بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دست آخر | طاقچه
تصویر جلد کتاب دست آخر

بریده‌هایی از کتاب دست آخر

نویسنده:ساموئل بکت
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۹ رأی
۳٫۹
(۹)
ساعت چنده؟ کلاو: مثل همیشه.
Ehsan Agp
پایان در ابتدای کاره و با این‌همه ادامه می‌دی.
Ehsan Agp
«به درک واصل بشی، آقا، نه، این دیگه ته وقاحته، هر چیزی حدی داره! خدا توی شش روز، می‌شنوی، توی شش روز دنیا رو ساخت. بله آقا، نه کمتر آقا، دنیا رو! اون وقت تو طی سه ماه نتونستی یه شلوار برای من بدوزی!» (صدای خیاط، مبهوت.) «ولی آقای محترم، آقای محترم، یه نگاه ـ (با حالتی تحقیرآمیز، از روی نفرت.) ــ به دنیا بنداز (مکث.) یه نگاه هم ـ (با حالتی محبت‌آمیز، از روی غرور.) ــ به شلوار من!»
Ehsan Agp
مویه کردی شب را؛ کنون که از راه رسیده: پس در ظلمات مویه کن.
مهیار
هَم: دوستم نداری. کلاو: نه. هَم: یه وقتی دوستم داشتی. کلاو: یه وقتی! هَم: خیلی رنجت دادم. (مکث.) نه؟ کلاو: موضوع این نیست. هَم: (منقلب.) خیلی رنجت ندادم؟ کلاو: چرا! هَم: (آسوده‌خاطر.) آه، ترسوندیم!
مهیار

حجم

۲۲۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۸ صفحه

حجم

۲۲۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۸ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
۳۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد