بریدههایی از کتاب اصل گرایی
۳٫۸
(۱۶۸)
یکی از تناقضهای اصلگرایی آن است که اصلگرایان، نسبت به همتایان فرعگرایشان، واقعاً گزینههای بیشتری را بررسی میکنند. فرعگرایان تقریباً از همهچیز هیجانزده میشوند و بنابراین به همهچیز واکنش نشان میدهند. ولی فرعگرایان چنان به دنبال کردن همهٔ فرصتها و ایدهها مشغولاند که در عمل ایدههای کمتری را بررسی میکنند.
smy
من و آنا، وقتی تازه ازدواج کرده بودیم، با کسی آشنا شدیم که تا جایی که میدیدیم ازدواج و خانوادهای فوقالعاده داشت. میخواستیم از او یاد بگیریم، پس پرسیدیم، راز موفقیتت چیست؟ یکی از چیزهایی که به ما گفت تصمیم او و همسرش در عضو نشدن در هیچ باشگاهی بود. عضو انجمن محلی نشده بود. همسرش عضو محافل کتابخوانی نشده بود. نه اینکه به این جور چیزها علاقهای نداشته باشند، بلکه اینها را صرفاً برای گذراندن وقت با کودکانشان موازنه کرده بودند. با گذشت سالها، کودکانشان بهترین دوستانشان شده بودند (قطعاً قربانی کردن دوستانی که شاید در زمین گلف یا بهواسطهٔ نسخههای کهنهٔ آنا کارنینا به دست میآوردند، ارزشش را داشت).
smy
آرکس میگوید: «بیخیال شدن پروژی که روش خیلی سرمایهگذاری کردین مثل این میمونه که همه چی رو هدر دادین و هدر دادن کاریه که بهمون گفتن نباید انجامش بدیم».
وحید
اصلگرا شدن یعنی حذف کردن، خلاصهسازی و تصحیح بخشی ذاتی از برنامهٔ روزمرهٔ زندگیمان که این ویراستاری را به یکی از ضربآهنگهای طبیعی زندگیمان تبدیل میکند.
غزاله نشاط
وقتی تلاش میکنیم همهچیز را داشته باشیم و همهٔ کارها را انجام دهیم، به خودمان میآییم و میبینیم روی حاشیهٔ سودمان مجبوریم موازنههایی انجام دهیم که اگر چارهٔ دیگری داشتیم آنها را انجام نمیدادیم. وقتی دربارهٔ اینکه انرژی و زمانمان کجا صرف شوند آگاهانه و هدفمند انتخاب نکنیم، دیگران یعنی رئیسمان، همکارانمان، مشتریانمان و حتی خانوادههایمان این انتخاب را میکنند و طولی نمیکشد که هر چیز معنادار و مهمی را فراموش میکنیم.
Fa
یکی از دلایل این است که در جامعهٔ ما، برای رفتار خوب، یعنی نه گفتن، تنبیه میشویم و برای رفتار بد، یعنی بله گفتن، پاداش میگیریم. اغلب، نه گفتن در همان لحظه باعث ناراحتی میشود و بله گفتن در همان لحظه تحسین میشود.
Fa
برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشیمان تا میتوانیم زمان و انرژیمان را عاقلانه فقط در انجام کارهای ضروری سرمایهگذاری کنیم.
Fa
در انجام کارهای بهواقع مهم، فقط وقتی میتوانید به بالاترین سطح اثربخشی برسید که دست از تلاش برای انجام همهٔ کارها و بله گفتن به همه بردارید.
Fa
برونی وِر پرستاری استرالیایی است و از افرادی مراقبت میکرد که دوازده هفتهٔ آخر عمرشان را میگذراندند. او حسرتهای این افراد را جویا شد و پرتکرارترینهایشان را ثبت کرد. این مورد در صدر فهرست بود: «کاش جسارتش را داشتم بهجای زندگی کردن طبق انتظارات دیگران، آنطور که واقعاً دوست داشتم زندگی میکردم».
