بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فراتر از بودن | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فراتر از بودن

بریده‌هایی از کتاب فراتر از بودن

امتیاز:
۳.۸از ۴۷ رأی
۳٫۸
(۴۷)
«من دوست‌تان دارم، پس با شما می‌جنگم.»
N_egar_r
آیا می‌خواهی بدانی تو برای من کیستی؟ پس خوب گوش کن: من می‌توانم، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها در تنهایی سر کنم، در حالی که همچون یک نوزاد خواب آلوده، آسوده و خرسندم، و تو بودی که این خواب آلودگی را از بین بردی. چگونه می‌توانم از تو سپاسگزاری کنم؟
نیلوفر معتبر
من به آن چه «امیدبستنی» نیست، امیدوارم. مگر به جز این به چه چیز دیگر می‌توانم امید ببندم؟!
نیلوفر معتبر
بیماری هیچ وقت علت نیست، بلکه پاسخ است... پاسخی ناچیز به درد، به رنج، به بی‌کسی... و نیز می‌دانم که بدبختی مانند یک میراث از یک نسل به نسلی دیگر می‌رسد، و بعد فقط یک نفر برای بلعیدن تمام آن کافی است.
Pariya
همهٔ ما روزی می‌میریم و فقط آن زمان، زمان مناسبی برای استراحت است
مهدیس 🌙
«در این زندگی همیشه آن‌هایی که با شهامت خوانده می‌شوند، بدترین‌ها را به وجود آورده‌اند.»
AS4438
تو اگر می‌دانستی که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن دگر امروز نمی‌پرسیدی که تو ای مرد چرا تنهایی...
AS4438
در این زندگی هیچ چیز بیهوده آفریده نشده؛ هیچ چیز این زندگی متعلق به ما نیست، این زندگی به ما بخشیده شده و به همراه آن خیلی چیزهای دیگر، خیلی بیش از آن‌چه روز مرگ‌مان از دست می‌دهیم....
negar
انسان آن چه را برایش ارزشمند است، در اختیار دیگران قرار دهد و تمام تلاش خود را به کار بندد تا دیگران در صورت نیاز از آن بهره‌مند شوند؛ ذکاوت یعنی عشق به همراه آزادی...
مهدی ابراهیمی
باید باور کرد که من سرانجام با گذشت زمان، فراموش خواهم کرد... ما زنده‌ها در مقابل مبحث مرگ، شاگردان خیلی بدی هستیم. روزها، هفته‌ها و ماه‌ها می‌گذرد و آن درس هنوز بر روی تختهٔ سیاه باقی است.
سپیده
ژیسلن، دوستت دارم... و این جمله‌ای است که هرگز آن را به زمان گذشته نخواهم نوشت...
سپیده
راستی آیا آن مردی که زن‌ها به دنبالش هستند، اصلا وجود دارد؟
Saeid
مرگ، همان کاری را با من می‌کند که تو در زمان زنده بودنت انجام می‌دادی. مرگ تو مرا آزاد می‌سازد و در خلاء عنوان کتاب‌ها قرار می‌دهد.
bookwormnoushin
بهترین مادرها، تمام وجودشان را می‌بخشند و می‌روند.
ویکتوره
البته دیگر از نبودنش دلگیر نیستم و به آن عادت کرده‌ام؛ حتی وقتی خوب به این فقدان فکر می‌کنم، می‌بینم که چیزهای زیادی هم از آن یاد گرفته‌ام: آری من یاد گرفته‌ام که هیچ فرقی نمی‌کند چقدر خوب و وفادار باشم، زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند... من آموخته‌ام کسانی را که دوست‌شان دارم، خیلی زود از دست می‌دهم و کسانی را که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد، همیشه در کنارم خواهم داشت... من یاد گرفته‌ام که باید همیشه، آن‌هایی که دوست‌شان دارم را با کلامی عاشقانه و نگاهی ملتمسانه ترک کنم، چون ممکن است دیگر هیچ‌گاه نبینم‌شان...
ویکتوره
«من اگر ارزش این زندگی را می‌دانم، برای وجود توست.»
نیلوفر معتبر
بیماری هیچ وقت علت نیست، بلکه پاسخ است... پاسخی ناچیز به درد، به رنج، به بی‌کسی... و نیز می‌دانم که بدبختی مانند یک میراث از یک نسل به نسلی دیگر می‌رسد، و بعد فقط یک نفر برای بلعیدن تمام آن کافی است.
نیلوفر معتبر
هیچ کس نمی‌تواند پاسخگوی نیاز عشق تو باشد. هیچ کس نمی‌تواند خلاء قلب تو را پر کند و شاید تنها خداست که قادر به انجام این کار است، اما هنوز هیچ کس نتوانسته راهی را برای کشاندن خدا به محضر پیدا کند...
نیلوفر معتبر
نبوغ تو در آن بود که هیچ یک از توانایی‌هایت را برای انجام آن چه محال است هدر ندادی. نبوغ تو در آن بود که خود را با تمام دوگانگی‌های درونت، آشتی دادی. نبوغ تو در رفتار با عشق بی‌واسطه و عادلانه بود.
نیلوفر معتبر
تو در زندگی روزمره‌ات مرا به دوردست‌ها می‌بری. تا آن جایی که زندگی روزمره و عشق جاودانی در آغوش یکدیگر به رقص می‌پردازند.
نیلوفر معتبر

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان