بریده‌هایی از کتاب زن کامل

گرچه به عنوان زن و شوهر با هم خیلی راحت بودیم، سازگاری و تفاهم روحی نداشتیم. آن چیزهایی که بین ما اتفاق می‌افتاد بدین معنی نبود که چاره کارمان طلاق باشد ولی این را فهمیدم که ما جذبه‌ای برای هم نداریم

وقتی که متوجه شدم دیگر برای آرام کردن من به بالای پله‌ها نمی‌آید گریه‌ام را تمام کردم.

در آن لحظه احساس کردم دنیای کوچک اطرافم خرد و ویران شد

تصورم از خودم، یک همسر، مادر وفادار و عاشق بود، کسی که می‌تواند به خوبی از عهده مشکلات برآید، در واقع تصور درستی نبود. من هنوز کاملاً آماده نبودم تا باب میل همسرم باشم.

من همیشه آرزوی عاشقانه زندگی کردن را داشتم.

بعضی وقت‌ها چانه چارلی را می‌گرفتم و به او می‌گفتم: هی، من را به خاطر می‌آوری؟ او با چشم‌های گِردش نگاهم می‌کرد. می‌گفتم: من دارم با تو حرف می‌زنم!

من مات و مبهوت بودم چون چارلی حرف نمی‌زد. او فرق کرده بود و حواسش جمع نبود و هرگز به این شیوه محبت‌ورزی او عادت نکرده بودم.

شب تولد من با کادوی زیبای کوچک او که یک انگشتر بود به پایان رسید. لحظه به یادماندنی و زیبایی بود.

تو همان دختری هستی که من می‌خواهم.

من خیلی از حرفهای او را نمی‌فهمیدم ولی سرم را پایین می‌انداختم و سرتاپاگوش بودم، چرا که عاشق او بودم و از اینکه چنین همسر پرحرفی داشتم احساس خوشبختی می‌کردم.

مورگان بعد از اینکه یک زن کامل شده بود گفت: کمک کنید همسرتان، عشقتان و بهترین دوستتان، یک مرد کامل شود و او را پرستش کنید.

زن‌ها در اوایل ازدواج آن قدر که مهربان و صمیمی‌اند پس از گذشت زمان کمی تغییر ماهیت می‌دهند و آن شور و شوق و مهرورزی مبدل به کینه‌توزی و بداخلاقی می‌شود و این امر باعث ناراحتی و دلسردی شوهر نیز می‌گردد؛ چه بسا منجر به طلاق می‌شود.

زن کانون زندگی و محور خوشبختی و سعادت است، البته زن خوب و فهمیده، زنی که دنیایی از مهر و محبت است، زنی که دنیایی از دل‌انگیزی و روشنی و سرشار از شادی برای مرد ارمغان می‌آورد.

امروزه بسیاری از نوجوانان دل خوشی از والدین خود ندارند. دلیل این عداوت بی‌ثباتی، ناسازگاری و دورویی والدین است. پدر و مادر در نصیحت کردن‌ها افراط می‌کنند.

قوت و نقاط ضعف، اهداف کوتاه مدت و

در کتاب مقدس خواندم زمانی که انواع سختی‌ها در زندگی به شما رو می‌کند، خشمگین و رنجیده نشوید و آنها را با دید بد ننگرید بلکه به همه آنها خوش‌آمد بگویید. این شکستها و سختی‌ها باعث می‌شود اعتماد و امید بیشتری داشته باشید. پادشاه سلیمان در دنیای مردانه خودش این چیزها را به خوبی درک کرده بود. هر روز عبادت می‌کرد و برنامه کارهای روزانه‌اش را با این دعا شروع می‌کرد: «کارها را به پروردگار بسپار تا ذهن و زندگی‌ات تقویت شود».

مردان با زبان بی‌زبانی فریاد می‌زنند: «مرا دوست بدار و خواسته‌هایم را برآورده ساز.» همین امشب او را تحسین کنید و شاهد نیروی جادویی خود باشید.

جدول برنامه‌ریزی را همراه خود نگه دارید و تاریخ هر کار روزانه را یادداشت کنید. این کار باعث می‌شود که شما به طور مداوم فعالیتهایتان را انجام دهید و یک گزارش کامل از کارهایتان داشته باشید. مثلا چه وقتی بسته‌ای را پست کرده‌اید یا چه وقتی لباس‌ها را به خشکشویی برده‌اید یا چه موقعی تلفن را برای تعمیر به الکتریکی برده‌اید.

کارهای ناخوشایند و خسته‌کننده را در اولویت اول قرار دهید. من سعی می‌کنم این کارها را صبح‌ها وقتی که سرحال هستم انجام دهم و آن را به ساعات کسل‌کننده بعدازظهر موکول نکنم. یک زن کامل کارهای روزانه‌اش را با سردرگمی و نق زدن انجام نمی‌دهد. کارهایی را که تصمیم دارید به بعد موکول کنید، در اولویت برنامه فردا قرار دهید.

امکان ندارد هیچ مردی شوهرِ کامل برای همسرش باشد، ولی بعضی وقتها محبت می‌تواند احیا کننده یک ارتباط خوب و از بین برنده حصارها باشد و از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.