بریدههایی از کتاب روایت رهبری
۴٫۱
(۷۴)
در بعد ایجابی میتوان گفت اقدامات حضرت امام (قدّسسرّه) در رابطه با تأسیس نظام سیاسی جدید، از اواخر آذرماه ۱۳۵۷ آغاز شد. نوزدهم و بیستم آذرماه ۱۳۵۷ یعنی ایّام تاسوعا و عاشورای حسینی (علیهالسّلام) که یکی از مهمترین مقاطع انقلاب بود، میلیونها نفر در سراسر ایران به خیابانها ریختند و طیّ قطعنامهای هفده مادّهای، ضمن تأیید رهبری بلامنازع امام خمینی (قدّسسرّه)، برکناری شاه، برچیده شدن بساط سلطنت و استقرار حکومت عدل اسلامی را خواستار شدند. امام (قدّسسرّه) این تظاهرات عظیم را یک رفراندوم زنده توصیف کرد
fuzzy
در دیگر سو، برخی شخصیّتها و تشکّلهای سیاسی و مذهبی نیز بودند که انجام برخی اصلاحات در چهارچوب نظام سلطنتی و قانون اساسی مشروطه را مطرح میکردند و قائل به تحوّل بنیادین در نظام سیاسی نبودند. میتوان گفت پیشروهای این دیدگاه، جبههٔ ملّی، نهضت آزادی و آیتالله سیّدکاظم شریعتمداری بودند که بر اساس اسناد ساواک، رژیم نیز دستور داده بود مواضع آنان، برای گسترش اختلاف در میان نهضت، برجسته و تقویت شود
fuzzy
طیّ ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، بحثهای متعدّدی دربارهٔ سرنوشت قانون اساسی موجود شکل گرفته بود. در یکسو، ارتشبد غلامرضا ازهاری نخستوزیر رژیم پهلوی قرار داشت که پس از روی کار آمدن در آبانماه ۵۷، در راستای آخرین تلاشهای رژیم برای بقا در برابر موج اسلامخواهی ملّت، اعلام کرد تصمیم دارد قانون اساسی را با شریعت اسلام متناسب و تعدیل کند. حضرت امام (قدّسسرّه) امّا با واکنش هوشمندانهٔ خود این توطئهٔ رژیم برای متوقّف ساختن انقلاب اسلامی را خنثی کرده و فرمودند اگر راست میگویند، اوّل چیزی که در قانون اساسی مخالف اسلام است، سلطنت شاه و اصل رژیم سلطنتی است.
fuzzy
طیّ ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، بحثهای متعدّدی دربارهٔ سرنوشت قانون اساسی موجود شکل گرفته بود. در یکسو، ارتشبد غلامرضا ازهاری نخستوزیر رژیم پهلوی قرار داشت که پس از روی کار آمدن در آبانماه ۵۷، در راستای آخرین تلاشهای رژیم برای بقا در برابر موج اسلامخواهی ملّت، اعلام کرد تصمیم دارد قانون اساسی را با شریعت اسلام متناسب و تعدیل کند. حضرت امام (قدّسسرّه) امّا با واکنش هوشمندانهٔ خود این توطئهٔ رژیم برای متوقّف ساختن انقلاب اسلامی را خنثی کرده و فرمودند اگر راست میگویند، اوّل چیزی که در قانون اساسی مخالف اسلام است، سلطنت شاه و اصل رژیم سلطنتی است.
fuzzy
قبل از پیروزی انقلاب، امام (قدّسسرّه) اوّلاً تأسیس نظام پهلوی از طریق تغییر اصولی از قانون اساسی مشروطه توسّط رضاخان پهلوی را حاصل زور سرنیزه _ نه خواستهٔ مردم _ و لذا یک پدیدهٔ «غیر قانونی» دانستند: «این موادّی که از قانون اساسی برداشتند و جایش یک موادّ دیگر گذاشتند، یعنی سلطنت قاجاریّه را گفتند نه و سلطنت اینها را گفتند آره، این همهاش روی سرنیزه بود. قانونی نبود اینها.»؛ ثانیاً ضمن غلط خواندن اصل رژیم سلطنتی و تأکید بر ضرورت تعیین شدن فردی از جانب مردم برای رسیدگی به امورشان، استقرار حکومت پهلوی بر اساس قانون اساسی موجود را نیز نامشروع اعلام کردند: «همین خود قانون اساسی میگوید که سلطنت یک موهبتی است الهی که به اعلیحضرت آن را مردم میدهند! ...خب حالا همین مادّه را میخواهیم عمل بکنیم به آن، مردم باید سلطنت را بدهند به شاه؛ هیچکس جواب آری ندارد.»
fuzzy
ایشان از یکسو نظام پهلوی را به سبب اینکه خواستهٔ مردم نیست، غیر قانونی میدانند و از سوی دیگر، پس از پیروزی انقلاب، هم دربارهٔ نوع نظام سیاسی و هم محتوای آن یعنی قانون اساسی جدید، به آراء عمومی مراجعه میکنند.
