بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیت بازی | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیت بازی

بریده‌هایی از کتاب بیت بازی

ویراستار:مینا حامدی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۹۴ رأی
۳٫۸
(۹۴)
۵۲: ما اینیم «از نامه سیاه نترسم، که روز حشر» همراه خویش لاک غلط‌گیر می‌برم
•Pinaar•
«زیر شمشیر غمش رقص‌کنان باید رفت» تا بگویند عجب رقص قشنگی دارد
Arezuwishi
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل» فقط کم مانده بوق کشتی دزدان دریایی
Arezuwishi
«می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب» دارند پشت میکده پاسور می‌زنند
Arezuwishi
«اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبی است» هزار مرتبه بهتر بوَد ز طول هنر
Zahra h.Alami
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی» ولی افسوس که گشت آمد و ما دررفتیم
Amir
دانش‌آموزان ما را بارها سوزانده‌اید ای بخاری‌های نفتی، معذرت‌خواهی کنید
AmirTanazzoh
«عاشق از قاضی نترسد، می بیار» فوقش فوقش می‌جوَد قدری آدامس
آترین🍃
«قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست» دو گرم شیره بیارید و کمی چای غلیظ
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
«من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم» گریمش کرده‌اند انگار قبل از فیلمبرداری
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
مپر از روی آتش، دختر محجوب با ایمان جگر از روی آتش بپّرد جزغاله خواهد شد
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
«به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات» بخواست جام می و گفت: اینقدر شیره
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
«بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر» صنف کفن‌فروشان خیلی گران‌فروشند
فاطمه
«بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم» اما به من ندادند پایان خدمتم را
miiimkaaaf
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی» ولی افسوس که گشت آمد و ما دررفتیم
Ginny
«با من صنما دل یک‌دله کن» ، رحمی به منِ کم‌حوصله کن هم طرح مرا امشب بپذیر، هم کار مرا فردا رله کن
Kimia Bahari
«اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبی است» هزار مرتبه بهتر بوَد ز طول هنر
همچنان خواهم خواند...
دست تنها ادعای کوه کندن کرده است من یقین دارم که این فرهاد شیرین می‌زند
Niki
۳۰: هشدار مپر از روی آتش، دختر محجوب با ایمان جگر از روی آتش بپّرد جزغاله خواهد شد
عبدالوهاب
۲۳: منو «درویش را نباشد برگ سرای سلطان» زیرا که او اساساً کوبیده دوست دارد
عبدالوهاب

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱,۸۰۰
تومان