بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بایگانی همیشگی | صفحه ۹ | طاقچه
کتاب بایگانی همیشگی اثر ادوارد اسنودن

بریده‌هایی از کتاب بایگانی همیشگی

۴٫۵
(۳۵)
بعد از ۱۱ سپتامبر جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا سیاستی را در پیش گرفت که چنان رخدادی «هیچ‌گاه» تکرار نشود. مأموریتی ناممکن و یک دهه بعد، دست‌کم خود من این را به روشنی می‌دیدم که دیگر کارکرد نهادهای اطلاعاتی و سیاسی ربطی به ماجرای تروریسم ندارد و این‌ها حالا هرکاری می‌کنند تا سایهٔ سیاه ترور همیشه روی سر کشور بماند و آن‌ها در این سایه بتوانند دامنهٔ قدرت خود را تا ناکجا بگسترانند.
Ali
شکست خورده بودم. هر دو نهادی که زندگی‌ام را به پایشان ریخته بودم، مرا وا گذاشته و به من خیانت کرده بودند: اینترنت و کشورم. حالا هم که تنم از یاری‌ام تن می‌زد.
Ali
تازه این همهٔ ماجرا نبود و چیزهای دیگری هم بودند که همه به شکلی به من این احساس را می‌دادند که دیگر هیچ حریم خصوصی ندارم. انگار همهٔ زندگی‌ام را بین سرورهای مختلفی در سراسر جهان پخش می‌کردند و من اراده‌ای بر آن نداشتم. هر روز که از در خانه بیرون می‌آمدم، انبوهی از دوربین‌های امنیتی تمام حرکاتم را زیر نظر داشتند و حالا تازه به وجودشان توجه می‌کردم و می‌دیدم چقدر شمارشان زیاد است. هر وقت چراغی قرمز می‌شد، توی فکرم این جرقه می‌زد که الان این چراغ به یک حسگر متصل است و مرا می‌پاید که پای کدام تقاطع ایستاده یا از آن گذشته‌ام. همهٔ دوربین‌های کنترل سرعت و تابلوهای راهنمایی در نظرم چشم‌های گشوده‌ای بودند که همهٔ رفتارم را می‌دیدند.
Ali
سه دیو مهیب اینترنتی گوگل، فیس‌بوک و آمازون که جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا هر وقت بخواهد از دامنهٔ نفوذ و داده‌های آن‌ها استفاده می‌کند و به حوزه‌های آن‌ها سرک می‌کشد.
Ali
وقتی فراگیری جمع‌آوری داده‌ها را با همیشگی بودن انبارهٔ ذخیرهٔ آن‌ها ترکیب کنیم، دیگر برای دولت‌ها تعقیب هر مخالف یا دگراندیشی آسان می‌شود. دیگر دولت‌ها می‌توانند با ردگیری خطایی جزئی یا بزرگ در زندگی این آدم‌ها، به راحتی برای حذفشان اقدام کنند.
Ali
همیشه دولت دست در کار انکار این حقیقت داشت و برای رویارویی با هرگونه ادعایی از این دست چنان قامت می‌افراشت و از خودش دفاع می‌کرد که ذهن بدبین‌ترین مخالفان را هم آسوده می‌ساخت که اصلاً هیچ‌گاه کاری به این کارها نداشته و آن حرف‌های بدگویان، همه تراوشات اذهان بیمار و فرضیهٔ توطئه بوده است.
Ali
بسیاری از این شرکت‌ها ممکن است قطعات خود را مثلاً در چین تولید کنند اما همچنان تابع قوانین داخلی آمریکا هستند. و این یعنی که در جای خود ممکن است برپایهٔ قوانین سرّی و مخفی آمریکا، به این دولت اجازه بدهند که در داده‌های ذخیره شده در آن‌ها سرک بکشد و در کار هر مرد، زن یا بچه‌ای که پشت یک کامپیوتر نشسته یا حتی گوشی تلفن خانه‌اش را برداشته، فضولی بکنند. با در نظر گرفتن این زیرساخت وسیع آمریکایی در تمامی مبادی ارتباطی جهان، دیگر شکی نمی‌ماند که آمریکا در این استراق سمع و فضولی در کار همهٔ مردم جهان فعال است و این را دست‌کم من به روشنی می‌دیدم.
Ali
معمولاً آنچه موجب بدبختی و تیره‌روزی مردم و جامعه است، جای دیگری موجب رونق و رفاه یک عدهٔ اندک‌شمار می‌شود.
Ali
حالا این من بودم، رویاروی کومودور ۶۴‌
مانترا
عدالت در شکل محض و بی‌گذشت، خودش یکجور بی‌عدالتی است
f.r
سه دیو مهیب اینترنتی گوگل، فیس‌بوک و آمازون که جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا هر وقت بخواهد از دامنهٔ نفوذ و داده‌های آن‌ها استفاده می‌کند و به حوزه‌های آن‌ها سرک می‌کشد. حالا یا با دستورات سرّی ـ که از دید عموم مخفی است ـ و با اعمال قانون، این سه شرکت را مجبور می‌کند که داده‌های خود را در اختیار جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا بگذارند، یا با دستورات به‌کلی سرّی ـ که این یکی هم از دید عموم مخفی است و هم از دید خود این شرکت‌ها ـ و به‌موجب این دستورات، داده‌های این سه شرکت بدون اطلاع آن‌ها در دسترس جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا قرار می‌گیرد؛ داده‌هایی که شرکت‌ها با دردسر بسیار به‌دست آورده و از آن بهره‌برداری می‌کردند و جامعهٔ اطلاعاتی هم هروقت می‌خواست به آن‌ها دستبرد می‌زد و مفت و مسلم از آن دله‌دزدی می‌کرد.
f.r
هنوز هم کافی است چشمانم را ببندم و صدای کلیف توی گوشم زنگ بزند که می‌گفت: «با این فضای ابری خیلی راحت می‌شه همهٔ اخبار امنیتی رو بین همهٔ کامپیوترهای سازمان به اشتراک گذاشت. اون هم در یک لحظه.» و یا «کافیه این فضای ابری رو راه بندازیم، اون‌وقت سازمان در هر لحظه می‌فهمه کی و کجا کدوم فایل رو باز کرده و خونده.» اسمش هم خیلی نرم و دوست‌داشتنی بود و همه با شنیدن نام «فضای ابری» یاد آن توده‌های پف‌کردهٔ دوست‌داشتنی می‌افتادند که از بالای خانه‌هایشان می‌گذشت. حالا شاید هم برخی ابرها باران‌زا و طوفانی بودند اما در کل با بردن نام فضای ابری، تصور منفی در ذهن هیچ‌کس ایجاد نمی‌شد و درعوض حس امنیت به همه می‌داد.
f.r
در شگفت بودم که چطور مردم به اراده و خواست خودشان این‌همه اطلاعات (موسیقی، ویدئو و کتاب) را روی فضای ابری می‌گذارند و حتی سوالی هم در ذهن‌شان ایجاد نمی‌شود که چرا این فضا رایگان یا دست‌کم این‌قدر ارزان است.
