بریدههایی از کتاب اقتصاددان مخفی
۳٫۹
(۸)
اقتصاددانان به محیطزیست اهمیت میدهند، اما رویای جهانی که این مسئله دیگر در آن معضلی نباشد که نیازمند موضعگیری اخلاقی باشد، اما بهدرستی در بازارها و جهان تحقق یافته باشد، نیازمند هم اطلاعات و هم انگیزه لازم برای متقاعد کردن افراد معمولی است تا به شیوهای پاسخگویانه در قبال محیطزیست رفتار کنند.
shahram naseri
بازارهای کامل باعث نمیشوند که ما بخندیم یا خانوادهمان را دوست داشته باشیم، اما میتوانند ما را مطمئن سازند که میتوانیم به یک کاپوچینو اگر و فقط اگر تمایل به پرداخت بیشتری نسبت به قیمت واقعی آن داشته باشیم، دست یابیم- که این هزینهها شامل هزینه زمان و خدمات پیشخدمت، برداشتکنندگان دانههای قهوه، کارآفرینان، تولیدکنندگان ماشینآلات و بقیه میشود.
shahram naseri
ما باید کمک کنیم برای مردم آنگونه زندگی را بسازیم که از انجام کاری که از آن لذت میبرند، بهره ببرند. حتی اگر بهطور خفیفی برای دیگران آزاردهنده باشد. اما همه ما باید از آسیب زدن به دیگران جلوگیری کنیم، حتی اگر این تلاش برای آسیب زدن کوچک باشد.
shahram naseri
در یک بازار آزاد، مردم اشیایی را که ارزش کمتری برای آنها نسبت به قیمت مورد تقاضای فروشنده دارند، نمیخرند و مردم اشیایی را که ارزش بیشتری نسبت به قیمت تقاضا برای آنها دارد، نمیفروشند (یا اگر این کار را انجام دهند، هرگز برای بلندمدت نخواهد بود؛ بنگاههایی که هر روز فنجانهای قهوه را به نصف آنچه برای تولید آنها هزینه برداشته است میفروشند، تقریبا بهسرعت از کسبوکار خارج میشوند). دلیل این کار ساده است: هیچکس آنها را مجبور به این کار نمیکند که به این معناست که بیشتر معاملاتی که در بازار آزاد رخ میدهند، کارایی را بهبود میبخشند، زیرا آنها وضعیت هر دو طرف را بهتر میکنند -یا حداقل بدتر نمیکنند- و به هیچکس دیگری آسیبی نمیرسانند.
shahram naseri
سوپرمارکتها پر از کالاهای جانشین نزدیک (یا غیر نزدیک هستند) بعضیها گران، بعضیها ارزان و برخی دارای یک جزء تصادفی قدرتمند در قیمتگذاری هستند. جز تصادفی برای خریدارانی است که به قیمتها با بهترین روشهای چانهزنی، توجه میکنند و به خاطر میآورند و مقایسه میکنند. اگر میخواهید سوپرمارکتها را گول بزنید، مشاهده ساده بهترین سلاح شماست و اگر برای این کار نمیخواهید اذیت شوید، شما نیازی به پسانداز پول ندارید.
shahram naseri
اشتباهات، یقینا- شاید خیلی بیشتر از حالتی که برنامهریزی مرکزی وجود دارد، ایجاد خواهند شد. اما مشکلات کوچک باقی میمانند که در اقتصاد بازار ما آن را "تجربه" مینامیم. اگر سرمایهگذاران خطرپذیر همه حقیقت را به آنها بگویند، انتظار زیادی برای موفقیت ندارند. آنها هنگامیکه موفق میشوند، برخی را ثروتمند کرده و نوآوری را وارد کل اقتصاد میکنند. اما وقتیکه شکست میخورند-که اغلب بیشتر از موارد پیروزی است- برخی مردم ورشکسته خواهند شد، اما هیچکس نمیمیرد. تنها اقتصادهای دستوری میتوانند تجارب ما از شکستهای مرگبار عجیب و غریب و سرکوب انتقادهای آگاهانه را افزایش دهند.
shahram naseri
بینش ریکاردو آن است که موانع تجاری، چه بهصورت پرداخت یارانه به کشاورزان یا مقرراتگذاری در منسوجات یا مالیات بر تلویزیون باشد - موقعیت هم ما و هم چین را بدتر میکند. مهم نیست اگر چینیها در تولید همهچیز از ما بهتر باشند. آنها باید در تولید کالاهایی تمرکز کنند که اقتصادشان بیبش از همه در آن کارایی دارد. ضمنا، حتی به فرض اگر ما در تولید همه کالاها بدتر هستیم، بایستی در تولید کالاهایی تمرکز کنیم که در آنها ضعف کمتری داریم.
shahram naseri
اگر شما مایل به ثروتمند شدن هستید، در آنصورت ایدهٔ خوب، ایجاد ارتباطات نزدیک با بقیه جهان است. اگر شما ترجیح میدهید که هیچ چیزی تغییر نکند، بهتر است لنگرگاهتان با گل و لای پر شود. اگر مایل هستید که ثروتمند باشید و هیچ چیزی تغییر نکند، در آنصورت ناامید خواهید شد.
shahram naseri
آموزش اندک و تکنولوژی و زیرساختی که کامرون دارد میتواند بسیار بهتر مورد استفاده قرار گیرد، اگر جامعه بهنحوی سازماندهی شود که به ایدههای خوب و مولد پاداش دهد. اما اکنون اینچنین نیست.
ما هنوز واژه مناسبی برای توصیف آنچه در کامرون از دست رفته است و در واقع برای کشورهای فقیر در سراسر دنیا نداریم. اما بهتازگی آغاز به درک آن کردهایم. برخی افراد آن را "سرمایه اجتماعی" یا شاید "اطمینان" مینامند. برخی دیگر آن را "حاکمیت قانون" یا "نهادها" میخوانند. اما اینها تنها عناوین هستند. مسئله این است که کامرون مانند هر کشور فقیر دیگری، جهان درهم برهمی است که در آن بیشتر مردمش علاقه دارند تا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به هر کس دیگری آسیب وارد کنند. انگیزهها برای خلق ثروت به هر طریق ممکن، همگی درست مانند بام کتابخانه مدرسه بر سر آنان ریزش میکند.
shahram naseri
نپال مثال دیگری است که نشان میدهد اگر یک جامعه نتواند نوع درستی از انگیزهها را برای رفتار بهرهورانه فراهم کند، هیچ مقداری از زیرساختهای فنی نمیتواند آن را از فقر نجات دهد. افرادی مامور اجرای پروژههای توسعه میشوند که اغلب علاقه زیادی نسبت به موفقیت ندارند، بلکه بیشتر تمایل به دریافت رشوه و پیشرفت شغلی دارند. اگر کارایی پروژه یک ملاحظه جزئی باشد، آنگاه بهسختی باید تعجب کرد که چرا پروژه به اهداف عمومی اعلامشده خود نمیرسد، حتی اگر به اهداف واقعی خود در مورد ثروتمندتر کردن بوروکراتها نیز برسد. علاوه بر این حتی اگر پروژه دقیقا بر اساس اهداف توسعه تبیین شده باشد، رشوهها و سایر انحرافات احتمالا کارها را از بین میبردند.
shahram naseri
حجم
۴۳۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۴۳۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان