بریدههایی از کتاب تعلیم و تربیت در اسلام
۴٫۵
(۲۱)
میگویند: یک وقت یک خارجی آمده بود کرج. با یک دهاتی روبرو شد. این دهاتی خیلی جوابهای نغز و پختهای به او میداد. هر سؤالی که میکرد، خیلی عالی جواب میداد. بعد او گفت که تو اینها را از کجا میدانی؟ گفت: «ما چون سواد نداریم فکر میکنیم.» این خیلی حرف پرمعنایی است: آن که سواد دارد معلوماتش را میگوید ولی من فکر میکنم. و فکر خیلی از سواد بهتر است.
zahra:)
میگویند: یک وقت یک خارجی آمده بود کرج. با یک دهاتی روبرو شد. این دهاتی خیلی جوابهای نغز و پختهای به او میداد. هر سؤالی که میکرد، خیلی عالی جواب میداد. بعد او گفت که تو اینها را از کجا میدانی؟ گفت: «ما چون سواد نداریم فکر میکنیم.» این خیلی حرف پرمعنایی است: آن که سواد دارد معلوماتش را میگوید ولی من فکر میکنم. و فکر خیلی از سواد بهتر است.
Kamand
جملهای دارند امیرالمؤمنین که در نهجالبلاغه است و من مدتها پیش، ذهنم متوجه این مطلب شده بود و شواهدی هم برایش جمع کردهام. میفرمایند: اَلْعِلْمُ عِلْمانِ (و در یک نقل دیگر: اَلْعَقْلُ عَقْلانِ): عِلْمٌ مَطْبوعٌ وَ عِلْمٌ مَسْموعٌ (یا: عَقْلٌ مَطْبوعٌ وَ عَقْلٌ مَسْموعٌ) وَ لاینْفَعُ الْمَسْموعُ اِذا لَمْیکنِ الْمَطْبوعُ. علم دو علم است: یکی علم شنیدهشده یعنی فرا گرفتهشده از خارج، و دیگر علم مطبوع.
علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه میگیرد، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوّه ابتکار شخص است. بعد میفرماید: و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فایده ندارد، و واقعا هم همینجور است. این را در تجربهها درک کردهاید؛ افرادی هستند که اصلاً علم مطبوع ندارند. منشأ آن هم اغلب سوء تعلیم و سوء تربیت است، نه اینکه استعدادش را نداشتهاند. تربیت و تعلیم جوری نبوده که آن نیروی مطبوع او را به حرکت درآورد و پرورش بدهد.
minoo_tt
اگر کار مطابق استعداد و مورد علاقه نباشد و انسان آن را فقط به خاطر درآمد و مزد بخواهد انجام دهد، این اثر تربیتی را ندارد و شاید فاسدکننده روح هم باشد.
باب الجواد
عصر ما را عصر تزلزل ارزشها نامیدهاند؛ یعنی عصری که در آن ارزشهای اخلاقی معنی ندارد، چون ارزشهایی که ملاک اخلاق بود از بین رفته است.
Rara,the real snowwhite
کدَّ کدَّ الْعَبْدِ اِنْ اَحْبَبْتَ اَنْ تُصْبِحَ حُرّا.
اگر میخواهی آزاد زندگی کنی، مثل برده زحمت بکش.
باب الجواد
هیچ کس نیست که فاقد همه استعدادها باشد، منتها انسان خودش نمیداند که استعداد چه کاری را دارد. چون نمیداند، دنبال کاری میرود که استعداد آن را ندارد و همیشه ناراحت است.
باب الجواد
به هر حال خیال نمیکنم این مسئله جای تردید باشد که در آموزش و پرورش، هدف باید رشد فکری دادن به متعلّم و به جامعه باشد. تعلیمدهنده و مربی هر که هست (معلم است، استاد است، خطیب است، واعظ است) باید کوشش کند که [به متعلّم و متربّی] رشد فکری یعنی قوّه تجزیه و تحلیل بدهد، نه اینکه تمام همّش این باشد که دائم بیاموزید، فرا گیرید و حفظ کنید. در این صورت چیزی نخواهد شد
ali yazdii
داروینیزم که فلسفه آن بر اساس تنازع بقا نهاده شده است میگوید هر موجود زندهای خودخواه آفریده شده و برای بقای خود کوشش میکند، و به همین دلیل این کوشش منتهی به تنازع بقا و آن هم منتهی به انتخاب طبیعی و انتخاب اصلح میشود، و این اساس تکامل است. طبق این فلسفه جایی برای غرایز طبیعی و نوعی برای انسان باقی نمیماند. خیلیها روی همین اصل به داروین تاختهاند که این فلسفه یکی از ضررهایش این است که پایههای اخلاق و تعاون را متزلزل میکند. مطابق فلسفه داروین حس تعاون به عنوان یک حس اصیل وجود ندارد، بلکه تعاون به عنوان کاری که ناشی از تنازع است وجود مییابد
Rara,the real snowwhite
بعضیها خاصیت ضبط صوت و گرامافون را دارند. کأنّه هرچه دیگران میگویند پر میشوند و بعد هم در جای دیگر تحویل میدهند، بدون آنکه تشخیص بدهند که آنچه که میشنوند [صحیح است یا غلط.]
narges
حجم
۳۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۳۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰۵۰%
تومان