بریدههایی از کتاب ترفندهای شیطان
۴٫۰
(۶)
اگر بخواهیم جایگاه همنشینی با شیطان را که در این دو آیه عنوان شده است، مشخص کنیم میتوان بدین شکل ارائه کرد:
سیاست شیطان گام به گام است؛ «خطوات». در مرحله اول، القای وسوسه میکند؛ «فوسوس الیه». در مرحله دوم، با انسان تماس میگیرد؛ «مسهم طائف». در مرحله سوم، در قلب فرو میرود؛ «فی صدور الناس». اگر انسان نسبت به اخراج او از قلب و روحش اقدام نکند به فرمودهٔ امام علی (ع) در خطبه هفتم نهج البلاغه، در آنجا تخمگذاری میکند. مرحله چهارم، که ناظر بر دو آیه فوق است، اتفاق میافتد؛ یعنی ماندگار شدن و همنشینی شیطان با انسان؛ «فهو لو قرین».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«وَمَن یَعْشُ عَن ذِکرِ الرَّحْمَانِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»؛
و هر کس از یاد [خدای] رحمان دل بگرداند بر او شیطانی میگماریم تا برای وی همنشین باشد.
کلمهٔ «یعشی» از «عشو» به معنای آفتی در چشم است که سبب ضعف دید میگردد. این کلمه هرگاه با حرف «عن» همراه باشد به معنای اعراض کردن است.
شیطان، افرادی که از یاد خدا، خود را به کوری میزنند، از ذکر منصرف میکنند؛ آن وقت است که آنان میپندارند بهسوی حق راه یافتهاند؛ این پندار غلط در اثر قرارگرفتن، تحت ولایت شیطان و همنشینی با او ایجاد میشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان بهخوبی میداند معیار، حق است نه ملیگرایی و عقاید و رفتار نیاکان و...به همین منظور ملتهایی که در عقاید خود پیرو هر چیزی غیر از حق باشند، آن را تقویت میکنند و مانع تغییر معیار آنان میشود و بهطور مستمر انسان را به باطل فرامیخواند؛ «کان الشیطان یدعوهم»
بنابراین، هرگونه تقلیدی که بر اساس معیار حق نباشد دامی از دامهای شیطان است که انسان را روزبهروز بهسوی عذاب فروزان نزدیک میسازد. در میان تقلیدها تنها تقلید جاهل از عالم صحیح است و تقلیدهای سه گانه: جاهل از جاهل و عالم از جاهل و عالم از عالم، نه عقلانی است و نه شرعی؛
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
همچنین شیطان افرادی چون پیامبران را که در خط مقدّم مبارزه با او هستند، گاه گرفتار رنج و عذابهای دنیوی کرده، تا زبان و حال شکر آنان را هدف قرار دهد.و امت پیامبران را بیاعتبار کردن کتب آسمانی چون قرآن مجید، به تردید میکشاند. و با ترساندن از فقر، دشمن و ضرر، از خدا دور، و به خود پناهنده میگرداند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان با وسوسه، کار خود را شروع میکند. انسانی که وسوسه را پذیرفت وعده او را میپذیرد. قدمی دیگر در راه گناه میگذارد، آنگاه خود انسان گامهای بعدی را در گناه برمیدارد و ناگاه خود را در میان گناه در حال غرق شدن میبیند و چون پناهی به جز شیطان نمیشناسد سخن او را مانند نسخه یک پزشک شفابخش دوای درد خود میپندارد. در این هنگام است که شیطان وسوسه و فریب خود را در قالب جملات امری بیان میکند. و انسانی که اجرای این امر را تنها راه نجات خود میپندارد سریع امر شیطان را اطاعت میکند، اما از طرف شیطان جوابی جز ناامیدی دریافت نمیکنند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان به واسطهٔ نیروی عقل، خیر و شر، نافع و مضر را تشخیص میدهد و راه صحیح زندگی را مییابد، اما انسانی که ممسوس شیطان شده؛ یعنی شیطان با او تماس گرفته و نیروی تمییز او را مختل ساختهاست، نمیتواند حکم خیر و شر را بهدرستی تشخیص دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین یکتاپرستی نیازمند آرامش و تمرکز در محاسبه است ولی شرک و چندتاپرستی، دوگانگی و تحیّر است و شیطان با ایجاد سرگردانی و تحیّر انسان را در مسیر شرک قرار میدهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
معمولاً کارهای انسان یا به خاطر جلب منفعت است اعم از اینکه منفعت معنوی یا مادی باشد. یا به خاطر دفع ضرر است. اعم از اینکه ضرر معنوی یا مادی باشد.
در فرمانی که خدا و رسولانش، انسان را به دعوتی سودمند فرا میخواند، شیطان در مقابل با مخدوشکردن محاسبات، کاری میکند که انسان با لحاظ نکردن دفع ضرر و جلب منفعت در حیران و سرگردانی بیفتد و از آنجایی که پاسخگفتن به دعوت توحید نیازمند هوشیاری است و شخص حیران فاقد این ویژگی است در نتیجه دعوت شیطان را لبیک میگوید و به پرستش بتها هر چند که از او نه دفع ضرر میکند و نه به او سودمیرساند، میپردازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیه ۲۵ سوره محمّد (ص)
«إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَی أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَی لَهُمْ»؛
بیگمان کسانی که پس از آنکه [راه] هدایت بر آنان روشن شد [به حقیقت] پشت کردند شیطان آنان را فریفت و به آرزوهای دور و درازشان انداخت
کلمهٔ «سوَّلَ» از ماده «سول» بر وزن قفل به معنی حاجتی است که نفس آدمی نسبت به آن حریص است. تسویل معنی ترغیب و تشویق به اموری است که انسان حریص به آن است. و «املی لهم» از ماده «املاء» به معنی ایجاد طول امل و آرزوهای دور و دراز است که انسان را به خود مشغول داشته، از حق باز میدارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تبذیر، گرچه بیشتر در مسائل مالی است ولی در مورد نعمتهای دیگر نیز وجود دارد مانند: به کارگرفتن فکر، چشم، گوش و زبان در راه نادرست، سپردن مسئولیّتها به افراد ناصالح، پذیرش مسئولیّت بدون داشتن لیاقت و توان آن و از همه مهمتر بیبرنامه بودن که همگی اتلاف زمانی است که خداوند به آن قسم یاد کردهاست؛ «والعصر»و برای هیچکسی برگشتی ندارد.
و شیطان بهخوبی میداند که هر کس و هر جامعه، تبذیر کننده شد نسبت به او برادر؛ «اخوانالشیاطین» و نسبت به پروردگارش کافر است؛ «لربه کفورا».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گناه شیطان کفران نعمتهای پروردگارش بود. زیرا خداوند نیرو، توان و هوش و استعداد فوق العادهای به او دادهبود و او همه نیروها را در غیر موردش یعنی در طریق اغوا و گمراهی مردم صرف کرد. بنابراین انسان نیز اگر نعمتهای خداوند را نسنجیده در غیر موردش صرف نماید مانند و برادر شیطان است؛ برادری گاهی نسبی، گاهی مسلکی و مرامی است. اسرافکاران برادران مسلکی شیطاناند؛ «اخوان الشیاطین»، یعنی کسانی که در مسیر شیطان و همراه اویند.
با نگاهی دیگر به اسراف و تبذیر میتوان به این نتیجه رسید که اگر انسان در استفاده از نعمتها و اختیارات خود بیحساب و نسنجیده عمل کند از حد اعتدال خارج و به افراط و یا تفریط میافتد و شیطان با علم به این مطلب سعی در مصرفیکردن انسان دارد تا از حد اعتدال که همان راه سعادت است خارج شوند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مراد از اینکه حضرت موسی بعد از قتل مرد قبطی گفت: «هذا من عمل الشیطان»؛ یعنی این عمل منسوب به شیطان است. علامه طباطبایی میفرماید: «این واقعه کار اشتباه و از سؤء تدبیر او بود که او را به عاقبت وخیم مبتلا کرد.»
شیطان بهخوبی میداند که وجود اشخاصی مانند حضرت موسی مایهٔ هدایت و سعادت انسانها است. بنابراین هر اقدامی که منجر به دور شدن موسی از مردم بشود خواست شیطان است و حضرت موسی در آن شرایط که تحت نظر فرعون بود و دین خود را از او مخفی داشتهاست، به علت دفاع از یک بنیاسرائیلی که منجر به قتل مرد قبطی شد، دیگر نتوانست در مصر بماند و راه مدین را در پیش گرفت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین هر کجا زمینهای برای حسادت باشد و انسان حسودی نماید شیطان حاضر شده، انسان را نسبت به کینه و دشمنیکردن تحریک مینماید و نمیگذارد دلهای حسود از حسودی کردن و کید کردن نسبت به محسود صرفنظر کند.
نکته آخر اینکه با توجه به این آیه وجود شیطان و دشمنی او با انسان را باید از همان کودکی به فرزندان خود گوشزد کنیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیه ۵ سوره یوسف
«قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاک عَلَی إِخْوَتِک فَیَکیدُواْ لَک کیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ»؛
[یعقوب] گفت ای پسرک من خوابت را برای برادرانت حکایت مکن که برای تو نیرنگی میاندیشند زیرا شیطان برای آدمی دشمنی آشکار است.
این آیه بر این دلالت میکند که حضرت یعقوب (ع) پس از شنیدن خواب یوسف (ع) از بالا گرفتن مقام ایشان اطلاع یافت و برای بالانگرفتن آتش حسادت برادرانش، او را از برملاکردن رؤیایش بازداشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
که خداوند میفرماید: «اگر رحمت الهی بر شما نبود احدی از شما هرگز پاک نمیماند». بنابراین برای نیفتادن در گامهای شیطان باید از همان گام اول مواظب باشیم و با توجهنمودن به نماز که انسان را از فحشا و منکر نهی میکند از گامهای شیطان دوری کنیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
روش شیطان نفوذ تدریجی و گامبهگام است هنگامی که میفرماید شیطان امر به فحشا (گناه در خفا) و امر به منکر (گناه آشکار) میکند به این صورت است که در گام اول انسان با گنهکاران معاشرت و دوستی میکند؛ در گام دوم، در مجلس آنان شرکت میکند؛ در گام سوم، به فکر گناهکردن میافتد؛ در گام چهارم، موارد مشکوک شبههناک را انجام میدهد؛ در گام پنجم، مرتکب گناهان صغیره میشود و بالاخره در گامهای بعد گرفتار بدترین گناهان خواهدشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قلب مریض آن قلبی است که خیلی زود حق را تصوّر میکند ولی خیلی دیر به آن معتقد میشود و قلب قسی، آن قلبی است که هم دیر حق را تصوّر میکند و هم دیر به آن معتقد میشود.
القائات شیطانی وسیله آزمایش و مشخصشدن قلب سالم از قلب ناسالم است قلبی که نسبت به تشخیص پذیرش حق، خوب کار نکند؛ القائات شیطانی را میپذیرد اما قلبی که در تشخیص و اعتقاد حق، خوب عمل کند القائات شیطان در آن اثر ندارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیه ۵۲ سوره حج
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ»؛
و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم جز اینکه هرگاه چیزی تلاوت مینمود شیطان در تلاوتش القای [شبهه] میکرد پس خدا آنچه را شیطان القا میکرد محو میگردانید سپس خدا آیات خود را استوار میساخت و خدا دانای حکیم است.
به تصریح آیات فوق شیطان از روش القاءکردن استفاده مینماید؛ یعنی مطالب مورد نظر خود را به ذهن یا قلب انسان میاندازد.
«اُمنیه» به معنای آرزو و آن صورت حاصله در ذهن از تمنا شی است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۶۴ سوره اسراء
«وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِک وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِک وَرَجِلِک وَشَارِکهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا»؛
و از ایشان هر که را توانستی با آوای خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده و شیطان جز فریب به آنها وعده نمیدهد.
خداوند در این آیه خطاب به شیطان روشهای او را در انحراف انسانها بیان میکند. «استفزاز» به معنی لغزاندن با سرعت و تردستی و هلدادن است.
در این آیه، به سه دسته از وسایل متنوّع وسوسهای شیطان تصریح شدهاست که شامل سه برنامهٔ فرهنگی، اقتصادی و روانی شیطان
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در این آیه روش گفتوگو و استدلال با مخالفان را میآموزد چرا که مکتب هر قدر عالی و منطق قوی و نیرومندباشد، ولی اگر با روش صحیح بحث و مجادله توأم نگردد و به جای لطف و محبت، خشونت بر آن حاکم گردد، بحث بیاثر و گاه با اثر منفی تمام خواهدشد. به همین دلیل این آیه خطاب به بندگان خدا میفرماید سخنی را بگویند که بهترین باشد چرا که اگر قول احسن را انتخاب نکنند شیطان در میان آنان فساد و فتنه میکند.
کلمهٔ «ینزغ» از ماده «نزغ» به معنی ورود در کاری به معنی افساد است. شیطان سعی میکند میان مؤمنان و مخالفانشان فساد کند یا در دلهای مؤمنان به طرز مرموزی نفوذ کند تا با به کار نبردن بهترینها در کلام، آنان را به فساد ترغیب کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۲۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان