بریدههایی از کتاب جهان چگونه مدرن شد؟
۴٫۰
(۳۴)
به نوشتۀ لوکرِتیوس، اگر نپتون نامیدنِ دریا یا سخنگفتن از دانه و شراب با نامهای سِرِس و باکوس به شما لذت میبخشد، باید با فراغبال این کار را انجام دهید، درست همانطور که میتوانید جهان گردون را نیز مام خدایان بنامید. و اگر، تحتتأثیر زیبایی موقر زیارتگاههای مذهبی، تصمیم میگیرید که به دیدار آنها بروید، با انجام این کار هیچ آسیبی به شما نخواهید رسید، البته بهشرط آنکه در تصاویر خدایان «با آرامش و طمأنینۀ تمام» تأمل نمایید. (۶:۷۸) اما شما نباید حتی برای یک لحظه به این فکر کنید که میتوانید هریک از این خدایان را خشمگین سازید یا برعکس دلشان را بهدست آورید. رژهها و راهپیماییها، قربانسازیهای حیوانی، رقصهای دیوانهوار، طبلها و سنجها و فلوتها، آبشارهایی از گلبرگهای رز سفید، کشیشان مخنث، تصاویر حکاکیشدۀ خدای کودک: همۀ این اعمال آئینی، بهرغم آنکه هر یک به شیوۀ خود اثرگذار و قانعکننده هستند، ازاساس بیمعنایند، چون خدایانی که آدمی با اعمالِ اینچنینیِ خود قصد تقربجستن به آنها را دارد تماماً از جهان ما دور و با آن بیگانهاند.
محمد طاهر پسران افشاریان
گذراندن زندگی در چنگال دلشوره برای مرگ بلاهت محض است. تنها کاری که چنین دلشوره و اضطرابی میکند آن است که باعث میشود زندگی بدون آنکه از آن حظی برده باشیم، ناقص و ناتمام، ازکف برود.
blogofski
هنر همواره شکافهای خاصی را که در زندگی روانی فرد وجود دارد پیدا و در آنها رخنه میکند.
++Mojtaba++
مسئلۀ اصلی آن است که باورها و مناسک غلط خواهناخواه منجر به شرارت بشری میشود.
محمد طاهر پسران افشاریان
بهکارگیری عقل چیزی نیست که تنها در اختیار متخصصان باشد؛ همگان به آن دسترسی دارند. کاری که باید کرد نپذیرفتن دروغهایی است که کشیشان و سایر خیالسالاران عرضه میکنند، و نگریستن مستقیم و باطمأنینه است به طبیعت حقیقی چیزها.
فرزانه
در اوایل قرن پانزدهم، برای بیشتر مردها بیارباببودن موقعیتی ناخوشایند و حتی خطرناک بود. اهالی شهرها و روستاها به افراد دورهگرد با سوءظن نگاه میکردند؛ افراد ولگرد شلاق میخوردند و داغ و درفش میشدند؛ و در راههای خلوتِ کشیدهشده در جهانی که عمدتاً امنیت و امنیهای نداشت، افراد بیدفاع و محافظتناشده فوقالعاده آسیبپذیر بودند.
blogofski
همان مسیری که از مرگ به زندگی، بدون احساس یا بدون ترس، طی کردی
دوباره از زندگی به مرگ طی کن. مرگِ تو بخشی از نظم عالم است؛
مرگ تو بخشی از زندگی جهان است.
ما زندگیهایمان را از یکدیگر قرض میگیریم...
و انسانها، مانند دوندگان، مشعل زندگی را به دست هم میدهند.
(لوکرِتیوس)
رئوف
الگوی خوابوخیالبافتن ( در آغاز) ، به تعویقانداختنِ کامیابی ( در میانه) ، و کوتاهآمدن و رضادادن ( در پایان) الگویی سراسر آشناست: این خود مثال اعلای هر زندگی شکستخورده و تباهشدهای است.
shahram naseri
در سالهای منتهی به قتل ژولیوس سزار، نظرورزی فلسفی بههیچوجه یگانه واکنش موجود به تنگنای اجتماعی نبود. کیشهای مذهبیای که در مناطق دورافتادهای مثل ایران، سوریه و فلسطین بالیده بودند رفتهرفته راهشان را به مرکز امپراتوری باز کردند، و در آنجا بود که این کیشها بیم و امیدهای بیمهاری را بهویژه در بین مردم عادی برانگیختند.
fuzzy
درک اینکه عالم از اتم و خلأ تشکیل شده است ولاغیر، اینکه جهان برای ما و بهوسیلۀ خالقی که مشیتش بر این قرار گرفته ساخته نشده است، اینکه ما قطب عالم وجود نیستیم، اینکه حیات عاطفی ما به اندازۀ حیات جسمانیمان شبیه همۀ موجودات دیگر است، اینکه ارواح ما همانقدر مادی و میرا هستند که بدنهای ماآری، درک همۀ این چیزها دلیلی برای درافتادن در ورطۀ یأس و نومیدی نیست. کاملاً برعکس، درک وضع امور، یا طرز بودن چیزها، آنگونه که واقعاً هست گام مهمی به سوی امکان خوشبختی است. بنا بر تأکید لوکرِتیوس، بیاهمیت بودن انساناین واقعیت که همۀ فکروذکر عالمْ ما و سرنوشت ما نیستخبر خوبی است.
فربال
. به نوشتۀ مور، اهالی اوتوپیا عموماً بر این باورند «که هیچ قسمی از لذت ممنوع نیست، بهشرط آنکه از آن هیچ ضرر و زیانی متوجه کسی نشود.»
فرزانه
هنر همواره شکافهای خاصی را که در زندگی روانی فرد وجود دارد پیدا و در آنها رخنه میکند
blogofski
هنر همواره شکافهای خاصی را که در زندگی روانی فرد وجود دارد پیدا و در آنها رخنه میکند.
++Mojtaba++
الگوی خوابوخیالبافتن ( در آغاز) ، به تعویقانداختنِ کامیابی ( در میانه) ، و کوتاهآمدن و رضادادن ( در پایان) الگویی سراسر آشناست: این خود مثال اعلای هر زندگی شکستخورده و تباهشدهای است
ائمه
باشد که کرمهای کتابخوار امعا و احشائش را به نیابت از کرم اعظمی که هرگز نمیمیرد بجوند، و وقتی هم به روز قیامت و مجازات نهاییاش میرسد، باشد که شعلههای جهنم تا ابد او را بسوزاند.
Zahra sadat
«بهزانودرآمده از زخم درمانناپذیر عشق، گردن زیبایش را به عقب میبرد تا در تو خیره بنگرد»
Alireza Yoonesi
«بطالت خصم روح است» و هماو اطمینان حاصل کرد که ساعات و اوقات راهبان حتماً پُر بشود.
کاربر ۱۵۶۸۴۲۷
پوجّو خیلی سریع شغل جدیدی پیدا نکرد یا برای بازگشت به ایتالیا عجلهای بهخرج نداد. کاری که او بهجای اینها کرد رفتن به شکار کتاب بود.
کاربر ۱۵۶۸۴۲۷
«او فقط به این پاسخ اکتفا کرد که، با لحنی شوم، بگوید: ‘شما از این حکمی که علیه من صادر کردهاید باید بیش از من که آن را میپذیرم بترسید.’»
فرزانه
«اگر ترس و واهمهای در کار نبود»: این جمله مهم است. ترس را میتوان از باغ فلاسفه، از جمع بسیار کوچکی از نخبگانِ روشنییافته، حذف کرد، اما نمیتوان آن را از کل جامعه، جامعۀ واقعی و بالفعلی که منزلگاه آدمهای واقعی است، حذف نمود.
فرزانه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
قیمت:
۱۹۰,۰۰۰
۱۳۳,۰۰۰۳۰%
تومان