بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رؤیاهای فلسفی یک روانکاو: کتابی درباره روانکاوی قهرمان درون | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رؤیاهای فلسفی یک روانکاو: کتابی درباره روانکاوی قهرمان درون

بریده‌هایی از کتاب رؤیاهای فلسفی یک روانکاو: کتابی درباره روانکاوی قهرمان درون

انتشارات:انتشارات آرنا
امتیاز:
۳.۹از ۱۳۲ رأی
۳٫۹
(۱۳۲)
غالباً تصور می‌شود که مطالعه زیاد و تحقیق و جستجو در منابع متعدد باعث می‌شود ذهنی پویا‌تر و خلاق تری داشته باشیم. اما این حقیقت پنهان از نظر دور می‌ماند که مطالعه باید زمانی صورت گیرد که ذهن ما آبستن تفکری باشد و قبل از مطالعه وقت مناسبی را صرف اندیشیدن به آن موضوع کرده باشیم. مطالعه قبل از اندیشیدن، می‌تواند بیش از سود زیان به همراه آورد و باعث شود که تمام ذهن ما از آراء دیگران پر شود و فرصت زایش تفکر خودمان برای همیشه از بین برود. به قول شوپنهاور «هنر مطالعه نکردن بسیار مهم‌تر از هنر مطالعه کردن است.» ما باید بتوانیم کتابهایی را بخوانیم که جنین ذهنی ما را به خوبی تغذیه کنند و کمک کنند تا ایده‌های ذهنی ما پرورش یابند و این مستلزم آن است که به ازاء هر ساعت مطالعه، چندین ساعت اندیشه و خلوت کنیم تا مبادا ذهنمان، تالار گفتمان افکار دیگران شود
Amirhosein
تجاوز جنسی از ویرانگرترین تجربیات بشری است که حتی تاثیر آن می‌تواند از بدترین سوگ‌ها و بزرگترین شکست‌های عاطفی هم بیشتر و ماندنی‌تر باشد
usofzadeh.ir
وقتی به این فکر می‌کنم که چه چیز می‌تواند آن قدر تاثیرگذار باشد که یک زندگی را برای همیشه تغییر دهد، یکی از مواردی که همیشه به آن می‌رسم تجاوز جنسی است. بی تردید زندگی فرد قربانی پس از آن حادثه دیگر به شکل سابق ادامه پیدا نخواهد کرد. دلایل محکمی هم برای این موضوع وجود دارد اما مهمترین عنصر آن از دیدگاه من مسئله قدرت است. در یک تجاوز جنسی فرد متجاوز، در آنی تمام قدرت فرد مفعول را به یغما می‌برد و او را در بستری از خودخوار پنداری و سرزنش خویشتن تنها می‌گذارد. این یک اتفاق به تنهایی می‌تواند برای همیشه مکانیسم روانی فرد قربانی را تغییر دهد و بخش‌هایی از ذهن او برای همیشه معطوف به این قضیه باقی خواهند ماند. بخش‌هایی که در هر پیروزی بعدیِ فرد قربانی و هر جا که او می‌خواهد خودی نشان دهد، سر بر می‌آورند و او را تحقیر کرده و این موضوع را یادآور می‌شوند: «که حتی اگر تمام دنیا تو را قدرتمند و پیروز بدانند خودت که می‌دانی تو همانی هستی که نتوانستی از مورد تجاوز قرار گرفتن جلوگیری کنی.»
usofzadeh.ir
تو باید برای بهترین امیدت به درون وجودت چشم بدوزی و دریابی که هر آن چه از تو زاده می‌شود، باید با بهترین خونت تغذیه شود و آن همان نیک‌ترین امید تو به متحقق کردن خویش است
usofzadeh.ir
ساده بگویم: پشت میزت پنهان نشو! هیچ میانبری برای کاستن از رنجِ دیگری وجود ندارد؛ مگر پریدن به وسط ماجرا.
usofzadeh.ir
تو باید جنگجو باشی اما نه برای هر ستیزی. آن کلام درخشان را خوب به یاد بیاور که «تو جنگجوی جنگ‌های بهتری» . پس خود را سرباز پیاده هر جنگ کوچکی نباید قرار دهی. تو را جنگ‌ها و ستیز‌هایی در پیش است که باید یکه سوار و سپهسالار آن جنگ‌ها باشی، ستیزی ارزش شمشیر کشیدن دارد که برای قهرمان درونت و شرارتش و شرافتش و آرزو‌های سترگش باشد. پس برای هر ستیز سخیف و بی چیزی شمشیرت را آلوده مکن؛
f.fami
از آلام جهان انسان را گریزی نیست و آن چه ما را با هم متفاوت می‌کند چگونگی برخورد با این آلام است. دفاع‌های روانی ما در مقابل حقیقت‌های گزنده وجود مهمترین وجه تمایزِ بین ما هستند و آن چه که ما هستیم مستقیماً به شیوه دفاع ما در برابر آلام جهان بستگی دارد.
farnaz Pursmaily
در بسیاری اوقات مأیوسانه به هر سو گریخته‌ام تا از منابع قدرتمند رنج دوری کنم، اما در همه حال شگفت زده شده‌ام که جهان از هر چیز تهی شود از رنج خالی نخواهد شد
farnaz Pursmaily
به یاد بیاور که بدترین انسان‌ها کسانی اند که دیگری را شرمنده و خجالت زده می‌کنند و بدترین کار خجالت زده کردن دوستان است. بسیاران نیک فرا گرفته‌اند که چگونه دیگری را شرمسار کنند، زیرا خود از درون بسیار گزیده شده‌اند و این است که تعامل با ایشان جان را فاسد می‌کند و گستاخی را از بین می‌برد. قهرمان تو باید از گزندّ نیشِ بسیاران، به سلامت گذر کند و از مغاک شرمساری و شرمسار کردن سالم بگذرد و تو باید او را از این گزند نیک بپایی چه که نشان رهایی بی شک همین است: «دیگر از خود شرمسار نبودن.»
m.xalili
کسی که آن بخش وجودش معطوف به معشوقه‌ای می‌شود به آن دلیل که معشوقه همیشه و همه جا در دسترس نیست و به آسانی از حیطه امن قابل کنترل خارج می‌شود، اضطراب شدیدی را تجربه می‌کند که در خیلی از جهات همانند اضطراب مواجهه با مرگ خویشتن است. فرد تقریباً دست به هر کاری می‌زند تا معشوقه را به هر طریقی در حیطه امن خود نگاه دارد و از آنجا که بخش محافظت کننده جان ما نمی‌تواند از پس نگاهبانی از چیزی غیر از خود ما برآید، دستپاچه شده و فرد را درگیر بحرانی عمیق و آزاردهنده می‌کند. هر آن چیز جز وجود خویشتن، که در حیطه محافظت این بخش وارد شود، ما را دچار اضطرابِ مرگ، از نوع غیرمستقیم می‌کند و این دلیل بسیاری از چسبندگی‌ها و بیماری‌های مزمن روانی ماست، زیرا نمی‌توانیم بپذیریم که ما بدون چیزی که به آن چسبیده‌ایم وجود داریم.
plato
اما مسئله اصلی اینجاست که گاهی اشتباهی رخ می‌دهد و ما مستعد ارتکاب آن هستیم: بخشی از ذهن ما که وظیفه‌اش محافظت از زنده ماندن ماست، معطوف به چیزی غیر از وجود خودمان می‌شود. به این معنی که آن بخش چیزی را با ما اشتباه می‌گیرد و کوشش مضاعف می‌کند که آن را هم مانند جانمان، برایمان نگاه دارد و آن زمان است که مشکلات عدیده ما شروع می‌شود. کسی که کار، پول، عشق و یا چیزی بیرونی را، با وجود خود اشتباه می‌گیرد، اسیر اضطرابی فراگیر خواهد شد. زیرا آن بخش بدوی وجود ما، توانایی نگاه داشتن آن شیء خارجی در حیطه امن و همیشه نزدیک به ما را ندارد.
plato
باید بسیار هوشیار بود و نباید اجازه داد خطاهای کوچک زندگیِ ما، تبدیل به دردسر‌ها و مشکلات ابدی برای ما شوند و این مستلزم آن است که نه تنها از جنبه‌های هراس آمیز دلبستگی نگریزیم؛ بلکه در عین صداقت و روراستی حواسمان باشد که از آن خطایی ابدی نسازیم. سنجه ما برای پیش بینی و پیشگیری از سیلی چنین ویرانگر، همیشه احترام به محدودیت‌ها و مقاومت در برابر شهوت تسلیم شدن و حل شدن در دیگری است.
𝑴𝒂𝒔𝒖𝒎𝒆
دلبستگی به عنوان واژه‌ای لطیف در میان بسیاران و در روابط ایشان وجود داشته و همیشه به آن به عنوان یک پدیده دوست داشتنی نگریسته شده است، البته یک رویه پنهان و تیره دلبستگی، هراسِ همراه با اوست.
찬열
من نیک می‌دانم که آنکه در اوج پرواز کرده باشد با هیچ ژرفنا و حضیضی نا آشنا نیست و چیزی از فروتنی او را خاموش‌تر از آن می‌کند که وعظ کمال گرایی کند.
داوود
او که خوش بینانه گمان می‌کند آنچه می‌اندیشد فکرش و آنچه می‌کند اراده‌اش است، خوش خیال‌ترین بسیاران است. شاید خیلی بدبینانه باشد که گمان کنیم هیچ گاه بر قلمرو وجود خود چیره نخواهیم شد. من هم همین قدر بدبینم، اما این را نیک می‌دانم که نبرد، از لَمیدن و دل خوش داشتن به تکه گوشتی که قصاب برایمان پرتاب کند شریف‌تر است
soheil.b
چه بسیار دشت‌های حاصلخیز که پس از شخم زدن به حال خود رها شده‌اند و علف‌های هرز دهشتناک‌تر از قبل هر سو روییده و بر آنها چیره شده است. این از بزرگترین خطاها و خطراتی است که هر جان آزاده‌ای را تهدید می‌کند. تو باید تندیس قهرمانت را بسازی و در میان میدان سترگ‌ترین شهر وجودت جای دهی. این نیک‌ترین چیستی انسان است.
soheil.b
ما بین کنج عزلت و درآمیختن با همگان فاصله‌ای وجود دارد که تو باید قهرمانت را در آن فضای امن بپروری. این که دوستت، فاش کننده چیستی توست سنجه‌ای است که ردیابی رابطه‌های اکنونت تو را یاری می‌دهند که شکوفا شوی یا بیشتر در مسیر فراموشی خویشتن و حل شدگی در دیگران باشی.
soheil.b
بخش اعظم مهمترین منبع دفاع از فضیلت‌های بشری در ذهن انسان، خشم است و البته در میان کلافِ درهم پیچیده وجدان چیزهایی از آزارخواهی، شهوتِ تسلیم، اضطراب از آزادی و مسئولیّت و البته امید به نجات دهنده‌ای غایی نهفته است که ما را در صورت پاکی، رستگار خواهد کرد.
سایه خیال
در روابط عاشقانه افراد با بخش‌های شیدا شده و راضی از رابطه و با استفاده از بخش‌های به ظاهر با فضیلت با هم رابطه بر قرار می‌کنند. یعنی تو با بخشی که دوست دارد با معشوقت باشد، وارد رابطه می‌شوی و او هم با بخشی که به تو مهر می‌ورزد وارد می‌شده، پس همه چیز شکلی جادوگونه و رویایی به خود می‌گیرد. اما داستان شکست از آنجایی آغاز می‌شود که تو می‌خواهی با معشوقت به زیر یک سقف بروی، درست آن هنگام که شب می‌خواهی با او هم بستر شوی و شب‌ها را با او در یک تخت به سر بری. مجبوری سایر بخش‌های وجودت را هم با خود به رختخواب ببری و آنجاست که سرو کله آن بخش‌های منزوی تر، بدخلق‌تر و شاید خردمند‌تر پیدا می‌شود و آنها هستند که از حل شدن تو با معشوقت خرده می‌گیرند و دیگر تو نمی‌توانی آن‌ها را در خانه بگذاری و به قرارهای عاشقانه‌ات بروی؛ این بار تو معشوقت را به خانه آورده‌ای و این درست ابتدای شکستِ جادویِ عشق است.
سایه خیال
سترگ‌ترین غفلت همان است که برترین سرزنش گر وجودت آن را یادآوری می‌کند.
سایه خیال

حجم

۷۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

حجم

۷۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰
۵۰%
تومان