بریدههایی از کتاب بابا لنگدراز
۴٫۵
(۴۵۶)
شوخیهای بزرگ مهم نیستند، اصل اینست که آدم بتواند از یک موضوع کوچکی خوش باشد.
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کردهام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
من میخواهم هر ثانیه از زندگیم را خوش باشم و میخواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم.
بعضیها زندگی نمیکنند، مسابقهی دو گذاشتهاند، میخواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالیکه نفسشان به شماره افتاده میدوند و زیباییهای اطراف خود را نمیبینند. آنوقت روزی میرسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بیتفاوت است.
Z...
برای اینها که اینقدر زیبا هستند به نظر من فرقی نمیکند که باهوش باشند یا کودن
rezaat98
شوخیهای بزرگ مهم نیستند، اصل اینست که آدم بتواند از یک موضوع کوچکی خوش باشد.
"Shfar"
ساعت ۹/۵ بعدازظهر
من یک عهد غیرقابلنقض با خود بستهام که هر چه تکلیف داشته باشم هرگز، هرگز، هرگز شب درس حاضر نکنم، و در عوض کتابهای معمولی بخوانم و این خیلی لازم است برای اینکه ۱۸ سال توخالی پشت سر گذاشتهام که بایستی آن را پر کنم. من حالا میفهمم که چقدر از قافله عقب هستم. تمام نکاتی را که یک دختر فامیلدار و صاحب خانه و زندگی و کتابخانه به مرور فرامیگیرد من از آن غافل بودهام، مثلاً من هیچوقت «دیوید کاپرفیلد» یا «ایوانهو» یا «پرنده آبی» یا «رابینسن کوروزو» یا «جین ایر» یا «آلیس در سرزمین عجایب» یا یک کلمه از «رودیار کیبلینگ» نخواندهام.
Emily
من تصمیم گرفتهام هیچوقت شوهر نکنم، از قرار معلوم شوهرکردن آدم را به زوال میکشاند
آسمان شب
آدم وقتی که یک چیزی را با تمام قوا بخواهد سعی میکند و بالاخره به دست میآورد.
آسمان شب
افرادی که سعادتمند و خوشحال هستند که مهر و محبت میبخشند
i_ihash
کسی نمیتواند مرا متّهم به بدبینی کند. اگر شوهر و ۱۲ بچهام در اثر زلزله در عرض یک روز زیر خاک بروند، روز بعد با قیافهای باز و متبسّم عقبِ شوهر دیگر میگردم.
rezaat98
(نمیدانم زنها هم میتوانند فرد مفیدی باشند یا نه؟ گمان نمیکنم)
i_ihash
لباس سالی آبی کمرنگ بود که به فرم ایرانی دستدوزی شده بود و با موهای قرمزش خوب همآهنگی میکرد، مثل لباس ژولیا گران تمام نشده بود ولی به همان اندازه زیبا بود.
♡♧judy pendelton♧♡
میخواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانهها را بالا بیندازم و بخندم.
جو مارچ
، ولی حقیقت غیر از این است و واقعاً من تنها هستم،
Emily
خیلی مشکل است که آدم بخواهد تمام وقت مواظب خود باشد تا آنچه را احساس میکند نگوید.
• Khavari •
از اینکه به نصحیت وی گوش نکردهام هنوز مرا نبخشیده است
F.s
اگر عاشق بودهاید که احتیاجی به شرح و بسط نیست و اگر نبودهاید که من نمیتوانم برایتان شرح بدهم.
rezaat98
. آه که درس خواندن چه کار خستهکنندهایست!
rezaat98
گمان نمیکنم لذتی از این بالاتر باشد که آدم جلو آیینه بنشیند و کلاهی که میخواهد انتخاب کند و بخرد بدون اینکه ابتدا بخواهد قیمت آن را در نظر بگیرد و حساب کند.
جو مارچ
من خوشگل هستم!
باور کنید. خیلی هم احمق بودهام که با وجود اینکه سه تا آیینه در اتاق هست به این مطلب پی نبرده بودم.
B.A.H.A.R
من تصمیم گرفتهام که سر راه بنشینم و تودهای از خوشیهای زندگی را ذخیره کنم، خواه نویسنده بزرگی بشوم یا نشوم، میبینید چه فیلسوفی از آب درآمدهام.
جودی همیشگی شما
سایه
میخواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانهها را بالا بیندازم و بخندم.
kosar
حجم
۸۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۸۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان