بریدههایی از کتاب مغازه خودکشی
۳٫۶
(۲۳۹۹)
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم.
Asal-rm
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه.
Asal-rm
تو اگه همچین کسی رو توی خیابان ببینی اون رو میکشی؟ آخه مگه چیکار کرده که باید منفور باشه؟ گناهش چیه؟ چرا دوستش نداشته باشند؟ اگه اول خودت با این زن توی آینه آشتی کنی بقیهٔ آدمها هم باهاش آشتی میکنند.»
Asal-rm
«صورتم پُر از جوشه.»
«جوشهات عصبیند... وقتی اعصابت آروم باشه، اونها هم میرند.»
Asal-rm
«این آمپول پیشنهاد شرکت مرگآورانه. اون رو توی رگت تزریق میکنی. هیچ بلایی سرت نمیآد. مریض هم نمیشی، ولی باعث میشه بزاقت سمی ترشح کنه که هر کسی رو که میبوسی بکشه. هر بوسهٔ تو به مرگ منجر میشه...»
Asal-rm
“شما فقط یکبار میمیرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموشنشدنی باشه.”»
Asal-rm
«میترسم شجاعت این کار رو نداشته باشم. شما سرویس خدماتی ندارید؟»
میشیما ناراحت شد و گفت «اُه! نخیر، ما قاتل نیستیم. باید بدونید که این جرمه. ما اینجا فقط تأمینکنندهٔ نیاز مردمیم،
Asal-rm
«آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.»
Asal-rm
چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟»
Asal-rm
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم.
کاربر ۲۴۸۴۴۰۹
«میخوام بخوابم.»
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
humansdaughter
«میخوام بخوابم.»
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
humansdaughter
در خانوادهٔ تواچ، نامها پژواک نام افراد سرشناسی در تاریخاند. نام میشیما یادآور یوکیو میشیماست؛ نویسنده و شاعر سرشناس ژاپنی که سهبار نامزد جایزهٔ نوبل ادبیات شده بود. او در ۱۹۷۰ به روش سنتی هاراکیری خودکشی کرد. نام ونسان پژواک نام ون گوگ است؛ نقاش مشهور هلندی که در ۱۸۹۰ به قلب خودش شلیک کرد. نام مرلین یادآور نام مرلین مونرو، بازیگر معروف امریکایی است که در سال ۱۹۶۲ در ۳۶ سالگی بر اثر مصرف بیشازحد داروهای خوابآور و آرامبخش به خواب ابدی رفت. نام آلن تداعیکنندهٔ نام آلن تورینگ، دانشمند و ریاضیدان نابغهٔ انگلیسی است. تورینگ در اواخر عمر به دلایلی افسرده شد. در هفتم ژوئن ۱۹۵۴ برای آخرینبار به اتاقخوابش رفت. صبح روز بعد، خدمتکارش جسد بیجان او را روی تختخواب یافت. کنار تخت، سیبی گاززده افتاده بود. آزمایشهای سمشناسی نشان میداد که سیب به سیانور آغشته بوده است.
humansdaughter
کیک تولدِ روی سینی به شکل تابوت بود.
Sina GaraFB
آلن از زمان تولدش تا الآن پدرش را اینقدر خوشحال ندیده بود. برادرش هم از وقتی دستمال سرش را درآورده بود، از صورتش نور میبارید.
negar
وزیر محیطزیست گفت “یادم میآد وقتی یازده سالم بود، حق نداشتم از توی حصار گل بچینم. بهم گفته بودند اونها رعدوبرق دارند و اگه دست بهشون بزنم، جرقهشون خشکم میکنه! میدونید، بحث اون موقعهاست که گلی وجود داشت! الآن که وزیر شدهم، دیگه خطری تهدیدم نمیکنه! دیگه اصلاً گلی توی طبیعت نیست!
negar
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
MjavadF
پخش مستقیم برنامه اونقدر افتضاح شد که تهیهکننده مجبور شد قطعش کنه؛ چون فیلمبردارهای استودیو از خنده رودهبر شده بودند. دوربینهای سهبُعدی تو دستشون زیگزاگی میرفت و بالاوپایین میپریدند. دیگه نمیشد چیزی ببینی.»
آسمان دار
لوکریس جلوش را نگاه میکرد و انگشتانش بالای سرش قفل شده بودند. دستانش شبیه یک چشم و سرش مثل یک مردمک بود. از دو طرف گوشش، درون فضای بین دستها، دیوار پشتی مثل سفیدی چشم بود. خانم تواچ شکل نیمتنهٔ زنی با یک چشم خیره شده بود.
آسمان دار
«غذا چی هست؟»
«رونِ برهای که خودش رو از صخره پرت کرده پایین، به همین خاطر استخونش شکسته. قصاب لطف داشت و این رو واسهٔ من کنار گذاشت. چهطور شده همچین سؤالی میپرسی؟
آسمان دار
حجم
۱۰۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۱۰۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان