بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فراتر از بودن | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فراتر از بودن

بریده‌هایی از کتاب فراتر از بودن

امتیاز:
۳.۸از ۴۷ رأی
۳٫۸
(۴۷)
آدمی نمی‌داند آن کلامی که می‌آموزد یا آن جمله‌ای را که به قلم می‌آورد، به چه سرانجامی می‌رسد؛ ولی اگر تنها یکی از شاگردان تو از این کتاب در افکارش برای تصمیم‌گیری دربارهٔ خودش و دنیای پیرامونش کمک گرفته باشد، تمامی تلاش‌هایت به ثمر رسیده‌اند.
ویکتوره
بنابراین شادی، کمیاب‌ترین احساس در این دنیاست.
ویکتوره
سرزمین واقعی ما، قلب کسانی است که به آن‌ها علاقه داریم.
ویکتوره
نوجوان‌هایی که وقتی در دوازده سالگی به آن‌ها نگاه می‌کنیم، هنوز در حال تیله‌بازی هستند و هنگامی که سه سال بعد روی برمی‌گردانیم، به غول‌هایی بدلباس تبدیل شده‌اند که با خودشان درگیرند...
ویکتوره
«عشق هم مانند مرگ سهمگین است.»
ویکتوره
ملایمت نه مهربانی است و نه راحتی... زیرا زندگی خشن است، عشق خشن است، ملایمت نیز خشن است.. اما با این حال همه ما در برابر خشونت مرگ غافلگیر می‌شویم.
ویکتوره
همهٔ ما روزی می‌میریم و فقط آن زمان، زمان مناسبی برای استراحت است.
ویکتوره
شگفتا که چه زمانی باید سپری شود تا ما حقیقت مرگ را بپذیریم.
ویکتوره
در خانواده مادرها و تنها مادرها، حضوری تمام وقت دارند و پدرها، همچون سایه‌ای هستند با کمی سر و صدا.
ویکتوره
ژیسلن، دوستت دارم... و این جمله‌ای است که هرگز آن را به زمان گذشته نخواهم نوشت...
آتاراکسیا
انسان همیشه به محبوب‌هایش چیزهای زیادی را اهدا می‌کند: کلام، آسایش و احساس لذت... و تو ارزشمندترین همهٔ این‌ها را به من هدیه کردی: فقدان...
محسن
تو اگر می‌دانستی که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن دگر امروز نمی‌پرسیدی که تو ای مرد چرا تنهایی...
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
در این زندگی هیچ چیز بیهوده آفریده نشده؛ هیچ چیز این زندگی متعلق به ما نیست، این زندگی به ما بخشیده شده و به همراه آن خیلی چیزهای دیگر، خیلی بیش از آن‌چه روز مرگ‌مان از دست می‌دهیم....
نیلوفر معتبر
آدمی وقتی در درون چیزی قرار دارد نمی‌تواند آن را ببیند، پس در این زندگی فقط باید از بیرون نگاه کرد؛ یعنی همیشه باید در حاشیه بود؛ اصلا هیچ کس نمی‌تواند به طور کامل درون زندگی باشد. در درون ما، همیشه کسی هست که نیست؛ کسی که نگاه می‌کند و بی‌صدا می‌ماند و به ندرت برایش واقعه‌ای اتفاق می‌افتد.
نیلوفر معتبر
انسان همیشه به محبوب‌هایش چیزهای زیادی را اهدا می‌کند: کلام، آسایش و احساس لذت... و تو ارزشمندترین همهٔ این‌ها را به من هدیه کردی: فقدان... نمی‌توانستم به راحتی از تو بگذرم... حتی در زمانی که می‌دیدمت، برایت دلتنگ می‌شدم. خانهٔ ذهن من، خانهٔ دل من، قفل شده بود و تو همهٔ قفل‌ها را شکستی و هوا به درون پاشید. هوای سرد و نیز هوای گرم و آتشین و تمام روشنی‌ها... و این گوهری است که تو برای من به یادگار گذاشتی... گوهری که همیشه جاودان است...
نیلوفر معتبر
«در این زندگی همیشه آن‌هایی که با شهامت خوانده می‌شوند، بدترین‌ها را به وجود آورده‌اند.»
نیلوفر معتبر
به نظر من ما انسان‌ها بر روی کرهٔ زمین زندگی نمی‌کنیم، بلکه سرزمین واقعی ما، قلب کسانی است که به آن‌ها علاقه داریم.
نیلوفر معتبر
مرگ، بیشتر ما را، به این حال می‌اندازد و ما را به سوی رفتارهای کودکانه می‌کشاند؛ گویا انسان می‌خواهد زندگی را تنبیه کند، چرا که تصور می‌کند زندگی او را تنبیه کرده است. پس مانند کودکان قهر می‌کند و بلافاصله آشتی می‌کند، بدون این که بداند چگونه...
نیلوفر معتبر
ذکاوت یعنی این که انسان آن چه را برایش ارزشمند است، در اختیار دیگران قرار دهد و تمام تلاش خود را به کار بندد تا دیگران در صورت نیاز از آن بهره‌مند شوند؛ ذکاوت یعنی عشق به همراه آزادی...
نیلوفر معتبر
«من دوست‌تان دارم، پس با شما می‌جنگم.»
نیلوفر معتبر

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان