بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بایگانی همیشگی | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب بایگانی همیشگی اثر ادوارد اسنودن

بریده‌هایی از کتاب بایگانی همیشگی

۴٫۵
(۳۵)
سلسله‌مراتب سازمانی در عمل سلسله‌ای است که حیات هر مقامی را به بالاتر از خودش وابسته می‌کند.
blogofski
نطفهٔ آمریکا را با سرپیچی و نافرمانی بسته‌اند.
blogofski
ما در بیشتر زمان‌های عمرمان مشغول انجام کارهای نادرست هستیم: زباله را توی سطل بازیافتی می‌ریزیم و به‌عکس، توی خط ویژهٔ دوچرخه‌ها می‌رانیم و هر وقت یک اینترنت بی‌سیم رایگان دستمان افتاد، یواشکی فایل‌های حجیم دانلود می‌کنیم. خلاصه‌اش را بگویم: دنیایی که در آن قانون به شکل مطلق اجرایی شود، دنیایی پر از مجرمان و بزهکاران است.
blogofski
تقریباً در تمامی جوامع انسانی بزرگ، هزاران قانون نانوشته وجود دارد که انتظار می‌رود اعضای آن جامعه رعایت‌شان کنند. در کنار این‌ها هزاران مورد از قوانین رسمی و نوشته‌شده وجود دارد که همه خیلی راحت آن‌ها را رعایت نمی‌کنند و اصلاً انتظاری هم نمی‌رود که این اتفاق بیفتد و هیچ‌کس از این قوانین خبر ندارد
blogofski
در شگفت بودم که چطور مردم به اراده و خواست خودشان این‌همه اطلاعات (موسیقی، ویدئو و کتاب) را روی فضای ابری می‌گذارند و حتی سوالی هم در ذهن‌شان ایجاد نمی‌شود که چرا این فضا رایگان یا دست‌کم این‌قدر ارزان است.
blogofski
با فناوری دیجیتال نه‌فقط این سرشماری‌ها آسان‌تر شده است که از اساس دیگر نیازی به آن‌ها وجود ندارد. در زمانهٔ امروز، آن پایش انبوه، در عمل نوعی سرشماری پیوسته و همیشگی است که عملکرد آن بسی ویرانگرتر از پرسشنامه‌های بلند و ایمیلی است که گاهی می‌فرستند. همهٔ ابزارهایی که روزانه با آن‌ها سروکار داریم، از تلفن همراه تا کامپیوترهای خانگی و لپ‌تاپ‌ها همگی مأموران سرشماری کوچکی هستند که در جیب و کیف خودمان می‌گذاریم و همه جا همراهمان هستند. مأمورانی که همه‌چیز یادشان می‌ماند و فراموشی هم در کارشان نیست.
blogofski
در نگاه کلی، ابرداده‌ها چیزهایی را که یک نفر نگفته برای شنود در اختیار نهادهای جاسوسی می‌گذارند و انگار تنها حریم خصوصی شما آن چیزی است که توی کله‌تان مانده.
blogofski
معمولاً آنچه موجب بدبختی و تیره‌روزی مردم و جامعه است، جای دیگری موجب رونق و رفاه یک عدهٔ اندک‌شمار می‌شود.
blogofski
در روزگار نو، همه می‌دانند که سفارتخانه‌ها همیشه کانون‌های اعمال جاسوسی، توطئه و خرابکاری در امور کشورهای دیگرند
blogofski
کمتر کسی این نکته را می‌داند ولی سازمان سیا، اینترنت و وب داخلی خودش را دارد و فیس‌بوک خودش که به مأموران اجازه می‌دهد با هم تعامل اجتماعی داشته باشند و ویکیپدیای خودش که اطلاعات مرتبط با گروه‌های مختلف سازمان، عملیات، مأموریت‌ها و کارهای تازه را در اختیار اعضا و کارمندان قرار می‌دهد و البته یک نسخهٔ داخلی گوگل که واقعاً خود گوگل آن را طراحی کرده و به اعضا امکان جستجو در محتوای طبقه‌بندی شده را می‌دهد. هر کدام از برنامه‌های سازمان سیا برای خودشان پایگاه اینترنتی داخلی مستقلی دارند و قرارهای ملاقات و جزئیات برنامه روی آن قرار می‌گیرد.
blogofski
دولت همیشه نیروهای قراردادی را اجیر می‌کرده تا از طریق آن‌ها و به دست‌شان کارهای غیرقانونی خود را انجام بدهد و به‌وقتش با انکار و لاپوشانی از زیر بار مسئولیت بگریزد
blogofski
برای اینکه گردانندهٔ سیستم باشی، باید همهٔ سیستم را تو بسازی و دراختیار بگیری و یک‌بند آن را بهسازی کنی و موقع بروز مشکل، بر آن پیروز شوی
blogofski
هرچند نوشتن با اسم مستعار به آدم آزادی فراوان می‌دهد، از طرفی زبان را باز می‌کند که هر مزخرفی را که به کله‌ات می‌زند بنویسی
blogofski
همه توی اینترنت دنبال پورن می‌گردند و حتی شمایی که داری سرت را به نشانهٔ نفی می‌جنبانی، خاطرت آسوده که من رازت را به هیچ‌کس رو نمی‌کنم.
blogofski
هدف جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا این نیست که مطمئن شود تو صددرصد پاک و درستکاری، چون در این صورت که دیگر کسی نمی‌ماند که بتوانند استخدامش کنند. نکته این است که همهٔ راه‌های نفوذ به تو را بدانند: اینکه صادقی و راز سر به مهر و نهفته‌ای نداری که بعداً یک دشمن خارجی همان را دستاویز نفوذ به تو (و در عمل، نفوذ به سازمان) قرار دهد.
blogofski
ارتش همیشه در تیررس اتهام شیوه‌های غلط آموزش بوده و به همین دلیل تمامی مجروحان و مصدومان دوران آموزشی را مثل یک مشت آدم غرغرو یا حتی بدتر، حقه‌باز و اهل تمارض، می‌شناسند.
blogofski
مجروح شدن در ارتش همیشه مایهٔ ننگ است و بیشتر هم به این دلیل که ارتش همهٔ تلاش‌اش را می‌کند تا به سربازان این باور را بدهد که آن‌ها ضدضربه‌اند
blogofski
ارتش این‌جوری جنگجوهای خود را می‌سازد: اول جنگ را از خود آن‌ها بیرون می‌کشد تا جایی که دیگر برایشان جز بی‌تفاوتی و غریزهٔ اطاعت نماند.
blogofski
هرچه بیشتر از بقیه بدانی، کمتر از خودت خواهی دانست.
blogofski
پیش‌تر، رفقایم به من گفته بودند که آدم فقط وقتی واقعاً بزرگ می‌شود که یا یکی از والدینش بمیرد، یا اینکه خودش صاحب فرزند شود. ولی کسی این نکته را به ما نگفته بود که در سن و سالی که ما بودیم، طلاق والدین جای هردوِ این موارد عمل می‌کند و انگار هردو را یکجا با هم تجربه می‌کنی. یکدفعه تمامی نقاط سفت و قابل اتکای زندگی کودکی‌ات محو می‌شوند و جایش آدمی پیش رویت می‌ماند (تازه اگر بماند) که خودش بیشتر از تو درهم‌شکسته و بی‌پناه است و با آن انبارهٔ خشم و اشک همیشگی، یک‌بند این واقعیت را پیش چشمت می‌آورد که دیگر هیچ چیز درست نمی‌شود و دست‌کم برای مدت درازی وضع همین است.
blogofski

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
تومان