بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

اگر باز وارد جاده‌خاکی شدید، خودتان را تمیز کنید، نه این‌که خودتان را کتک بزنید!

کلید موفقیت این است که اکنون شروع کنید.

انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه + ثبات + زمان = تفاوت بنیادی

«معیار نهایی برای سنجش یک نفر جایی نیست که در لحظات راحتی و آسانی در آن می‌ایستد، بلکه جایی است که در زمان چالش در آن می‌ایستد.‌»

موقع خرید ماشین خاصی، به‌طور ناگهانی شروع می‌کنید به مشاهدهٔ آن مدل در همه‌جا. درست است؟ این‌طور به نظر می‌رسد که سروکلهٔ تعداد زیادی از آن مدل به‌طور ناگهانی در خیابان‌ها پیدا شده، درحالی‌که دیروز در آن‌جا نبودند. اما آیا این واقع‌بینانه است؟ معلوم است که نه، همهٔ آن‌ها از قبل آن‌جا بوده‌اند، اما شما به‌شان توجه نمی‌کردید.

«تا زمانی که چیزی را که هر روز انجام می‌دهید تغییر ندهید، هرگز زندگی خود را تغییر نخواهید داد. رمز موفقیت شما در برنامهٔ روزانه‌تان نهفته است.»

«اهمیتی ندارد چقدر باهوشید یا نیستید؛ باید کمبود تجربه، مهارت، هوش یا تواناییِ ذاتی‌تان را با سخت کارکردن جبران کنید. اگر رقیب شما باهوش‌تر، بااستعدادتر یا باتجربه‌تر است، فقط باید سه یا چهار برابرِ او سخت‌تر کار کنید. هنوز هم می‌توانید شکستش دهید!»

در یکی از مصاحبه‌هایم با برایان تریسی، او این مسئله را به این صورت شرح داد: «افراد موفق اهداف بسیار روشنی دارند. آن‌ها می‌دانند چه‌کسی هستند و می‌خواهند چه‌کسی باشند. آن‌ها این هدف را می‌نویسند و برای دستیابی به آن تلاش می‌کنند. افراد ناموفق اهداف‌شان را مثل تیله‌های توی قوطی، در سرشان دارند. ما می‌گوییم هدفی که نوشته نشود، خیالی بیش نیست. همهٔ افرادْ خیالاتی دارند؛ اما این خیالات مثل گلوله‌هایی‌اند که پوکه‌شان بدون باروت است. افراد بدون داشتن اهدافِ کتبی در زندگی، به‌سمت نشانه‌های خالی شلیک می‌کنند و این نقطهٔ شروع است.‌»

یکی از فلسفه‌های اصلیِ پدر این بود: «اهمیتی ندارد چقدر باهوشید یا نیستید؛ باید کمبود تجربه، مهارت، هوش یا تواناییِ ذاتی‌تان را با سخت کارکردن جبران کنید. اگر رقیب شما باهوش‌تر، بااستعدادتر یا باتجربه‌تر است، فقط باید سه یا چهار برابرِ او سخت‌تر کار کنید. هنوز هم می‌توانید شکستش دهید!»

«روزی که از مکتب بچگی فارغ‌التحصیل می‌شوی و به بزرگ‌سالی قدم می‌گذاری، روزی است که مسئولیت کاملِ زندگی‌ات را می‌پذیری.‌»

وقتی دلیل به‌اندازهٔ کافی موجه است، تمایل خواهید داشت هرطور شده آن کار را انجام دهید.

«روزی که از مکتب بچگی فارغ‌التحصیل می‌شوی و به بزرگ‌سالی قدم می‌گذاری، روزی است که مسئولیت کاملِ زندگی‌ات را می‌پذیری.‌»

اگر تنها دو هفته همه‌چیز را کنار بگذارید، تمرین باشگاه، حالات مهربانانه با همسر یا تماس‌های تلفنی که بخشی از برنامهٔ روتین‌تان هستند، تنها نتایجِ آن دو هفته را از دست نخواهید داد. اگر این‌ها تمام آن چیزی بودند که از دست می‌دادید، که اغلب مردم این‌چنین تصور می‌کنند، زیاد ضرر نمی‌کردید؛ اما با تنبلی‌کردن حتی در مدتی کوتاه، باعث ازدست‌رفتن تکانه شده‌اید. تکانه از دست رفته است و این تراژدی است

موفقیت چیزی نیست که به‌دنبال آن باشی؛ هرچیزی را دنبال کنی، از تو دور خواهد شد. این مسئله ممکن است شبیه به تعقیب پروانه‌ها باشد. موفقیت چیزی است که با مبدل‌شدن به فردی که لازم است بشوی، آن را جذب می‌کنی.‌»

«کسی باش که "نه"می‌گوید. همرنگ جماعت شدن دستاورد خوبی نیست.

فرمول کامل خوش‌شانس‌شدن: آماده‌سازی (رشد فردی) + نگرش (باور/ طرزفکر) + فرصت (موقعیت خوبی که سر راه‌تان قرار می‌گیرد) + عمل (انجام‌دادن کاری درمورد آن) = شانس

تأثیری که دوستان‌تان بر شما می‌گذارند نامحسوس است و ممکن است مثبت یا منفی باشد. در هر دو حالت، این تأثیر بسیار قدرتمند است. ببینید! نمی‌توانید با افراد منفی‌گرا دوست شوید و انتظار زندگیِ مثبت‌گرایانه داشته باشید.

صرفاً خریدن کفش‌های دوی عالی باعث آماده‌شدن ما برای ماراتن نمی‌شود. ما انسان‌ها گونه‌ای از موجودات منطقی هستیم؛ حداقل این چیزی است که به خودمان می‌گوییم. پس چرا به‌صورتی بسیار غیرمنطقی خودمان را اسیر عادت‌های بدِ زیادی کرده‌ایم؟ دلیلش این است که نیاز ما به خشنودی می‌تواند فوراً ما را به واکنش‌پذیرترین و بی‌فکرترین حیوانات پیرامون تبدیل کند.

«کسی باش که "نه"می‌گوید. همرنگ جماعت شدن دستاورد خوبی نیست. شخصی غیرمعمولی و فوق‌العاده باش.»

نمی‌توانید چیزی را ببینید که در جست‌وجویش نیستید و نمی‌توانید در جست‌وجوی چیزی باشید که به آن اعتقاد ندارید.