بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به پیوست: دوستت دارم | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب به پیوست: دوستت دارم اثر هدیه منصورکیایی

بریده‌هایی از کتاب به پیوست: دوستت دارم

۳٫۹
(۶۲)
دلش می‌خواست می‌توانست زمان را به عقب برگرداند و همه‌ی زشتی‌های گذشته را جبران کند. ای‌کاش می‌توانست فقط خاطرات شیرینشان را به‌یاد بیاورد اما بی‌فایده بود. آخر هیچ‌کس به او نگفته بود که فرصتی برای جبران نخواهد داشت.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
«ولی با یه کاسه‌ی بزرگ بستنی وانیلی موافقم!» هالی با خنده گفت: «بستنی؟ برای صبحانه؟!»
Aysan
خاطرات فقط خاطرات بودند. هرگز نمی‌شود آن‌ها را لمس کرد و یا بویید و زمان هر لحظه بر آن گرد تازه‌ای از فراموشی می‌پاشد.
Aysan
«می‌دونم که همه‌تون می‌دونید که من چه شرایطی رو پشت سر گذاشته‌م ولی مطمئناً هیچ کدوم‌تون نمی‌دونید که من هنوز توی همون شرایط هستم!»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
روی صندلی پارک روبه‌روی زمین بازی نشست و به صدای خنده و شادی بچه‌ها گوش سپرد. دلش می‌خواست از جایش بلند شود و تاب‌بازی کند یا سوار سرسره شود و در شادی بچه‌ها سهیم شود. چرا آدم‌ها بزرگ می‌شدند؟ هالی متوجه شد تمام این هفته برای دوران کودکی‌اش دلتنگی کرده. ای‌کاش مسئولیتی بر دوشش نبود. دلش می‌خواست کس دیگری به کارهایش رسیدگی کند و مراقبش باشد و مدام به او بگوید که احتیاجی نیست نگران چیزی باشد. اگر بزرگ نمی‌شد دنیا چقدر زیبا و بی‌دغدغه بود! کاش زمان به عقب برمی‌گشت
من زنده ام و غزل فکر میکنم
تو همه‌ی زندگی من شدی.
یك رهگذر
رفته بود و دیگر باز نمی‌گشت و این حقیقت محض بود. دیگر در هیچ مهمانی شامی با هم به لطیفه‌ای نمی‌خندیدند؛ تنها چیزی که باقی مانده بود مشتی خاطره بود و تصویری از صورتش که هر روز، گرد زمان، تیره ترش می‌کرد.
n re
«تا به‌حال شنیده‌ی که می‌گن وقتی ترس به سراغت میاد شجاع می‌شی؟»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
زندگی همین بود. ایستگاهی برای توقف نداشت.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ه محض اینکه مریدیت و ریچارد از در بیرون رفتند، بقیه هم یکی یکی آماده شدند تا به خانه‌شان بروند. هوای بیرون سرد بود و هالی در سکوت به‌طرف ماشینش رفت. پدر و مادرش جلوی در ایستاده بودند و برایش دست تکان می‌دادند، با این حال او احساس تنهایی می‌کرد. معمولاً با جری از مهمانی‌ها به خانه بازمی‌گشت و یا به خانه‌ای می‌رفت که جری در آن انتظارش را می‌کشید. ولی امشب و تمامی شب‌های پیش رویش متفاوت بودند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم

حجم

۳۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۳۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان