بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوانه‌وار | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیوانه‌وار

بریده‌هایی از کتاب دیوانه‌وار

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۴ رأی
۴٫۳
(۲۴)
صدای‌شان از همین دوردست‌ها به گوشم می‌رسد: «دخترک بی‌فکر بی‌مسئولیت!» آن‌ها نمی‌توانند کلمهٔ اصلی را که با من مصداق دارد پیدا کنند، چون با این کلمه آشنایی ندارند، چون در زندگی‌شان از آن بی‌بهره‌اند: «رها، آزاد، بی‌دغدغه...»
Naarvanam
و این واقعآ عجیب است که برخی از مردم برای این‌که مانع رفتن انسان به جایی که خودشان دوست ندارند بشوند، حرف‌های غیرمعقولانهٔ زیادی می‌زنند و از آن عجیب‌تر این‌که انسان آن حرف‌های غیرمعقولانه را باور می‌کند: «دلبندم، عزیزم، تو زیباترینی، بهترینی، به وجود تو نیاز داریم...» چه حرف‌های بیهوده‌ای!
Naarvanam
سنگ قبرها همانند جلد کتاب‌ها مستطیل‌اند و اطلاعات مختصری را در خود انباشته کرده‌اند. گاه از جملات کوتاه و زیبایی تشکیل شده‌اند که در کتاب‌ها نیز یافت می‌شوند، مانند این جملهٔ ادبی: «تقدیم به تو، تا ابدیت.» نام خانوادگی مردگان نیز به منزلهٔ عنوان کتاب است که همه چیز در آن خلاصه می‌گردد.
Naarvanam
بیچاره، خانواده‌های گوشه‌گیر و انزواطلب. این خانواده‌ها همیشه کم‌جمعیت‌اند، آن‌قدر کم جمعیت که دل انسان را به رحم می‌آورند. تنها یک پدر و یک مادر و این کم‌ترین حد ممکن است. دست‌کم بیست پدر و مادر نیاز است تا به کودک در پستی و بلندی‌های دوران کودکی‌اش کمک کنند
Naarvanam
هر چه بیش‌تر مورد دوست داشتن واقع شوی، بیش‌تر عشق می‌ورزی...
Naarvanam
من همیشه فکر می‌کنم مادرم دیوانه است و برای تمام کودکان دنیا، آرزوی یک چنین مادر دیوانه‌ای را دارم. دیوانه‌ها می‌توانند بهترین مادرهای دنیا باشند، زیرا با قلب پرخاشجویانهٔ کودکان بیش‌ترین سازگاری را دارند.
Naarvanam
به اعتقاد من، انسان‌ها دارای سه نژاد اصلی‌اند: آوارگان، گوشه‌نشین‌ها و کودکان.
Naarvanam
می‌دانم که مرده‌ها هنوز زنده‌اند و در جهانی زندگی می‌کنند که تنها با پرده‌ای نازک از جنس نور از جهان ما جدا می‌شود.
Naarvanam
می‌دانی کوچولو، عشق و قنّادی رابطهٔ نزدیکی با هم دارند؛ مهمترین مسأله، تازگی آن‌هاست و مخلّفاتی که با آن‌ها مخلوط می‌کنی، که تنها در این صورت تلخ‌ترین مواد، به شیرین‌ترین مواد تبدیل می‌شوند.»
Naarvanam
اسامی گاه می‌توانند هراس‌انگیز باشند و آن‌چه اسمی ندارد، در واقع هیچ‌چیز نیست.
Naarvanam
«...به اعتقاد من، دنیا تنها یک بخش است: دنیای اغنیا و در حاشیهٔ آن، توده‌ای از زباله‌های آلودهٔ آن به نام دیگران!...
Naarvanam
«مادربزرگ، پراهمیت‌ترین چیزی که در زندگی وجود دارد چیست؟» پاسخی که به من داد را هیچ‌گاه از یاد نبرده‌ام: «دخترم، تنها یک چیز پراهمیت است، آن هم شادی و نشاط توست، هیچ‌گاه اجازه نده شادی و نشاطت را از تو بگیرند...»
کاربر ۳۹۱۵۷۴۲
دوست دارم به گونه‌ای زندگی کنم که نتوانند آن را خلاصه کنند. دوست دارم زندگی‌ام همانند یک ترانه باشد، نه مثل یک ورق کاغذ یا سنگ روی یک قبر.
Mostafa Talebi
به اعتقاد من کسانی که ما را دوست دارند، از آن‌ها که از ما نفرت دارند خطرناک‌ترند، زیرا انسان قادر نیست در مقابل آن‌ها از خود مقاومتی نشان دهد. هیچ‌کس نمی‌تواند به اندازهٔ یک دوست، انسان را به انجام کاری وادارد که درست برخلاف میل اوست:
nil نیلوفر
همهٔ ما به شکلی، در زندگی یکدیگر مؤثریم و من فکر می‌کنم اصلی‌ترین هنر این است که همیشه فاصله‌ها را حفظ کنیم. اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم، می‌سوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ می‌بندیم. باید بیاموزیم که فاصلهٔ مناسب را حفظ کنیم و از آن جا تکان نخوریم.
nil نیلوفر
و نیز می‌دانم که تجربهٔ تحقیر شدن، به همان اندازه فراموش‌ناشدنی است که تجربهٔ عشق...
nil نیلوفر
شاید هر کاری را نه صرفآ به خاطر خود آن کار، بلکه به این دلیل انجام می‌دهیم تا فرصتی برای انجام کارهای دیگر داشته باشیم؛ کارهای دیگری که با روحیات ما سازگار باشد. آن‌چه اکنون برای انجامش آمادگی پیدا کرده‌ام، با روحیه‌ام سازگاری کامل دارد.
محمد علی شفیعی
به اعتقاد من، آن زمانی که صرف مطالعه می‌شود، زمان محسوب نمی‌شود. من با گذشتن از صفحه‌ای به صفحه‌ای دیگر، از مرزها می‌گذرم و به کلبه‌های افسانه‌ای وارد می‌شوم.
محمد علی شفیعی
همهٔ ما به شکلی، در زندگی یکدیگر مؤثریم و من فکر می‌کنم اصلی‌ترین هنر این است که همیشه فاصله‌ها را حفظ کنیم. اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم، می‌سوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ می‌بندیم. باید بیاموزیم که فاصلهٔ مناسب را حفظ کنیم و از آن جا تکان نخوریم. این آموختن نیز همانند دیگر چیزهایی که از اعماق وجود می‌آموزیم، تنها با تجربه‌ای سخت امکان‌پذیر است. باید بابت آن بهایی بپردازیم تا متوجه‌اش شویم.
محمد علی شفیعی
دقیق نمی‌دانم از کدام جنگ سخن می‌گوید، اما تنها چیزی که از آن صحبت‌ها دریافته‌ام این است که هر لحظه از زمان می‌تواند نویددهندهٔ شادی یا پیام‌آور مرگ باشد، و نیز این که دوباره از مرگ رهایی یافته‌ام و تا لحظه‌ای دیگر همه چیز از نو آغاز می‌گردد
محمد علی شفیعی

حجم

۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

حجم

۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان