بریدههایی از کتاب هدف زندگی
۴٫۱
(۹۱)
جهانبینی توحیدی به همین دلیل که «آرمانساز» و «تعهدآور» و «مسئولیتساز» است، «هدایتکن» است. خاصیت دیگر آن هدایت کردن است یعنی راه را به انسان نشان میدهد، راه وصول به هدفها را روشن میکند. به علاوه «نشاطبخش» و «دل گرمکن» و نیز «فداکارساز» است.
از همه بالاتر همان طور که علامه طباطبائی فرمودهاند: اصل توحید میتواند عنصری از عناصر همه تعلیمات باشد. همان طور که اصل امتناع تناقض اصلی است که عندالتحلیل همه قضایا به آن منتهی میشود و بدون آن، یقین به هیچ اصلی پیدا نمیشود و یا لااقل یقین به هیچ اصلی احتمال اصل مخالف آن را نفی نمیکند،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یک مکتب اجتماعی کامل و ایدئولوژی درست، هم نیازمند به یک «نظام فکری و فلسفی» است و هم نیازمند به یک ایمان، بدین معنی که هم یک جهانبینی استوار و بینش منطقی خاص و مجهز به استدلال و منظم و به اصطلاح امروز سیستماتیک درباره جهان داشته باشد و هم دارای یک ایمان باشد، یعنی دارای قدرت ایجاد دلبستگی و عشق و محبت نسبت به هدفها و هدف برتر و مافوق فردی و شخصی باشد. نقصی که در بعضی از مکتبهای اجتماعی و بلکه در اغلب مکتبهای اجتماعی امروز مثل مکتب اگزیستانسیالیسم هست این است که میخواهند ایدئولوژی منهای ایمان به وجود بیاورند، یعنی منهای امری مافوق فرد انسان که انسان نسبت به آن عشق بورزد و در واقع آن چیز به نوعی مورد پرستش انسان باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شوپنهاور میگوید: طبیعت برای اینکه افراد انسان را گول بزند و به دنبال مقاصد خودش بفرستد، لذتهایی را در کام بشر ریخته است و بدین وسیله او را گول زده و به دنبال هدفهای خود فرستاده است.
مثلا هدف طبیعت این است که نسل باقی بماند. حال اگر به بشر فرمان بدهد که تو به خاطر بقای نسل ازدواج کن، زحمت بکش و زن و بچه را نان بده، بشر عاقل چنین کاری نمیکند. ولی برای آنکه بشر را گول بزند و به دنبال هدفهای خود بفرستد، این لذت را در کام او گذاشته به طوری که خود به طوع و رغبت و اختیار و با کمال میل ازدواج میکند.
به هرحال هر لذتی بر اساس یک نیاز است. اگر از خوردن یک غذا لذت میبریم به خاطر آن است که طبیعت ما به آن ماده احتیاج دارد و اگر لذت نبریم نمیخوریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین لذات انسان منحصر و محدود به لذات مادی نیست، بلکه انسان لذات معنوی هم دارد، همچنان که از علم لذت میبرد و حال آنکه مشت پرکن نیست، یا مطالعه تاریخ و اطلاع از اوضاع گذشته عالم و یا جغرافیا و مطالعه درباره دریاها و اعماق آنها [برای او لذتبخش است] در صورتی که صددرصد میداند اطلاعات او در این موارد هیچگونه استفادهای ندارد و یک پول بر درآمدش نمیافزاید، ولی از این آگاهی لذت میبرد. بالاخره انسان طوری آفریده شده که از آگاهی لذت میبرد، از اخلاقیات لذت میبرد، بدون اینکه هیچ منفعت مادی کسب کند؛ چون انسان کار را برای لذت انجام میدهد، منتها یا لذت مادی و یا لذت معنوی.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیا وجدان میتواند ریشه معنویت باشد؟
ممکن است کسی بگوید چه مانعی دارد که ما قائل به خدا نباشیم ولی قائل به نوعی معنویت باشیم زیرا ریشه این معنویت در وجدان انسان آمده است، حال منشأ آن هرچه میخواهد باشد، تصادف یا چیز دیگر، بالاخره در ساختمان انسان است. خدایی نیست اما این معنویت در انسان هست، به این معنا که انسان هرچه هست دارای وجدانی ساختهشده است که [به موجب آن] از کارهای خوب لذت میبرد و از کارهای بد تنفّر دارد و کار خوب را نه به دلیل منفعت مادی بلکه برای آنکه از کار خوب لذت میبرد انجام میدهد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
که قرآن هدف خلقت را عبادت میداند، بررسی میکنیم. در مورد انسان کامل که هدف از زندگیاش چیست، از زبان ابراهیم علیهالسلام میگوید: اِنَّ صَلوتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. اخلاص، مورد نظر است؛ عبد مخلِص و عبد مخلَص که حاکمی جز اندیشه خدا در وجود او نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۲. بهرهمندی بیشتر از مواهب طبیعت
گاهی میگویند هدف از زندگی انسان سعادت است به این معنا که انسان در مدتی که در این دنیا زندگی میکند هرچه بهتر و خوشتر زندگی کند و از مواهب خلقت و طبیعت بیشتر بهرهمند شود و کمتر در این جهان رنج ببیند چه از ناحیه عوامل طبیعی و چه از ناحیه همنوعان خود؛ و سعادت هم جز این نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نظریات مختلف درباره سعادت انسان:
۱. نیرومندی در علم و اراده
این، مطلب درستی است، ولی سعادت انسان را قرآن در چه میداند؟ معمولا این جور میگویند: هدف از خلقت انسان و آنچه که سعادت انسان در گرو آن است و طبعا هدف از بعثت انبیاء این است که انسان در دو ناحیه «علم» و «اراده» نیرومند شود. خدا انسان را از یک طرف برای علم و آگاهی آفریده است و کمال انسان در این است که هر چه بیشتر بداند، و از طرف دیگر برای قدرت و توانایی آفریده است که هرچه بخواهد بتواند، ارادهاش قوی و نیرومند شود و آنچه را که میخواهد بتواند انجام دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هدف از بعثت انبیاء این است که انسان در دو ناحیه «علم» و «اراده» نیرومند شود. خدا انسان را از یک طرف برای علم و آگاهی آفریده است و کمال انسان در این است که هر چه بیشتر بداند، و از طرف دیگر برای قدرت و توانایی آفریده است که هرچه بخواهد بتواند، ارادهاش قوی و نیرومند شود و آنچه را که میخواهد بتواند انجام دهد.
fati
حجم
۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان