بریدههایی از کتاب هدف زندگی
۴٫۱
(۹۱)
انسان برای رسیدن به سعادت آفریده شده است
Ramtin
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ ا ْلاِنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدونِ.
لَبیکَ یا مهدی (عج)
انسان برای رسیدن به سعادت آفریده شده است و خداوند هم از خلقت انسان غرضی ندارد و سودی نمیخواهد ببرد و انسان را آفریده است که به سعادت برسد. منتها انسان در مرتبهای از وجود و وضعی است که راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند و هدایت انسان تکلیفی و تشریعی است نه تکوینی و غریزی و جبری. لذا انسان بعد از اینکه راه نموده شد گاهی حسن انتخاب به خرج میدهد و گاهی سوء انتخاب: اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِراً و اِمّا کَفوراً.
Amirhossein kouchaki
در نهجالبلاغه نیز هست:
اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ طَمَعاً وَ تِلْکَ عِبادَةُ ا ْلاُجَراءِ (عِبادَةُ التُّجّارِ) [گروهی خدا را از روی طمع بندگی میکنند و این عبادت مزد بگیران (یا بازرگانان) است.] وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ خَوْفاً وَ تِلْکَ عِبادَةُ الْعَبیدِ آنان که از ترس عبادت میکنند کارشان از قبیل کار بردگان است که از ترس ارباب کار میکنند. وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً (حُبّاً لَهُ) فَتِلْکَ عِبادَةُ ا ْلاَحْرارِ و قومی او را عبادت میکنند نه از روی ترس و نه به خاطر طمع، بلکه از روی سپاسگزاری که او را شایسته سپاسگزاری میدانند (یعنی اگر نه ثوابی باشد و نه بهشتی و نه جهنمی باز هم خدا را عبادت میکنند) و این عبادت آزادگان است.
آن عبارت معروف دیگر از امیرالمؤمنین از همه اینها صریحتر است؛ میفرماید: «اِلهی ما عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِکَ بَلْ وَجَدْ تُکَ اَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُکَ».
kamrang
هدف از خلقت انسان و آنچه که سعادت انسان در گرو آن است و طبعا هدف از بعثت انبیاء این است که انسان در دو ناحیه «علم» و «اراده» نیرومند شود. خدا انسان را از یک طرف برای علم و آگاهی آفریده است و کمال انسان در این است که هر چه بیشتر بداند، و از طرف دیگر برای قدرت و توانایی آفریده است که هرچه بخواهد بتواند
zeinab niazmand
هدف فقط و فقط خداست
Hoda
برای دیگران همان را دوست بدار که برای خود دوست میداری و برای دیگران همان را بد بدار که برای خود بد میداری
F313
مخصوصا امروز وقتی میگویند جامعه پیشرفته و تکاملیافته، چه چیزی به نظر میرسد؟ آیا جامعهای که به حقیقت نزدیکتر میشود؟ یا ایمان یافته است؟ یا به حکمت و عدالت بیشتر رسیده است؟ و یا به محبت بیشتر رسیده است؟ نه، بلکه جامعهای که بیشتر برخوردار است، به صنعت بیشتر رسیده است و علمی که صنعت را برایش به وجود میآورد. و صنعت هم زندگی را برای انسان مرتب کرده و او را در جهان برخوردارتر کرده است. برخورداری هم از حدود برخورداریهای حیوانی و گیاهی بیشتر تلقی نمیشود و آن را به همین اندازه میدانند که رشد و سلامت بدن انسان را که همان امر مشترک انسان و گیاه است تأمین کند. تغذیه انسان درست باشد که امر مشترک ما و گیاه است. تولید مثل انسان درست باشد که مشترک ما و گیاه است. تقاضای شهوانی بشر تأمین باشد که مشترک بین انسان و حیوان است. و به برخورداریای بالاتر از این قائل نیستند. پس کمال انسانی ماوراء کمال نباتی و حیوانی وجود ندارد. علم هم برای انسان حکم شاخ را دارد برای حیوان، یعنی وسیلهای است برای تنازع با طبیعت یا تنازع با انسانهای دیگر.
نازنین
ایدئولوژی، هم پایه فلسفی میخواهد و هم پایه ایمانی
kamrang
اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ طَمَعاً وَ تِلْکَ عِبادَةُ ا ْلاُجَراءِ (عِبادَةُ التُّجّارِ) [گروهی خدا را از روی طمع بندگی میکنند و این عبادت مزد بگیران (یا بازرگانان) است.] وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ خَوْفاً وَ تِلْکَ عِبادَةُ الْعَبیدِ آنان که از ترس عبادت میکنند کارشان از قبیل کار بردگان است که از ترس ارباب کار میکنند. وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً (حُبّاً لَهُ) فَتِلْکَ عِبادَةُ ا ْلاَحْرارِ و قومی او را عبادت میکنند نه از روی ترس و نه به خاطر طمع، بلکه از روی سپاسگزاری که او را شایسته سپاسگزاری میدانند (یعنی اگر نه ثوابی باشد و نه بهشتی و نه جهنمی باز هم خدا را عبادت میکنند) و این عبادت آزادگان است.
atefeh
حجم
۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان