در بنیاسرائیل، عابدی بود به نام برصیصا که سالها عبادت میکرد و مشهور شد و مردم مریضهای خود را نزد او میآوردند. تا این که روزی زنی از اشراف را نزد او آوردند، شیطان او را وسوسه کرد و او به آن زن تجاوز کرد. پس او را کشت و در بیابان دفن کرد. برادران زن فهمیدند و مسئله شایع شد و عابد از موقعیت خود سرنگون گشت، حاکم او را احضار و او به گناه خود اقرار کرد و حکم صادر شد که به دار آویخته شود. در این هنگام شیطان نزد او مجسّم شد که وسوسه من تو را به این روز انداخت، اگر به من سجده کنی تو را آزاد میسازم. گفت: توان سجده ندارم، گفت: با ابرو به من سجده کن، او با اشاره سجده کرد ولی به هر حال کشته شد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین اضلال از ذکر (قرآن و رهبر الهی) یکی از فریبهای شیطان است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان به خوبی میداند که خداوند برای گمراه نشدن مردم، قرآن، امام و رهبر الهی فرستادهاست و هر چه مردم را از اینان دور نماید آنان را به گمراهی نزدیک ساخته است. برای رسیدن به این هدف، دو کار انجام میدهد:
الف) اسباب مادی را به عنوان بهترین تمسک و کمک معرفی مینماید.
ب) خود وعده یاریرسانی در مواقع خطر میدهد
هنگامی که افراد با این شیوه فریب میخورند و با پشتوانه اسباب مادّی و دلگرمی به یاریرسانی شیطان از قرآن، امام و پیشوای الهی جدا میشوند و در گرداب گناه و گرفتاری قرار میگیرند، شیطان آنان را ناامید و تنها وا میگذارد.
این آیه، با ظرافت امام و شیطان را در مقابل هم قرار داده؛ یعنی هر چه به امام نزدیکتر بشویم، امیدمان به شیطان کمتر میشود و بر عکس
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