بریدههایی از کتاب یادداشتهایی برای سیارهی پراسترس
۴٫۰
(۱۲۰)
فعلِ آموختن اگر نه به خاطرِ آنچه که در خودش دارد، که به خاطر آنچه در آینده برای شما به ارمغان میآورد در نظر گرفته شود، میتواند از حس کنجکاوی انسان بکاهد. ما حیواناتی حیرت انگیز، متفکر، دارای احساس، هنر ساز و تشنهٔ کسب دانش هستیم که خود و جهان پیرامون خود را از طریق آموختن درک میکنیم. این خودش یعنی هدف و قرار نیست از طریق آن به چیز دیگری دست پیدا کرد. این هدف خیلی بیشتر از انواع و اقسام مدارکِ تحصیلیای که معمولا داخل فرمهای استخدام مینویسید، برایتان امتیاز به ارمغان میآورد.
masoome
روزهایی هست که حس میکنم خارج کردن کره شمالی از طرح سلاحهای هستهای سادهتر از مقاومت در برابر چک کردن هفده بارهٔ شبکههای اجتماعی پیش از صبحانه است.
تعاملات اینترنتی خیلی سادهاند. در آنها چگونگی آب و هوا اهمیتی ندارد. نیازی به تاکسی و پیراهن اتو کشیده هم نیست. و البته که گاهی فوق العاده است. در واقع اغلب مواقع فوقالعاده است.
اما در اعماق بسیار پنهان روحم، میفهمم که این محیطِ بیاحساس و مصنوعی چراغانی شده و دیجیتالی شده و تفرقهانداز و متعلق به یک کمپانی، نمیتواند به اندازه صرف یک وعده غذا در رستورانی دنج نیازهای مرا برطرف کند. و من به عنوان کسی که یک بار اضطرابش به انزوا طلبی تبدیل شده، بیش از پیش در تلاش هستم تا زمان بیشتری را در این فضای شلوغ و پر از همهمه که گاهی هنوز به شکل شاعرانهای آن را "دنیای واقعی" مینامیم، سپری کنم.
Meissam Taheri
در واقع اصلاً نیازی به تغییرِ آگاهانه و عامدانه نیست. تغییر صرفاً با آگاه بودن رخ میدهد.
وقتی حرف از ذهنِ ما باشد، آگاهی اغلب به خودِ راهحل تبدیل میشود.
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
شاید شادمانی به فردِ ما مرتبط نیست. شاید شادمانی چیزی نیست که در ما نفوذ کند. شاید شادمانی احساسی رو به بیرون است، نه به درون. شاید شادمانی به آنچه که لیاقتش را داریم (چون ارزشش را داریم) مربوط نمیشود. شاید شادمانی به آنچه که میتوانیم "به دست آوریم" مربوط نمیشود. شاید شادمانی به آنچه که "میبخشیم" مرتبط است. شاید شادمانی پروانهای نباشد که با تور شکارش میکنیم. شاید اصلاً راهِ معینی برای شاد بودن وجود ندارد. شاید همه چیز تنها همین شاید گفتنها و گمانهزنیها است. اگر (طبق گفتهٔ امیلی دیکنسون)"زندگی تشکیل شده از اکنونها باشد"، پس شاید این اکنونها از شایدها ساخته شده باشند. شاید هدف زندگی رها کردنِ قطعیت و در آغوش کشیدنِ زیباییِ عدمِ قطعیت در زندگی است.
aram0_0
وقتی به ترسهای خودم فکر میکنم میفهمم که اغلبِ آنها به خودِ زمان مرتبط هستند. نگران پا به سن گذاشتن هستم. نگران پا به سن گذاشتن بچههایم هستم. نگران آینده هستم. نگران از دست دادن آدمها هستم. نگرانم دیر به محل کارم برسم. حتی در مورد نوشتنِ این کتاب نیز نگرانم که نتوانم در موعد مقرر آن را به پایان برسانم. نگران زمانی هستم که آن را به جهالت گذراندم. نگران زمانی هستم که آن را در بیماری گذراندم.
aram0_0
من یک بدبین و فاجعهگرا هستم. نگرانیِ من یک نگرانی ساده نیست. نخیر. نگرانی من در خودش جاهطلبیِ تمامعیار دارد. نگرانی من بی حد و مرز است. اضطرابِ من (حتی وقتی خیلی هم شدید نباشد) آنقدر بزرگ است که به هر جایی ختم شود. همیشه فکر کردن به بدترین اتفاق ممکن و مانور دادن روی آن برایم ساده بوده.
aram0_0
"کسی که از رنج کشیدن میترسد، از همین ترسش نیز رنج میکشد."