f.r
محتوا همیشه آن چیزی است که شما با آگاهی تمام تولید کرده‌اید و قطعاً می‌شود این‌جوری فرض کرد که شما خیلی خوب حواستان بوده که موقع گفتگوی تلفنی چه بگویید و توی ایمیل‌تان چه بنویسید. ولی اختیار چندانی بر ابرداده‌های همراه محتوایتان ندارید چون این ابرداده‌ها همیشه به‌کل خودکار تولید می‌شوند
f.r
مثلاً یک تماس تلفنی را در نظر بگیرید: دادهٔ اصلی آن همان محتوای منتقل‌شده است اما ابرداده‌اش، می‌شود زمان برقراری تماس و طول تماس و شماره‌های مبدأ و مقصد و جای هر کدام از طرفین روی نقشه. ابردادهٔ یک ایمیل هم به همین ترتیب فهرست بلندبالایی از داده‌هاست: از نوع کامپیوتری که ایمیل را فرستاده تا اطلاعات سخت‌افزاری دقیقش و نام مالک و محل جغرافیایی آن و کسی که ایمیل را فرستاده و نام و نشانی اینترنتی‌اش و اینکه چه کسانی غیر از فرستنده و گیرنده به این ایمیل دسترسی داشته‌اند و مشخصات همان‌ها و اینکه کی و کجا این ایمیل فرستاده شده و کلی اطلاعات دیگر. با بهره‌گیری از این ابرداده، نهاد پایشگر می‌تواند دقیقاً بگوید شما دیشب کجا خوابیده‌اید و صبح حدوداً چه ساعتی بلند شدید چون کامپیوتر شما در آن ساعت‌ها خاموش و روشن شده و ابرداده‌های مرتبط را فرستاده. تک‌تک جاهایی که در طول روز بودید معلوم می‌شود چون در میانهٔ روز بارها با تلفن‌تان تماس گرفته‌اید و حتی می‌شود فهمید که در هر مکان چقدر مانده بودید. با این داده‌ها معلوم می‌شود به چه کسانی مرتبط شده‌اید و چه کسانی با شما مرتبط شده‌اند.
f.r
مثلاً این نکته را گشتم و یافتم و شما هم بدانید و آگاه باشید که: بله، انسان به‌راستی بر کرهٔ ماه فرود آمد، تحولات اقلیمی و گرمایش کرهٔ زمین حقیقت دارد و آنچه از گذر جت‌ها در آسمان می‌ماند فقط دود است و ربطی به سلاح‌های شیمیایی ندارد.
f.r
جایی که من توانستم از مدارک موجود دربیاورم، بیگانگان فضایی هیچ‌گاه با زمینی‌ها ارتباط برقرار نکرده یا دست‌کم کاری به کار نهادهای اطلاعاتی نداشتند. ولی این دستم آمده بود که القاعده رابطهٔ تنگاتنگی با سعودی‌های متحد ما داشته و این نکته‌ای بود که کاخ سفیدِ دوران بوش پسر از آن گذشته و بدون توجه به آن، با دو کشور دیگر وارد جنگ شده بود.
f.r
کمتر کسی این نکته را می‌داند ولی سازمان سیا، اینترنت و وب داخلی خودش را دارد و فیس‌بوک خودش که به مأموران اجازه می‌دهد با هم تعامل اجتماعی داشته باشند و ویکیپدیای خودش که اطلاعات مرتبط با گروه‌های مختلف سازمان، عملیات، مأموریت‌ها و کارهای تازه را در اختیار اعضا و کارمندان قرار می‌دهد و البته یک نسخهٔ داخلی گوگل که واقعاً خود گوگل آن را طراحی کرده و به اعضا امکان جستجو در محتوای طبقه‌بندی شده را می‌دهد. هر کدام از برنامه‌های سازمان سیا برای خودشان پایگاه اینترنتی داخلی مستقلی دارند و قرارهای ملاقات و جزئیات برنامه روی آن قرار می‌گیرد.
f.r
آن پایگاه اینترنتی که به شما توصیه می‌کند حالا که این کتاب را خوانده‌اید به کتاب جیمز کلپر هم نگاهی بیندازید، اصلاً بر پایهٔ علایق شما کار نمی‌کند و در حال هدایت ناخودآگاه شماست.
yahya
همهٔ دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ روی کرهٔ زمین که قلمرو پهناوری دارند چون داده‌های ما را در اختیار گرفته‌اند و برای رفتارهای ما الگوریتم‌های دقیقی طراحی کرده و روش‌هایی را برای پیش‌بینی دیجیتال آینده در دست دارند که بارها دقیق‌تر از روش‌های آنالوگی مثل کف‌بینی کار می‌کند.
yahya

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
تومان