بریدههایی از کتاب کلکسیونر عطر
۳٫۸
(۲۲۴)
عطر باید یک داستان بگوید ــ داستانی از اینکه تو چه کسی هستی، چه کسی ممکن است باشی، شاید حتی از کسی که میترسی بشوی... همۀ این چیزها ممکن است. این عناصر بسیار خودمانی از یک زن هستند، درست شبیه امضایش یا آهنگ صدایش و آن احساسات و حالات وجودش را که بدون نام و زبان هستند میرساند. این خیلی مبهم است که آن را واقعیتر از کلمات میکند، چون برخلاف کلمات نمیتواند دستکاری یا بد تعبیر شود. میبینی، این خود عطر نیست که باعث ارزش میشود، این یکی اصیل است؛ یکی از بهترینها در دههٔ ساختش. اما من سعی کردم رؤیاهای آماده را ترک کنم... چالشی میخواستم که ارزش هنرم را داشته باشد."
" نام،
red rose
جهان با ریسمانی نامرئی محدود شده است. فقط باید کمی سر گرهشان را شل کنیم تا همهچیز برایمان مشخص شود."
red rose
بیشتر مردم گمان میکنند یک الهامبخش، مخلوقی با زیبایی و وقار و ظرافت کامل است، شبیه مخلوقات اسطورهای یونان. آنها اشتباه میکنند. درحقیقت، باید کمبود قابلِملاحظهای از کمال در یک الهامبخش وجود داشته باشد؛ یک روزنۀ باز بین چیزی که هست و چیزی که ممکن است باشد. الهامبخش ایدئال، زنی است که نقایص کوچک و تناقضاتش تو را به پرکردن فاصلههای خالی شخصیتش بکشانند. او برانگیزانندۀ خلاقیت توست. یک فرصت بینظیر منتظر شکلگیری است
کاربر ۶۵۶۸۶۷۹
وقتی زنی موهایش را تغییر میدهد، چیزی که واقعاً میگوید، گفتنِ نه به سرنوشت است؛ من از تعریف شدن با این اصطلاحات امتناع میکنم." روی صندلی موردعلاقهاش نشست. " خیلی صریح میگویی که گذشتهات دیگر به دردت نمیخورد."
گریس پذیرفت. " شاید."
" این چیز خوبی است. زنی که دیگر به اینکه چطور بهنظر میرسد اهمیتی نمیدهد، از چیزی بیش از مُد دست کشیده؛ او از زندگی دست کشیده است."
mona reza
زنی که دیگر به اینکه چطور بهنظر میرسد اهمیتی نمیدهد، از چیزی بیش از مُد دست کشیده؛ او از زندگی دست کشیده است."
sara
" هیچکسی در دنیا بهخاطر اینکه نتوانسته، متوقف نشده است! هرکسی چیزی میخواهد. ادامه بده، به من بگو رؤیایت چیست؟"
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
من در لندن زندگی میکنم. ازدواج کردهام و زندگی کاملاً متوسطی میگذرانم، سپس یک روز، نامهای از وکیل مادام دورسی، موسیو تیسوت دریافت کردم که به من اطلاع داد من تنها وارث وصیتنامهاش هستم. مطمئن بودم اشتباهی شده است، اما موسیو تیسوت اصرار کرد؛ بنابراین من چند روز قبل به پاریس آمدم تا خودم ببینم." لیوانش را پایین گذاشت. " همانقدر عجیب است که بهنظر میرسد، ظاهراً من میراثی را از زنی دریافت کردهام که هیچچیز درموردش نمیدانم. کل مسئله بیمعنی است!"
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
نهنگ عنبر وقتی ماهی مرکب را میبلعد، آن را بالا میآورد. متمایل به سبز است، تودۀ تنفرآوری که روی سطح اقیانوس شناور میشود. در آفتاب و باران بهعمل میآید تا اینکه به کنار ساحل آورده شود و از این شروع حقیرانه، توصیفناپذیرترین رایحه ایجاد میشود. حقیقتاً روی سطح پوست گسترش مییابد و رایحهاش در ذهن ثبت میشود."
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
گریس نمیخواست به اینکه در طول روز خواب بوده اقرار کند؛ حسی شبیه به بودن روی لبۀ تیغ بود
markar89
از همۀ جنبههای ناراحتکنندۀ اشغال، اِوا نقاب عادیزدن را فاسدترین یافت.
mari
چیزی مشکلتر از سادگی وجود ندارد.
سماء راد
عشق یک هنر بود؛ یک بازی پرعشوه و بامهارت که بازیکنانی ماهر داشت؛ بازیای که گریس رسمش را نمیدانست.
سماء راد
همیشه میتواند بهمراتب بدتر باشد."
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
" نه! و دوباره درخواست نکن، با آن روبهرو شو. نمیتوانی آن را کنار بگذاری عسلم، فقط مجبوری تا آنها تسویهحساب کنند کارت را انجام دهی. هرکسی در سال دستِکم تعدادی از این افراد را دارد. این را از من داشته باش، میتواند بدتر باشد."
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
هیچچیز بیشتر از خلوص زیبا نیست.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
چیزی مشکلتر از سادگی وجود ندارد.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
هتل بسیار بهتر از آن خانه بود. او باید قدردان چیزی که داشت و دلخوشیهایش میبود.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
احساس نزدیکیای به او کرد که نسبت به هیچیک از مهمانان دیگر چنان احساسی نداشت. نزدیکیای که صمیمیت را القا میکرد.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
از پیش تصمیم گرفته بود تا زمانی که بیشتر بداند، کم صحبت کند یا اصلاً صحبتی نکند،
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
خلق یک خانه، خانواده، تصویری از جایگاهتان در جهان و مسیری که در پیش دارید همگی به تو بستگی دارد.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
حجم
۳۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۳۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰۳۰%
تومان