fuzzy
«حتّی اگر نیروهای وفادار به شاه بتوانند دوباره قدرت گیرند و از شاه بخواهند به ایران بازگردد، دیگر نمیتوانند جلوی جنبشی را بگیرند که گرچه فقط سرعت دوازده ماهه داشته، ولی سیزده قرن گذشته پشتوانهٔ آن بوده است.».
fuzzy
انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری در چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ پرداخته است. حضرت امام (قدّسسرّه) در مهرماه سال ۱۳۶۷ یعنی حدود نُه ماه پیش از ارتحال و حدود شش ماه پیش از برکناری آیتالله منتظری، وقتی در جلسهای با حضور سران قوا، نخستوزیر و حاج احمد آقا خمینی اعلام کردند که آقای منتظری صلاحیّت رهبری را ندارد، از ایشان سؤال شد که پس برای رهبری آیندهٔ نظام چه باید کرد؟ ایشان حضرت آیتالله خامنهای را شایستهٔ رهبری معرّفی کردند.
fuzzy
نخست، رسمیّت و قانونیّت یافتن «ولایت فقیه» در ساختار نظام جمهوری اسلامی با مصوّبهٔ مجلس خبرگان قانون اساسی و رأی مردم به این مصوّبه در رفراندوم آذرماه ۱۳۵۸؛ دوّم، تعیین آیتالله منتظری به رهبری آینده توسّط مجلس خبرگان رهبری در آبانماه ۱۳۶۴ و سپس اعلام عدم صلاحیّت وی برای رهبری آینده توسّط حضرت امام (قدّسسرّه) در فروردین ۱۳۶۸؛ و سپس موافقت با استعفای وی توسّط حضرت امام و تصویب آن در مجلس خبرگان؛ و سوّم، تعیین حضرت آیتالله خامنهای (مدّظلّهالعالی) توسّط مجلس خبرگان به رهبری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در خرداد ۱۳۶۸.
fuzzy
همهپرسی در دوازده فروردین سال ۱۳۵۸ آشکارا نظر خود را ابراز کردند که «جمهوری اسلامی» نه یککلمه کم، نه یککلمه زیاد و این نظر امام با رأی ۹۹.۳ درصدی امّت، تأیید و تثبیت شد،
fuzzy
اوّلاً واقعاً باید خون گریست بر جامعهٔ اسلامی که حتّی احتمال کسی مثل بنده در آن مطرح بشود...
fuzzy
بسمهتعالی
رهبر عزیز جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیتالله آقای حاج سیّدعلی خامنهای (دامتبرکاته)
با عرض سلام و اظهار ارادت، انتخاب شایسته و بسیار خداپسندانهٔ حضرتعالی باعث شادی تمامی دوستداران اسلام و انقلاب اسلامی در جهان گردید. حضرتعالی از چهرههای درخشان انقلاب اسلامی ایران بوده و همیشه مورد تأیید و تکریم امام عزیزمان بودهاید. حضرت امام بارها از جنابعالی بهعنوان مجتهد مسلّم و نیز بهترین فرد برای رهبری نظام اسلامیمان نام میبردند. من و تمامی اعضای بیت حضرت امام از حضرات آیات خبرگان محترم صمیمانه تشکّر مینماییم؛ چرا که معتقدیم روح امام عزیزمان از این انتخاب شاد و آرام شده است. من بار دیگر چون برادری کوچک اوامر آن ولیّفقیه را بر خود لازمالاجرا میدانم.
احمد خمینی
۶۸/۳/۱۵
میثم
قرآن به ما آموخته است «قاتلوا الّذین یلونکم من الکفّار»؛ کافران زیادند، دشمنان زیادند، توطئهچینان و توطئهگران زیادند امّا آن قدرتی که امروز سینه به سینهٔ شما است کیست؟ او را بایستی بشناسید؛ آن قدرتی که امروز رودرروی شما است، او برای شما توطئه میکند، او علیه شما قیام میکند، او بیشترین منافعش بهخاطر انقلاب شما ضایع و نابود میشود. امام فرمودند شیطان بزرگ، امروز آمریکا است، و این را ملّت ما با همهٔ وجودش احساس میکند. شعارهای انحرافی نباید بدهیم، ملّت را در این جهتگیری تقسیم نباید بکنیم.
میثم
آیتالله خامنهای در جلسهٔ بررسی کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس، چهارده دلیل برای عدم کفایت سیاسی بنیصدر برشمردند که عبارت بودند از عدم احترام به نهادهای قانونی، رعایت نکردن حرمت جمهوری و رئیسجمهور، استفاده از هر ابزاری در مقابله با مخالفان، سیاستگرایی بهجای حقیقتگرایی، صادق و راستگو نبودن، بی قدر و منزلت کردن امام و امّت، رعایت نکردن حیثیّت جمهوری در خارج از کشور، بهکارگیری مشاوران بدنام و مشکوک، افشای اسرار اقتصادی کشور، ایجاد تشنّج در کشور پیش از جنگ، بیتوجّهی به خطّ رهبری انقلاب، حرکت به سمت قدرت مطلقه و استبداد، اخلالگری و شورش، و خصلتهای ناپسند فردی ازجمله غرور.
میثم
ساواک در گزارش خود دراینباره مینویسد: «یک نفر از آخوندهای تبعیدی به نام شیخ خامنهای که از یکی از شهرستانهای ایران به جرم برهم زدن نظم و امنیّت و همچنین دادن شعارهای ضدّ میهن و ملّت در شهرستان ایرانشهر در تبعید به سر میبرد، به مردم شهرستانهای مذکور کمک نقدی و جنسی (از قبیل پتو، خواروبار از هر رقم) مینماید و کمک وی باعث رفع گرفتاری مردم شده و اهالی ایرانشهر اظهار میدارند اگر دولت لطفی بکند و دو یا سه نفر از این شیخها و آخوندها را به شهرستان ایرانشهر تبعید کند برایشان بس است که به آنها کمک بکنند تا جبران خسارتشان بشود.»
میثم
یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعهٔ بزرگ اسلامی و حتّی غیر اسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که درخور شأن مجتهد است واقعاً مدیر و مدبّر باشد.
میثم
ماها هم تعجّب میکردیم و واقعاً از امام مستَبعَد بود که در مقابل ناسازگاری یک نفر این مقدار حلم به خرج بدهد و ملایمت کند و او با جوابهای تندی چیزهایی بگوید. من حوصلهام سر رفت. یک مقداری گذشت، به امام گفتم: «آقا! اجازه میدهید من یک کلمه بگویم؟» ایشان مثل اینکه همچین یک نفس راحتی کشیدند. رو کردم به آقای منتظری، گفتم: «آقای منتظری! شما با چه کسی داری حرف میزنی؟ ایشان مگر ولیامر من و شما نیستند؟ ایشان دارند دستور میدهند، شما تخلّف میکنید. شما ولایت فقیه را قبول داری یا نداری؟» آقای منتظری ماند. خیلی تند شدم به ایشان. گفتم: «شما مثل اینکه نمیدانید با چه کسی دارید حرف میزنید. امام دارد به شما اصرار میکند، با ملایمت میگوید، دستور میدهد به شما، چندین بار تا حالا در خلال صحبت دستور دادند؛ شما همین طور هِی میگویید نه، نه. خب پس دستور ولیفقیه کجاست؟ شما چرا برخلاف مبانی خودت حرف میزنی؟»
میثم
نهایتاً جلسهای در منزل حاج احمد خمینی در محضر امام (قدّسسرّه) و با حضور سران قوا، نخستوزیر وقت و آیتالله منتظری در رابطه با این موضوع برگزار شد. مرحوم حاج احمد خمینی بعدها در نامهای خطاب به آیتالله منتظری دربارهٔ این جلسه نوشت: «امام (قدّسسرّه) با تواضع بسیار از شما خواستند که اعتصاب خود علیه نظام را بشکنید. به شما گفتند: «آیا شما ماها را دشمن خود میدانید؟ یقیناً این را نمیتوانید بگویید.». بعد با حالت بسیار صمیمی و گرم فرمودند: «من از شما خواهش میکنم که این کارها را کنار بگذارید و مشغول کار خود شوید.». قبول نکردید. فرمودند: «من ارادت به شما دارم. من مخلص شما هستم. از این مرید و مخلص خود قبول بفرمایید و به کار خود مشغول شوید.». با کمال خشونت گفتید: «لایکلّف الله نفسًا الّا وسعها». در این هنگام من به دوستان نگاه کردم. دیدم همگان از شرم و حیا سرهایشان را پایین انداختهاند و آقای خامنهای، اشک در چشمانش بود.»
میثم
دربارهٔ یکی از مهمترین ابهامات موجود در ذیل اصل ۱۰۷ یعنی شرط مرجعیّت بالفعل یا صلاحیّت مرجعیّت برای رهبری، مصوّبهٔ کمیسیون این بود که «درمورد فقیهی که خبرگان به موجب اصل ۱۰۷ او را بهعنوان رهبر معرّفی میکنند، صلاحیّت برای افتاء و مرجعیّت کافی است و نیازی به مرجعیّت بالفعل ندارد.»؛ امّا با وجود اینکه همهٔ مفاد پیش از این مادّه، تعیین تکلیف شد، ارائهٔ یک طرح جدید در میانهٔ بررسی طرح بیست مادّهای و تصویب فوریّت آن، باعث شد دستور کار خبرگان تغییر کرده، و نوبت به رأیگیری در صحن مجلس دربارهٔ رفع ابهام مسئلهٔ مرجعیّت نرسد.
میثم
مادّهٔ یک طرح بیست مادّهای، پاسخ به ابهام موجود دربارهٔ صدر اصل ۱۰۷ بود و مقرّر میکرد که خبرگان منتخب مردم، مرجع تشخیص «پذیرفته شدن یک فقیه از طرف اکثریّت قاطع مردم به رهبری» باشد.
میثم
حجم
۵۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
حجم
۵۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
۲۶,۰۰۰۵۰%
تومان