هر چیزِ او امیدی را نوید میداد که برای این دورهوزمانه بسیار نابهنگام بود.
younes
دوست داشت مست کند، ولی الکل گران بود.
younes
افسوس! همهچیز تباه شده بود
younes
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
younes
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
younes
اینجا صدای آرام نسیم به ضجهای ممتد بدل میشد
kimia kalhori
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
kimia kalhori
نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید!
kimia kalhori
کیها خودکشی میکنند. اون هم جواب داده بود آدمهای شاکی.»
kimia kalhori
«من آدم تنهاییام. توی این دنیای بیرحم هیچکی من رو درک نمیکنه.
younes
«به علت عزاداری باز است.»
younes
اعداد یک و هشت سنِ هجده را نشان میدادند. مرلین عدد یک را برداشت و جلوِ هشت گذاشت. «دوست داشتم هشتاد و یک سالم بود.» بعد آه خستهاش را روی شمعها فوت کرد.
younes
«تبریک میگم عزیزم، یک سال از عمرت کمتر شد.»
younes
کیک تولدِ روی سینی به شکل تابوت بود.
younes
ما اسم بچههامون رو از روی اسم افراد معروفی که خودکشی کردهن، انتخاب کردیم
younes
نگاه همیشه کجش بازتابی از زجر درونیاش بود.
younes
فکر کردی مشتریها میآن اینجا لبخندِ ابلهانهٔ تو رو ببینند؟
younes
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه.
arshia Ghaffari
«همیشه واسهٔ هر چیزی یه راهحل وجود داره. هیچوقت نباید ناامید بشیم.
هانیه
با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم.
هانیه