بریدههایی از کتاب قلعه حیوانات
۴٫۳
(۴۲)
زندگی سایر حیوانات تا آنجا که یادشان بود همان بود که همیشه بود. معمولا گرسنه بودند، روی مشتی کاه میخوابیدند، از استخر آب مینوشیدند، در مزرعه کار میکردند، در زمستان از سرما و در تابستان از مگس در رنج بودند. آنها که پیرتر بودند گاه سعی میکردند بهخاطر بیاورند که روزهای اول بعد از جنبش، زمانی که جونز تازه اخراج شده بود اوضاع از امروز بهتر بود یا نه. ولی چیزی بهخاطرشان نمیآمد و معیاری نداشتند که زندگی کنونی خود را با آن قیاس کنند. فقط آمار و ارقام سکوئیلر بود که بهطور ثابت نشان میداد همه چیز روز بهروز در حال بهبود است.
زهرا۵۸
در ماه آوریل در قلعه حیوانات اعلام جمهوریت شد و لازم شد رئیسجمهوری انتخاب شود. جز ناپلئون نامزدی برای این کار نبود و او بهاتفاق آراء انتخاب گردید.
زهرا۵۸
صبحهای یکشنبه سکوئیلر از روی قطعه کاغذ درازی که با یکی از پاهای جلویش نگاه میداشت برای آنان میخواند که تولید مواد مختلف غذایی دویست درصد، سیصد درصد و حتی پانصد درصد افزایش یافته است. حیوانات دلیلی نمیدیدند که گفتههای او را باور نکنند. مخصوصآ که آنها دیگر بهطور روشن شرایط زندگی قبل از قیام را بهخاطر نداشتند. ولی بعضی روزها دلشان میخواست ارقام کمتری بهخورد آنها میدادند و غذای بیشتر.
زهرا۵۸
حیوانات بهدو دسته با دو شعار تقسیم شده بودند. یکی، «بهسنوبال و سه روز کار در هفته رأی بدهید» و دیگری به «ناپلئون و غذای فراوان رأی بدهید». فقط بنجامین جزو هیچیک از دو دسته نبود. نه باور داشت آذوقه فراوانتر میشود و نه قبول داشت آسیاببادی از مقدار کار خواهد کاست. میگفت: چه آسیاب بادی باشد و چه نباشد زندگی شما مثل همیشه، یعنی مزخرف، خواهد ماند.
زهرا۵۸
بنجامین الاغ پیر، بعد از قیام کوچکترین تغییری نکرده بود. کارش را با همان سرسختی و کندی دوران جونز انجام میداد، نه از زیر بار کار شانه خالی میکرد نه کاری داوطلبانه انجام میداد. هیچگاه درباره قیام و نتایج آن اظهارنظر نمیکرد و وقتی از او میپرسیدند: مگر خوشحالتر از زمان جونز نیست، فقط میگفت: «خرها عمر دراز دارند. هیچکدام شما تا حال خر مرده ندیدهاید.» و دیگران ناچار خود را بههمین جواب معماآمیز قانع میساختند.
زهرا۵۸
رفتار گربه نسبتآ غریب بود. از همان بدو امر همه متوجه شدند که موقع کار گربه غیب میشود و ساعتها ناپدید است و فقط وقت غذا یا بعد از کار مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده دوباره سر و کلهاش پیدا میشود. اما همیشه چنان بهانههای عالی داشت و چنان با مهر و محبت خرخر میکرد که امکان نداشت در حسن نیتش تردید شود.
زهرا۵۸
گفت: بهبیانات خویش با تأکید بر احساسات دوستانهای که بین قلعه حیوانات و مجاورین وجود دارد و باید ادامه داشته باشد خاتمه میدهد. بین خوک و بشر هرگز اصطکاک منافع وجود نداشته و دلیلی نیست که از این پس وجود داشته باشد.
haniya
تنها بنجامین مدعی بود که جزئیات زندگی طولانیش را بهخاطر دارد و میداند که همهچیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز بههمین منوال خواهد ماند، زندگی نه بدتر میشود نه بهتر؛ و میگفت گرسنگی و مشقت و حرمان قوانین لایتغیر زندگی است.
haniya
بعضی روزها دلشان میخواست ارقام کمتری بهخورد آنها میدادند و غذای بیشتر.
mohsen jahandideh
برای همیشه وظیفه خود را در دشمنی نسبت بهبشر و راه و روش او بهیاد داشته باشید. هر موجودی که روی دو پا راه میرود دشمن است. هر موجودی که روی چهارپا راه میرود یا بال دارد دوست است. و همچنین بهخاطر بسپارید که در مبارزه علیه بشر هرگز نباید بهاو تشبه کنیم حتی زمانی که بر او پیروز گردید از معایب او بپرهیزید.
کاربر ۷۱۹۸۱۰۴
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان