی هم منبع قدرتی برای فرزندان آنها.
زینب دهقانی
که باید بهطور همگانی پذیرفته شود؛ زمانیکه شما میکوشید مانع احساسات «منفی» شوید، احساسات مثبت را نیز حذف میکنید. همانطور
ahmd
حجم
۲۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان