و از آنان که تن را میکُشند نهراسید، که روح را نتوان کشتن. بلکه از آن بترسید که توان نابودی تن و روح را در دوزخ داراست.
K.P
همیشه وقتی آدمها دارند دروغ میگویند قیافهای جدی به خود میگیرند. جدّیت رهبرانِ این روزهای ما. زرشک!
K.P
انسانیت؟ بچه شدهاید؟ انسانیت یعنی کوبیدنِ رفقا برای رفاهِ حال شخصی. درجهای از قتل است. دیگر چه فرقی میکند، فقط حکمِ مرگ در آن نیست. خودمان را گول نزنیم.
K.P
شاید نباید ظاهری که این جماعت برای گذران زندگی به خود میگیرند، هر قدر هم که زشت باشد، خوار شمرده شود و مورد بیزاری باشد. زندهبودن. زندهبودن. تعهدِ کلان و تابناپذیریست که آدم زیر آن تنها با دلهره نفس میکشد.
باران ریزوندی
تنها از یک چیز میشود مطمئن بود: آدمی برای بقا باید ادا دربیاورد.
statxcx
سیرتِ فاسدِ انگنخوردهست که منو میترسونه.
K.P
در زندگیمان لذت، خشم، اندوه و هزاران حس دیگر را تجربه میکنیم، ولی همهٔ این حسها روی هم بهزور یک درصد از زمان زندگیمان را در بر میگیرند. نود و نه درصد دیگر را دندان روی جگر میگذاریم.
Hanieh Sadat Shobeiri
ترجیح میدهم کسانی که دستم میاندازند که «تنها راه بقا، رو به زوال بودنه» به جای اهانت بیپرده، توی رویم بگویند برو بمیر. راست و پوستکنده.
Hanieh Sadat Shobeiri
معتقدم کسانی که در جهان به نیکی ازشان یاد میشود دروغگو و متظاهرند. اعتقادی به جهان ندارم. تنها یارانم فاسدان برچسبخوردهاند؛ تباهشدگانِ انگخورده. تنها صلیبی هم که مصلوبش میشوم همان است. هرچند گُردانگردان نکوهشم میکنند ولی باز تکتکشان را به مبارزه میخوانم: مگر شما که برچسب نخوردهاید خطرناکتر نیستید؟
درکم میکنید؟
نازنین بنایی
از تباهی خوشم میآید. بهویژه آنهایی که برچسب هم خورده باشند. خودم هم دوست دارم روزی فاسد شوم. انگار راه دیگری برای ادامهٔ زندگی پیشِ رویم نیست.
نازنین بنایی