Mahi
اصلگرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست؛ بلکه به معنای انجام کارهای درست است. اصلگرایی به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودنشان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشیمان تا میتوانیم زمان و انرژیمان را عاقلانه فقط در انجام کارهای ضروری سرمایهگذاری کنیم.
shirin
اصلگرایان از قدرت موازنهها یعنی سبک و سنگین کردن دو گزینهای که هر دو را میخواهیم اطلاع دارند. آنها میدانند نمیتوانند هر دو کار را انجام دهند. حقوق بیشتر یا تعطیلات طولانیتر میخواهید؟ میخواهید ایمیل بعدی را تمام کنید یا به موقع به جلسه برسید؟ میخواهید سریعتر انجام شود یا بهتر؟ بدیهی است که در مواجهه با انتخاب میان دو چیزی که میخواهیم، ترجیح میدهیم به هر دو بله بگوییم. ولی به همان اندازه که دوست داریم هر دو را داشته باشیم، داشتن هر دو واقعاً ممکن نیست.
shirin
فرد اصلگرا موازنهها را آگاهانه انجام میدهد. او، به جای اینکه منتظر بماند و طبق خواستهٔ دیگران عمل کند، با ارادهٔ خودش عمل میکند و معتقد است اگر زندگیاش را اولویتبندی نکند، فرد دیگری آن را برایش اولویتبندی میکند.
sahar fz
در جهان آنقدر فعالیت و فرصت هست که برایشان وقت و منابع کافی نداریم. و بسیاری از این فعالیتها و فرصتها شاید خوب یا حتی بسیار خوب باشند، ولی واقعیت این است که بیشترشان بیاهمیت و تعداد انگشتشماری حیاتیاند
taher tahmasbi
تلاش غیرمتعارف ریچموند برای بازسازی تصویر کار پلیس چقدر مؤثر بود؟ از قرار معلوم، فوقالعاده زیاد. کمی طول کشید، ولی روی این رویکرد بهعنوان راهبردی بلندمدت سرمایهگذاری کردند و پس از یک دهه، سیستم برگههای جریمهٔ مثبت باعث شد تکرار جرم از ۶۰ درصدبه ۸ درصد کاهش پیدا کند.
Farzaneh Yazdani
اصلگرایی یعنی یاد بگیریم کارهای کمتری انجام دهیم، ولی بهتر انجامشان دهیم تا بتوانیم در هر لحظهٔ گرانبها از زندگیمان به بالاترین بازدهی ممکن برسیم.
123
«اجاق گاز چهارشعلهای رو در نظر بگیرین. یه شعله نمایندهٔ خونوادهتونه، یکی نمایندهٔ دوستاتونه، سومی سلامتتون و چهارمی کارتونه. برای رسیدن به موفقیت، باید یکی از شعلهها رو قطع کنین. و برای رسیدن به موفقیت واقعی باید دو شعله را قطع کنین».
sima
گاهیاوقات، کاری که نمیکنید به اندازهٔ کاری که میکنید اهمیت دارد
Mohammad
اصلگرایی یعنی یاد بگیریم کارهای کمتری انجام دهیم، ولی بهتر انجامشان دهیم تا بتوانیم در هر لحظهٔ گرانبها از زندگیمان به بالاترین بازدهی ممکن برسیم.
نفیسه خبوشانی
اگر زندگیتان را اولویت بندی نکنید، یکی دیگر اولویت بندیاش میکند.
اناستازیا
یا شاید قول بدهند به مهمانی شنبه شب تولد عموزادهشان بروند، با وجود اینکه بلیتهای برنامهای را خریدهاند که درست در همان زمان شروع میشود. منطق این عده که واقعیت موازنهها را نادیده میگیرند این است: میتوانم هر دو را انجام دهم. مشکل مهمتر اشتباه بودن این منطق است. بدون شک دیر به جلسه میرسند، یک یا هر دو کار را سر موعد تحویل نمیدهند (یا هر دو پروژه را سمبل میکنند) یا به مهمانی عموزادهشان نمیرسند یا آن برنامه را از دست میدهند. واقعیت این است که بله گفتن به هر فرصتی، طبق تعریف، مستلزم نه گفتن به چند فرصت دیگر است.
Farzaneh Yazdani
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰۵۰%
تومان