نمیدانم اگر نفرینها مجبور باشند بالاخره خود را به کسی بچسبانند، آن همه نفرینی که مادرم کرد به جان کدام مادر مردهای افتاد؟
StarShadow
هر بار بعد از دیدن این اتفاقات یک جمله را با خود تکرار میکنم. سرک کشیدن به دنیایی که توانایی دیدنش به تو داده نشده، ممنوع.
مهدی عبدالهی
دستمزدم را از خدا میگیرم نه بندهاش.
یاسمن
سلام.
ـ... س... ل... ا... م
ـ آیا شما یک روح هستید؟
ـ... تا... به... چه... چیز... روح... بگویی.
ـ آیا شما روح فردی هستید که مرده است؟
ـ... نه...
ـ یعنی روح فردی هستید که زنده است؟
ـ... نه...
ـ من که گیج شدهام، پس شما چه کسی هستید؟
ـ من... یک... پنهان... هستم.
ـ آیا امکان دارد که برایمان توضیح بدهید پنهان چیست؟
ـ یعنی... چیزی... که... شما... آن... را... نمیبینید.
ـ ما تا الان اسم چنین موجودی را نشنیدهایم، میشود برایمان بیشتر توضیح دهید؟
ـ... چرا... شنیدهاید.
ـ خوب پس بگویید شما دقیقا چه چیزی هستید؟
ـ... ج... ن
با آمدن نام جن همگی به شدت وحشت کردند و دستهایشان را از پشت استکان برداشتند و به سرعت از کاغذ فاصله گرفتند، همه جز من و سحر.
M_k
عمر کوه زندگی محسوب نمیشود چون با آگاهی همراه نیست
epiker
با فیگوری روشن فکرانه گفتم
محمد صفری
خدایا فکر کنم دارم به حضورت شرفیاب میشوم خواهش میکنم به عزرائیل بگو با چهرهی خوبی بر من ظاهر شود من خیلی ترسو هستم....
نشانـ✿°.•
سرک کشیدن به دنیایی که توانایی دیدنش به تو داده نشده، ممنوع.
یاس بانو
مفهوم زندگی مجموعهای از احساسات است و ریاضیات برای توضیح احساسات به وجود نیامده است. زندگی را باید با فلسفه نگاه کرد.
epiker
«درس باید شیرین باشد تا بتوان با آن ارتباط برقرار کرد، من درس تلخی هستم»
mo_amin_mi