بریده‌هایی از کتاب راهنمای زنان آلفا

«باید قوی باشی، چون مردها تلاش می‌کنند تو را از پا دربیاورند.»

دوست داری برقصی؟ خوب است، اما باید هشدار بدهم که دوست دارم همه چیز را سروسامان بدهم!

احساس «آرامش» یکی از معیارهای مهم افرادی است که پس از بلوغ‌های عاطفی، عقلی و اجتماعی تصمیم به ازدواج گرفته‌اند. این افراد از ویژگی‌های اخلاقی خود آگاه‌اند، شریک زندگی خود را به‌خوبی درک می کنند، تفاوت‌های یکدیگر را به‌راحتی می‌پذیرند، به سلایق و حریم شخصی فرد دیگر احترام می‌گذارند و در ازدواج نقش قربانی را بازی نمی‌کنند. رسیدن به چنین بلوغی مستلزم شناخت خلق و خوی خود و طرف مقابل است و ازآنجایی‌که با طیف وسیعی از عواطف و عقده‌های انسانی روبه‌رو هستیم، نیل به این امر چندان ساده نیست؛

زن آلفا بیشتر از هرچیز مدیر است. او را در مقام همسر در محل کار یا کنار فرزندانش پیدا می‌کنی. اینکه او روزهای خود را چگونه سپری می‌کند مهم نیست. مهم این است که چه رفتاری در پیش می‌گیرد. او مسئولیت همه چیز و همه کس را به عهده می‌گیرد. در یک کلام، او رئیس است.

نسبت به سال ۱۹۷۰ نرخ طلاق چهاربرابر شده است، دقیقاً همان زمانی که زنان سطله بیشتری پیدا کردند. آیا تصادفی است که هفتاد تا هشتاد درصد طلاق‌ها را زن‌ها درخواست می‌کنند؟ گمان نمی‌کنم. به نظرم زن‌ها نمی‌دانند چگونه باید همسرداری کنند. چرا باید بدانند وقتی برای این کار آموزش ندیده‌اند؟ زنان امروزی نه برای ازدواج و بچه‌دار شدن، بلکه برای حکومت به دنیا بار آمده‌اند. آن‌ها نیز فرزند طلاق‌اند. چگونه ممکن است چنین شرایطی به ازدواجی پایدار منجر شود؟ خوشبختانه هر زنی با فهمیدن همین یک نکته می‌تواند در فنون همسرداری استاد شود: دقیقاً تمام مهارت‌هایی که برای دستیابی به شغل یا حتی بزرگ کردن فرزندانش به آن‌ها نیاز دارد، زندگی او را تباه خواهند کرد. اگر می‌خواهید ازدواج کنید و پایبند بمانید، به مجموعه‌ای از مهارت‌های جدید احتیاج دارید.

اما عشق برای اینکه آرام پیش برود، به زنانگی و مردانگی نیاز دارد. یکی رهبری می‌کند و دیگری با او همگام می‌شود. یکی اولین گام را برمی‌دارد و دیگری واکنش نشان می‌دهد. یکی خودرو را می‌راند و دیگری در صندلی کناری می‌نشیند. یعنی اگر زن آلفا بخواهد با مرد عادی ازدواج کند، باید بتای درونی خود را کنترل کند تا زندگی آرامی داشته باشند.

هیچ مردی در خانه خود رئیس یا رقیب نمی‌خواهد.

به‌عنوان یک زن زمانی می‌توانید بالاترین شور و اشتیاق را حس کنید که مرد زندگی‌تان سلطان قلبتان باشد و سرکشی‌های شما را آرام کند. بیشتر زن‌ها چنین چیزی را می‌خواهند و زن آلفا نیز بی‌شک همین را می‌خواهد. اینکه همیشه مسئولیت همه چیز را به عهده بگیرید خسته‌کننده است.

مردها نمی‌خواهند با همسران خود مبارزه کنند. آن‌ها می‌خواهند زنانشان خوشحال باشند.

مرد عمل می‌کند و زن واکنش نشان می‌دهد.

مرد عمل می‌کند و زن واکنش نشان م

متأهل‌ها خاطرات مشترک دارند و روابط جنسی آن‌ها به لذت جسمی منحصر نمی‌شود ـ بلکه به وفاداری و تعهد هم مربوط است ـ و به‌شدت جذابیت دارد.

روابط جنسی در هر شرایطی برای هر دوی شما مفید است. وقتی به‌جای رد کردن، پاسخ مثبت می‌دهید همیشه نتیجه مثبت خواهید گرفت، همیشه.

هرگونه تماس جسمی باعث آزاد شدن اکسی‌توسین می‌شود و این‌گونه به همسرتان نزدیک‌تر می‌شوید، پس به‌جای اینکه صبر کنید تا پس از بهتر شدن روحیه‌تان رابطه برقرار کنید، با همسرتان رابطه برقرار کنید تا حال و هوایتان بهتر شود

به‌جای اینکه صبر کنید تا پس از بهتر شدن روحیه‌تان رابطه برقرار کنید، با همسرتان رابطه برقرار کنید تا حال و هوایتان بهتر شود!

منظم و مرتب با همسرتان رابطه برقرار کنید. بله، حتی اگر حوصله نداشته باشید.

وقتی جمله عادی شما را با جمله‌ای شهوت‌آمیز پاسخ می‌دهد، بی‌ادبی نکرده است، بلکه تلاش می‌کند به شما نزدیک شود. پس به او اجازه چنین کاری را بدهید. اگر شوهرتان چنین رفتاری با شما ندارد، باید مشکل را در خودتان پیدا کنید.

شما در مقام زن باید احساسات خود را بیشتر بروز دهید و انتظار داشته باشید همسرتان با نوازش و گفت‌وگو پیش‌قدم شود؛ اما این موضوع در مردان این‌گونه نیست. آن‌ها با برقراری رابطه جنسی ارتباط می‌گیرند.

تفاوت زن و مرد در این مورد، مثل تفاوت سیب و پرتقال است.

مردان به خوش‌زبانی و اینکه لُب مطلب را بیان کنید واکنش نشان می‌دهند نه به غرولند، شکایت و گفت‌وگوهای طولانی. پس دیگر بیش از حد حرف نزنید. ذهنتان را منسجم کنید و خواسته‌تان را در دو خط یا کمتر به همسرتان بگویید. هرچه کمتر از کلمات استفاده کنید، بیشتر واکنش نشان می‌دهد.