بریدههایی از کتاب زن کامل
نویسنده:مارابل مورگان
مترجم:لیلا رائقی
ویراستار:فاطمه پورهاشمی
انتشارات:انتشارات طلایه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۶۹ رأی
۳٫۳
(۶۹)
ازدواج، پیدا کردن یک شخص ایدهآل و کامل نیست بلکه تبدیل شدن به فرد ایدهآل و کامل است که این کامل شدن توسط ازدواج صورت میگیرد.
هدی✌
«کارها را به پروردگار بسپار تا ذهن و زندگیات تقویت شود».
هدی✌
روزهای بد و تلخ موجب میشوند تا شما قوی باشید و کارها را بهتر انجام دهید.
هدی✌
من در این بازی همیشه برنده هستم چون یک زن کامل خوشحال و سرحال و انعطافپذیر هستم.
هدی✌
کنم. یک زن کامل کسی است که غذای ظهر را ساعت ۹ صبح آماده کرده و برای خرید روزانه نگران نباشد.
هدی✌
باید به ارزش برنامهریزی پی برد.
هدی✌
تا کار اول خود را تمام نکردهاید، کار دوم را شروع نکنید
هدی✌
یک زن کامل کارهای روزانهاش را با سردرگمی و نق زدن انجام نمیدهد.
هدی✌
شما اگر منتظر رسیدن یک صبح تکراری باشید مضطرب خواهید شد و آن روز برای شما روز پرفشاری خواهد بود.
هدی✌
اول کارهای مهم را انجام دهید بعد کارهایی را که دوست دارید انجام بدهید
هدی✌
بعضی وقتها محبت میتواند احیا کننده یک ارتباط خوب و از بین برنده حصارها باشد و از قدرت فوقالعادهای برخوردار است.
هدی✌
مشکلات خانوادگی با مسائل بسیار ساده و کوچک شروع میشود و نشأت گرفته از احساس آنهاست
هدی✌
یک روز صبح در آشپزخانه جلوی دختر پنجسالهشان شروع به داد و فریاد کردند و آخر سر دختر کوچکشان گفته بود موقعی که من بزرگ شوم هرگز ازدواج نمیکنم.
هدی✌
او بسیار صرفهجو و کمخرج بود، به طوری که دوستانش او را مسخره کرده و میگفتند: چارلی قبل از اینکه چیزی را بخرد سه سؤال از خودش میپرسد: ۱. آیا ما بدان نیاز داریم؟ ۲. میتوانیم بعداً تهیهاش بکنیم؟ ۳. میتوانیم بدون آن زندگی کنیم؟ بله آنها درست میگفتند.
هدی✌
دوست داشتم از خوشحالی بالا و پایین بپرم.
تغییراتی که در زندگی ایجاد کرده بودم همه روی چارلی تأثیر گذاشته بود و قابل لمس بود
هدی✌
فهمیدم که شوهرم در هنگام دوری از من به اندازه خود من انتظار این لحظات شیرین را میکشد
هدی✌
من همیشه به غم و غصههایمان فکر میکردم و همین باعث شد که به مدت طولانی نخندیده باشیم. در حالی که الان داشتیم به همدیگر میخندیم.
هدی✌
متوجه شدم که ما دوباره به همدیگر لبخند میزنیم
هدی✌
شبها تا دیروقت مطالعه را ادامه میدادم. هدف من ترقی و اصلاح مسیر زندگیمان بود.
هدی✌
به این نتیجه رسیدم که ما در به انجام رساندن زندگی تلاشی نمیکنیم. تا به حال نتوانستیم رو به پیشرفت قدم برداریم. منتظر یک اتفاق بودم. ده سال گذشته از هم متنفر شدیم، حتی در کوچکترین مسائل زندگیمان مشکل داشتیم. من ازدواج کلیشهای نمیخواستم، میخواستم ازدواجمان بهترین باشد، به همین دلیل آن شب تصمیم گرفتم خط مشی و مسیر زندگیمان را تغییر دهم.
هدی✌
حجم
۱۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۵۰۰
۱۵,۷۵۰۵۰%
تومان