خورشیدخانوم
آرام بمان. به حرکت ادامه بده. انسان بمان. پیشرو بمان. مشتاق بمان. عالی بمان. از پنجره بیرون را نگاه کن. متمرکز بمان. رها بمان. زبان درازیها را نادیده بگیر. تبلیغات اینترنتی بیهوده و افکار بیهوده را نادیده بگیر. تمسخر کردنها را دور بریز. کنجکاو بمان. حقیقت را دو دستی بچسب. عاشق بمان. به خودت اجازه ویژگیِ انسانیِ اشتباه کردن را بده. فضایی به خودت اختصاص بده و دورش حصاری بکش. کتاب بخوان. کتاب بنویس. تلفنت را تا حد ممکن از جسمت دور نگه دار. وقتی همگی در اطراف تو آرامششان را از دست میدهند، تو آرام بمان. نفس بکش. زندگی را استشمام کن.
دائماً به خاطر داشته باش که سرانجامِ اضطراب چیست.
(همیشه آن روز در مرکز خرید را به خاطر داشته باش.)
LiLy !
آنگاه که خشم در اینترنت،
همچون توری در انتظارِ طعمه،
در اعماقِ آب شناور میشود،
زمانش رسیده که اتصال را قطع کنی
و کتابی بخوانی.
Nao
به خاطر داشته باشید
احساسِ وقتِ کافی نداشتن لزوماً به معنای نداشتنِ وقت کافی نیست.
احساسِ زشت بودن لزوماً به معنای زشت بودنِ شما نیست.
احساس اضطراب لزوماً به این معنا نیست که باید اضطراب داشته باشید.
احساسِ موفق نبودن لزوماً به معنای موفق نبودنِ شما نیست.
احساس نقص لزوماً به معنای کامل نبودنِ شما نیست.
Nao
درمانِ نگران بودن در مورد پا به سن گذاشتن، گاهی همین پا به سن گذاشتن است.
R.SH
نگرانی و اضطرابِ افراطی در مورد پول میتواند به شکلی تناقضآمیز به خرج کردنی بیاختیار تبدیل شود
#ℳ_S
اطلاعات به دست آمده از ۳۳۳ هزار کارمند در ۱۴ کشور مختلف نشان داد که هرچه بیشتر کار کنیم، الکل بیشتری هم مصرف میکنیم.
Samaneh.moon
قطعهای برای شبکههای اجتماعی
آنگاه که خشم در اینترنت،
همچون توری در انتظارِ طعمه،
در اعماقِ آب شناور میشود،
زمانش رسیده که اتصال را قطع کنی
و کتابی بخوانی.
Samaneh.moon
اما میتوانیم دست به انتخاب بزنیم و این الزام را از خود دور کنیم. میتوانیم گاهی دیگران را "منتظر بگذاریم". میتوانیم شبکههای اجتماعی خود را به روز نکنیم. اگر دوستانِ ما واقعا دوست باشند، نیازِ ما به داشتنِ کمی فضا را درک میکنند و اگر دوست ما نباشند پس اصلاً چرا باید به خودمان زحمت جواب دادن به آنها را بدهیم؟
فاطمه
مشکل آشفتگی ذهنی این است که تمام آنچه که باعث میشود در کوتاه مدت احساس بهتری داشته باشی، در طولانی مدت حال تو را خرابتر میکند.
بلوط بنفش
۳۶. خودت را به خاطر آشفته بودنت سرزنش نکن. مشکلی نیست. جهان هم آشفته است. تمام سیارات در فضا سرگردانند. آشفتگی تو سازگار و همگام با عالمِ هستی است.
جودی اَبوت
۳۴. خود را بر اساس سنجشی که دیگران از شما دارند مورد ارزشیابی قرار ندهید. النور روزولت میگوید: "هیچکس نمیتواند باعث شود احساس حقارت کنید مگر اینکه خودتان بخواهید."
جودی اَبوت
چرا که تشخیص یک مشکل و آگاه شدن نسبت به آن، خودش به راه حل تبدیل میشود.
جودی اَبوت
به اعتقاد من، این بزرگترین تناقضِ دنیای مدرن است. همگی با هم در ارتباطیم اما اغلب احساس انزوا میکنیم. بار اضافی و پیچیدگیِ دنیای مدرن میتواند انسانها را به انزوا بکشاند.
جودی اَبوت
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان