بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در روزگار آلودگی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب در روزگار آلودگی

بریده‌هایی از کتاب در روزگار آلودگی

ویراستار:امیلی امرایی
انتشارات:نشر برج
امتیاز:
۳.۷از ۷۷ رأی
۳٫۷
(۷۷)
آلودگی محکی است برای اینکه دستمان بیاید دنیای ما، چقدر جهانی و متعامل و درهم‌تنیده شده است.
صبا بانو:)
بسیاری از ویروس‌های مشابه دیگر، مانند سارس-کوو، نوع پیشین همین ویروس، به‌سرعت مغلوب شدند و ویروس‌های دیگری همچون ویروس اچ‌آی‌وی نیز سال‌هاست که در سایه مانده‌اند. سارس-کوو-۲ بی‌پرواترین بود. تهورش چیزی را بر ما آشکار کرد که پیش‌ازاین می‌دانستیم اما از سنجشش عاجز بودیم: کثرت لایه‌ها و درجاتی که ما را به هم مرتبط می‌کند و پیچیدگی جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، نه‌فقط از منظر ابعاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، بلکه از منظر پیچیدگی ساختارهای درونی و روانی.
صبا بانو:)
بیماری مثل توده‌ای از ابرهای طوفانی در افق پیدا بود، اما چین دور است و به خیالمان اینکه «این‌جور چیزها اینجا اتفاق نمی‌افتد». وقتی آلودگی به‌سرعت به ما رسید، مبهوت شدیم.
دِلنشان
در روزگار آلودگی، علم ما را ناامید می‌کند.
yazdaan
هنوز تصویر آن سوله را که فاحشه‌خانه‌ای عظیم بود، به‌وضوح در یاد دارم؛ جایی که خانواده‌ها در چادرهای کثیفی جدا از هم زندگی می‌کردند و زنان مقابل چشم کودکان معلولشان تن‌فروشی می‌کردند. این صحنه را ازاین‌جهت این‌چنین واضح به خاطر دارم، چراکه اولین‌بار بود که فلاکتی چنین مطلق و غیرانسانی می‌دیدم و بهت‌زده بودم.
Dexter
پس در روزگار آلودگی کاری که می‌کنیم یا نمی‌کنیم دیگر منحصراً به خودمان مربوط نیست. حتی پس از پایان این اپیدمی هم نمی‌خواهم این را فراموش کنم.
صبا بانو:)
همین‌الان در خیابان‌های ووهان به مردم شلیک می‌کنند. ما مختاریم باور داشته باشیم که کوو-۲ با سرنگی دزدیده‌شده از آزمایشگاهی سری و نظامی در چین انتشار یافته است. این شاید جالب‌تر از نظریهٔ انتقال خفاش باشد. این هم یک نظریه است، اما فرض نظریه نسبت به پدیده‌ای مستند که قبلاً بارها تکرار شده، من‌درآوردی است
yazdaan
در روزگار اپیدمی کاری نمی‌کنیم جز شمردن. مبتلایان را می‌شماریم، بهبودیافتگان را می‌شماریم، مردگان را می‌شماریم، تخت‌های بیمارستان را می‌شماریم، روزهای رفته از مدرسه را می‌شماریم، میلیاردها سهام سوخته را می‌شماریم، ماسک‌های فروخته‌شده، ساعت‌های رفته در انتظار رسیدن جواب آزمایش؛ اتاق‌های خالی هتل را می‌شماریم، پیوندهایمان را می‌شماریم، فداکاری‌هایمان را می‌شماریم و روزها را می‌شماریم و می‌شماریم، علی‌الخصوص این روزها را، روزهایی که مانده تا وضعیت اضطراری بگذرد.
Variable
از بیماری نمی‌ترسم. پس از چه می‌ترسم؟ از همهٔ چیزهایی که آلودگی تغییرشان می‌دهد. از اینکه بفهمم این داربستِ تمدن که می‌شناسم کاخی کاغذی باشد. از فنا می‌ترسم اما از خلافش هم بیم دارم: از اینکه ترس بگذرد، بی‌آنکه تغییری برجا بگذارد.
Variable
مخمصه‌ای که همه در آن گیر افتاده‌ایم: آنچه از سر می‌گذرانیم تعلیقی است در روزمرگی، وقفه‌ای در آهنگ زندگی، مثل وقتی‌که هنگام اجرای ترانه‌ای، صدای طبل قطع می‌شود و به‌نظر می‌رسد که موسیقی در سکوت متعاقبش کش می‌آید.
asma
ما همیشه می‌خواهیم تاریخ آغاز و پایان اتفاقات را بدانیم تا با دقت زیاد برای زندگی‌مان برنامه بریزیم. عادت کرده‌ایم که زمان‌بندی‌مان را به طبیعت تحمیل کنیم. این است که نیاز داریم بیماری تا یک هفتهٔ دیگر تمام شود، که به وضعیت عادی برگردیم. نیاز توأم با امیدواری؛ اما در شرایط آلودگی باید بدانیم چه قسم امیدواری مجاز است. در انتظارِ غیرممکن‌ها و نامحتمل‌ها بودن، منجر به ناامیدی‌های مکرر می‌شود.
عاطی
آلودگی، عفونتی است در روابط ما.
Elmira
هیچ‌کس خوش ندارد کنار گذاشته شود. حتی اگر بدانیم انفصالمان از دنیا موقتی است، بازهم رنجمان تسکین نمی‌یابد. ما نیازی مبرم داریم که با دیگران باشیم، میان دیگران باشیم، در چند قدمی کسانی باشیم که برایمان اهمیتی دارند. نیازی که شبیه نفس‌کشیدن است. این است که دست به طغیان می‌زنیم: قانع نمی‌شوم، نمی‌گذارم هیچ ویروسی زندگی اجتماعی‌ام را مختل کند. نه برای یک ماه، نه یک هفته و نه حتی یک دقیقه. می‌گویند باید چنین کنیم، اما حق واقعاً با کیست؟
Noura
در این فشار نامرئی، دلمان می‌خواهد به وضعیت عادی برگردیم، به خودمان حق می‌دهیم که بخواهیم وضعیت عادی شود. ناگهان وضعیت عادی مقدس‌ترین چیزی شده که داشته‌ایم، هرگز این‌قدر به آن اهمیت نداده بودیم و چون نیک در خود بنگریم حتی نمی‌دانیم وضعیت عادی چیست: چیزی است که می‌خواهیم پسش بگیریم.
صبا بانو:)
ما تحت ارادهٔ قدرتی میکروسکوپی هستیم که با وقاحت برایمان تصمیم می‌گیرد.
asma
مدت‌ها پیش از نویسندگی، ریاضیات شگرد من بود تا بر اضطراب فائق بیایم. هنوز هم اتفاق می‌افتد که صبح‌ها به‌محض برخاستن، در سرم محاسبات و دنباله‌های عددی را پی بگیرم، اغلب نشانه‌ای است از اینکه چیزی روبه‌راه نیست. به نظرم تمام این‌ها از من یک خوره ساخته است.
Dexter
آنچه از سر می‌گذرانیم تعلیقی است در روزمرگی، وقفه‌ای در آهنگ زندگی، مثل وقتی‌که هنگام اجرای ترانه‌ای، صدای طبل قطع می‌شود و به‌نظر می‌رسد که موسیقی در سکوت متعاقبش کش می‌آید.
Ramtin
وقتی در بزرگراه اتومبیلی از ما سبقت می‌گرفت، می‌گفت قطعاً راننده‌اش نمی‌داند خطر تصادف نه متناسب با سرعت که متناسب با مربع سرعت افزایش پیدا می‌کند.
Variable
فرض کنیم که جشن تولد دوستی در پیش است، دقیقاً همین امشب، گرچه عجیب است که جشن تولدی دوشنبه‌شب برپا شود. مهمانی در جایی بسیار کوچک برگزار می‌شود. وزارت بهداشت و حتی سازمان جهانی بهداشت توصیه می‌کنند که از حضور در جمع پرهیز کنید و فاصلهٔ ایمنی را با کسانی که سرفه و عطسه می‌کنند حفظ کنید. می‌دانیم که در مهمانی حفظ حداقل یک متر فاصله ممکن نیست و درضمن می‌توانید تصور کنید چقدر دلخوری پیش می‌آید. هرکدام از ما دو راه داریم: به مهمانی برویم و امیدوار باشیم اتفاقی نیفتد، یا اینکه با اوقات‌تلخی در خانه بمانیم و به مهمانان توی جشن فکر کنیم. می‌دانم که همهٔ مهمان‌ها هر دوی این راه‌حل‌ها را سبک‌سنگین می‌کنند و امیدوار می‌شوم که بسیاری از مهمانی‌آمدن صرف‌نظر می‌کنند و من با جمعیت کمتری نسبت به همیشه روبه‌رو خواهم شد. اما چه خواهد شد اگر همه مثل من فکر کنند و علی‌رغم اخطارها به مهمانی بیایند، چه خواهد شد اگر بین ما تنها یک نفر آلوده باشد... نه، حتی نمی‌خواهم فکرش را هم بکنم. ریاضی به عادت همیشه‌اش که مو را
Noura
می‌توانیم کووید-۱۹ را اتفاقی مجرد، بداقبالی یا مصیبت تعریف کنیم، می‌توانیم فریاد بزنیم که تقصیر آن‌هاست. مختاریم. یا می‌توانیم به آلودگی معنا بدهیم. از این زمان استفادهٔ بهتری ببریم، آن را به کارِ اندیشیدن به چیزی ببندیم که وضعیت عادی ما را از فکرکردن به آن بازمی‌دارد: چطور شد که به اینجا رسیدیم، چطور می‌خواهیم از نو شروع کنیم؟ شمارش ایام. تصاحب دلی فرزانه.
بهاره مالکی

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۴ صفحه

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۴ صفحه

قیمت:
رایگان